هافبک سابق سپاهان با دنیای فوتبال خداحافظی کرد

او در این خصوص اظهار کرد: شاید کمی زود بود اما مصدومیت کمرم زیاد شد و دیگر نمی‌توانستم آن‌جوری که دلم می‌خواست بازی کنم وتصمیم گرفتم فوتبال را کنار بگذارم چرا که هیچ چیز بهتر از سلامتی نیست. کمرم از زمانی که در شاهین بوشهر حضور داشتم مشکل داشت و این مصدومیت کهنه شده بود. حقیقتا مصدومیتم زیاد شده بود و کنار گذاشتن فوتبال برای من بهتر بود.

کرمی درپاسخ به این سوال که آخرین بازی‌ که به میدان رفتی با پیراهن استقلال خوزستان بود؟ گفت: پیوستم به استقلال خوزستان شایعه بود. من سال گذشته آخرین بازی‌ام را در فولاد خوزستان مقابل تراکتورسازی انجام دادم که آخرین بازی لیگ برتر هم بود و بعد از آن دیگر بازی نکردم.

وی درخصوص زندگی فوتبالی‌اش عنوان کرد: من شروع فوتبالم را مهاجم بودم و در شاهین آقای نعیم سعداوی از من به عنوان هافبک دفاعی استفاده کرد. فوتبالم را خیلی دیر شروع کردم و زمانی که شروع کردم، سنم به جوانان نمی‌خورد. ابتدا یک سال برای شاهین دزفول در لیگ کشور بازی کردم و بعد به بوتان و شهرداری دزفول رفتم. بعد از دزفول به فولاد خوزستان آمدم و از فولاد به شاهین بوشهر آمدم.

هافبک سابق شاهین بوشهر با اشاره به این‌که همیشه شاهین بوشهر را دوست داشتم، گفت: حتی زمانی که بعد از چهارسال به استان خودم برگشتم بعد از یک ماه با فولاد به اردوی مشهد نرفتم و به مدیرعامل آن زمان شاهین بوشهر گفتم می‌خواهم برگردم که در نهایت نشد و در فولاد ماندم. خلاصه خیلی بوشهر را دوست دارم.

او اضافه کرد: من در لیگ برتر در تمام پست‌ها بازی کردم و حتی در پست دروازه‌بانی هم بازی کردم.(‌باخنده) بازی فولاد خوزستان و ملوان بود که ده دقیقه‌ای دروازه‌بان بودم. اما به هر حال من پست هافبک دفاعی را دوست داشتم. باید بگویم همه آرزویشان این بود در استقلال و پرسپولیس بازی کنند اما اخلاق من جوری بود که نمی توانستم. زمانی که به سپاهان رفتم از همه تیم‌های لیگ برتر از جمله استقلال و پرسپولیس و تراکتور پیشنهاد داشتم.

کرمی در پاسخ به این سوال که آیا به دنبال مربی‌گری هم هستید با خیر؟ بیان کرد: فعلا می‌خواهم یک سال خارج از تمام حواشی فوتبالی استراحت کنم و بعد از این یک سال برای آینده تصمیم بگیرم.

وی در پایان با اشاره به صحنه‌ای که بین او و گزارش گزارشگر شهر بوشهر درخاطره‌ها مانده است، گفت: من تا دو روز بعد از آن بازی فهمیدم چنین اتفاقی افتاده و همه به من زنگ می‌زدند و می‌گفتند چه چیزی بین شما و آقای گزارشگر بود؟( باخنده) من تا قبل از گل حتی او را نمی‌شناختم و سعادت دیدنش را نداشتم. این گزارش آقای بهرام نژاد خاطره ساز شد.