چهل حدیث نورانی از امام حسین(ع)
در حدیثی از امام حسین علیه السلام در باب شکرگزاری آمده است: «شُکرَک لِنِعْمَةٍ سالِفَةٍ یقْتَضی نِعْمَةً آنِفَةً»؛ شکر و سپاس از نعمتهای گذشته، نعمتهای آینده را در پی دارد.
به گزارش جی پلاس، سوم شعبان المعظم مصادف با ولادت مسعود سومین امام شیعیان جهان و سرور آزادگان جهان امام حسین علیه السلام است که به همین مناسبت چهل حدیث نورانی از آن حضرت(ع) برای استفاده مخاطبان منتشر می شود.
1-امام حسین علیه السلام فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله به امیرمؤمنان علیه السلام سفارش فرمودند:
«یا عَلی! مَنْ حَفِظَ مِنْ أُمَّتی أَرْبَعینَ حَدیثاً یطْلُبُ بِذلِک وَجْهَ اللَّهِ وَالدَّارَ الآخِرَةِ حَشَرَهُ اللَّهُ یوْمَ الْقیامَةِ مَعَ النَّبیینَ وَ الصِّدِّیقینَ وَالشُّهَداءِ وَ الصَّالِحینَ وَ حَسُنَ اولئِک رَفیقاً [۱]».
یا علی! از امت من هر کس ۴۰ حدیث حفظ کند و از این عمل منظورش فقط رضایت خدا و رستگاری در جهان آخرت باشد، خداوند متعال در روز قیامت او را با پیامبران، صدیقان، شهدا و انسانهای صالح محشور خواهد کرد و اینان چه رفیقان خوبی هستند.
۲- صبر بر مشکلات
«مَنْ احْجَمَ عَنِ الرَّأی وَ عَییتْ بِهِ الْحِیلْ کانَ الرِّفْقُ مِفْتاحُهُ»؛ [۲]کسی که فکرش در حل مشکلات به جایی نمیرسد و تمام راه حلها به رویش بسته شده، باید مدارا کند.
۳- احترام مؤمن
«لاتَقُولَنَّ فی اخیک الْمُؤْمن اذا تَواری عَنْک الَّا ما تُحِبُّ انْ یقُولَ فیک اذا تَوارَیتَ عَنْهُ»؛ [۳]در پشت سر برادر ایمانی خود حرفهایی بزن که دوست داری در غیاب تو آن سخنان زده شود.
۴- ارزش زیارت
«مَنْ زارَنی بَعْدَ مَوْتی زُرْتُهُ یوْمَ الْقیامَةِ وَ لَوْ لَمْ یکنْ الَّا فی النَّارِ لَاخْرَجْتُهُ»؛ [۴]هرکس مرا بعد از شهادتم زیارت کند، او را در قیامت زیارت خواهم کرد و اگر در آتش باشد، او را نجات میدهم.
۵- قبول هدیه
«مَنْ قَبِلَ عَطاءَک فَقَدْ اعانَک عَلَی الْکرَم»؛ [۵]هرکس عطایت را بپذیرد و دعوت تو را قبول کند، در نیکی و احسان به تو یاری کرده است. [قدرش را بدان و از او ممنون باش.]
۶- روش ترک گناه
روزی مردی به حضور امام حسین علیه السلام آمده و گفت: من مردی گنهکارم و نمیتوانم از معصیت خودداری کنم مرا موعظهای کن و شیوهای یاد بده تا بتوانم در مقابل گناهان و وسوسههای شیطانی مقاومت کنم.
امام به او فرمودند:
«افْعَلْ خَمْسَةَ اشْیاءٍ وَاذْنِبْ ما شِئْتَ فَاوَّلُ ذلِک: لاتَأْکلْ رِزْقَ اللَّهِ وَاذْنِبْ ما شِئْتَ وَالثَّانی: اخْرُجْ مِنْ وِلایةِ اللَّهِ وَاذْنِبْ ما شِئْتَ وَالثَّالِثُ: اطْلُبْ مَوْضِعَاً لا یراک اللَّهُ وَاذْنِبْ ما شِئْتَ وَالرَّابِعُ: اذا جاءَ مَلَک الْمَوْتِ لَیقْبضَ روُحَک فَادْفَعْهُ عَنْ نَفْسِک وَاذْنِبْ ما شِئْتَ وَالْخامِسُ: اذا ادْخَلَک مالِک فی النّارِ فَلا تَدْخُلْ فی النَّارِ وَاذْنِبْ ما شِئْتَ»؛[۶]پنج دستور را عمل کن بعد از آن هر چقدر دلت میخواهد به سوی گناه برو؛
۱- روزی خدا را نخور و هر قدر میخواهی گناه کن؛
۲- از تحت حکومت خداوند بیرون برو و هر چه دلت میخواهد نافرمانی کن؛
۳- جایی پیدا کن که خدا تو را نبیند و هر چقدر دوست داری گناه کن؛
۴- عزرائیل را موقع جان دادن از خودت دور کن و گناه نما؛
۵- اگر خواستند تو را به آتش جهنم ببرند نرو! آنگاه هر قدری میخواهی معصیت نما!
۷- فرق مؤمن و منافق
«ایاک وَ ما تَعْتَذِرُ مِنْهُ فَانَّ الْمُؤْمِنَ لایسی ءُ وَلا یعْتَذِرُ وَالْمُنافِقُ کلَّ یوْمٍ یسی ءُ وَ یعْتَذِرُ»؛ [۷]بپرهیز از انجام کارهایی که نیاز به عذرخواهی دارد؛ زیرا مؤمن کار بد انجام نمیدهد و به عذرخواهی هم نیاز پیدا نمیکند. امّا منافق همواره بدی میکند و عذر میخواهد.
۸- آثار تجمل گرایی
امام روزی کاخ مجلل و خانه باشکوهی را در مدینه مشاهده کردند و این جمله را فرمودند:
«رَفَع الطّینَ وَوَضَعَ الدّینَ»؛ [۸]صاحب این خانه گِلها را روی هم انباشته و بالا برده و درجه ایمانش را پایین آورده است.
۹- خشنودی خاکیان و خشم افلاکیان
هنگامی که یکی از سرمایه داران مدینه خانه بسیار اشرافی درست کرده بود، از آن حضرت دعوت کرد تا آنجا را دیده و برایش دعا کند. امام وارد آنجا شدند و فرمودند:
«اخْرَبْتَ دارَک وَ عَمَرتَ دارَ غَیرِک، غَرَّک مَنْ فی الْارْضِ وَ مَقَتَک مَنْ فی السَّماءِ»؛ [۹]خانه آخرت خود را خراب کرده و دنیای دیگران را آباد ساخته ای. خاکیان تو را ستوده و افلاکیان دشمنت خواهند بود.
۱۰- آثار گناه
«مَنْ حاوَلَ امْراً بِمَعْصیةِ اللَّهِ کانَ افْوَتَ لِما یرْجُو وَ اسْرَعَ لِما یحْذَر»؛ [۱۰]هرکس با معصیت به خدا، کاری را انجام دهد، از رسیدن به آرزویش باز مانده و به آنچه که از آن میترسد گرفتار میشود.
۱۱- بدترین ستم
آن حضرت در روز عاشورا به فرزندشان امام زین العابدین علیه السلام سفارش کردند:
«بُنَی ایاک وَ ظُلْمَ مَنْ لا یجِدُ عَلَیک ناصِراً الَّا اللَّه جَلَّ وَ عَزَّ»؛ [۱۱]پسرم! مبادا به کسی ستم کنی که به غیر از خدای جلال و عزیز یاوری ندارد.
۱۲- دنیاپرستان دین فروش
«النَّاسُ عَبیدُ الدُّنْیا وَالدینُ لَعْقٌ عَلی الْسِنَتِهِمْ یحُوطُونَهُ ما دَرَّتْ مَعایشَهُمْ فَاذا مُحِّصُوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّیانُونَ»؛ [۱۲]اکثر مردم بندگان دنیا هستند و دین لقلقه زبان آنهاست، تا آنجایی که به زندگی روزمره شان لطمه نخورده به سوی دین میآیند، هرگاه بلا و آزمایش آمد دینداران حقیقی اندک خواهد بود.
۱۳- نیازمندترین بنده
از امام حسین علیه السلام پرسیده شد:ای پسر رسول خدا صلی الله علیه و آله! حالت چه طور است؟ امام فرمودند:
«اصْبَحْتُ وَلِی رَبٌّ فَوْقی وَالنَّارُ امامی وَ الْمَوْتُ یطْلُبُنی وَالْحِسابُ مُحْدِقٌ بی وَ انَا مُرْتَهَنٌ بِعَمَلی لا اجِدُ ما احِبُّ وَلا ادْفَعُ ما اکرَهُ وَالْامُورُ بِیدِ غَیری فَانْ شاءَ عَذَّبَنی وَانْ شاءَ عَفا عَنّی فَای فَقیرٍ افْقَرُ یمِنّی»؛ [۱۳]شب را صبح کردم، در حالی که بالای سرم خداوند عالم و مقابلم آتش جهنم را دارم. مرگ در پی من است، حساب من در گرو عمل خود بوده، آنچه را که دوست دارم نمییابم و آنچه را که نمیخواهم نمیتوانم از خودم دور کنم.
کارها در دست دیگری است؛ اگر او بخواهد عذابم میکند و اگر بخواهد میبخشد.
چه کسی از من نیازمندتر است؟!
۱۴- حلم و وفا
«انَّ الْحِلْمَ زینَةٌ وَالْوَفاءَ مُرُوَّةٌ»؛ [۱۴]حلم زینت انسان و وفا نشانه جوانمردی است.
۱۵- تکبر و عجله
«الْاسْتِکبارُ صَلِفٌ وَالْعَجَلَةُ سَفَهٌ وَالسَّفَهُ ضَعْفٌ»؛ [۱۵]خودنمایی گزافه گویی، عجله کم عقلی و سفاهت ناتوانی است.
۱۶- همنشینی با اشرار
«الْغُلُوُّ وَرْطَةٌ وَ مُجالَسَةَ اهْلَ الدَّناءَةِ شَرٌّ»؛ [۱۶]تندروی همانند فرو رفتن در باتلاق است و همنشینی با فرومایگان، شر و گرفتاری به همراه دارد.
۱۷- کسب معرفت
«دِراسَةُ الْعِلْمِ لِقاحُ الْمَعْرِفَةِ»؛ [۱۷]کسب علم موجب رسیدن به معرفت و شناخت است.
۱۸- ارزش تجربه
«طُولُ التَّجارُبِ زیادَةٌ فِی الْعَقْلِ»؛ [۱۸]تجربههای طولانی و مکرر، نیروی عقل را افزایش میدهد.
۱۹- شرافت و قناعت
«الشَّرفُ التَّقْوی وَالْقُنُوعُ راحَةُ الْابْدانِ»؛ [۱۹]شرافت در پارسایی است و قناعت راحتی بدن را در پی دارد.
۲۰- شناخت دوست و دشمن
«مَنْ احَبَّک نَهاک وَ مَنْ ابْغَضَک اغْراک»؛ [۲۰]دوست حقیقی تو را نصیحت کرده و از لغزش باز میدارد؛ امّا آن که دوستت ندارد، تو را فریب داده و در انجام گناهان مغرورت میکند.
۲۱- ارتباط با خویشاوندان
«مَنْ سَرَّهُ انْ ینْسَأَ فی اجَلِهِ وَ یزادَ فی رِزْقِهِ فَلْیصِلْ رَحِمَهُ»؛ [۲۱]هرکس از زیاد شدن عمرش و فراوانی رزق و روزی اش شادمان میشود، پس با خویشاوندان خود ارتباط داشته و صله رحم کند.
۲۲- اهمیت نهی از منکر
«لایحِلُّ لِعَینٍ مُؤْمِنَةٍ تَری اللَّهَ یعْصی فَتَطْرِفَ حَتَّی تُغَیرَهُ»؛ [۲۲]شایسته نیست که انسان با ایمان نافرمانی خدا را مشاهده کند و با بی تفاوتی از آن چشم بپوشد، بلکه او وظیفه دارد در جلوگیری از منکر اقدامی بکند.
۲۳- پایداری در راه حق
«یا بُنَی! اصْبِرْ عَلَی الْحَقِّ وَ انْ کانَ مُرّاً»؛ [۲۳]فرزندم! در مسیر حق استوار و ثابت باش گرچه تلخ و سخت باشد.
۲۴- عشق اهل بیت علیهم السلام
«الْزِمُوا مَوَدَّتَنا أَهْلَ الْبَیتِ فَانَّهُ مَنْ لَقَی اللَّهَ وَ هُوَ یوَدُّنا أَهْلَ الْبَیتِ دَخَلَ الْجَنَّةَ بِشَفاعَتِنا وَالَّذی نَفْسی بِیدِهِ لا ینْتَفِعُ عَبْدٌ بِعِلْمِهِ الَّا بِمَعْرِفَةِ حَقِّنا»؛ [۲۴]دوستی ما اهل بیت علیهم السلام را بر خود لازم بدانید؛ چرا که هرکس خداوند را با محبت ما اهل بیت علیهم السلام ملاقات کند، توسط شفاعت ما به بهشت خواهد رفت. قسم به خدایی که جانم در دست قدرت اوست، هیچ بندهای از دانش خود بدون شناخت حق ما اهل بیت علیهم السلام بهره نخواهد برد.
۲۵- دست تقدیر
وَانْ تَکنِ الدُّنْیا تُعَدُّ نَفیسَةً فَدارُ ثَوابِ اللَّهِ اعْلی وَ انْبَلُ
وَانْ تَکنْ الْابْدانُ لِلْمَوتِ انْشِئَتٍ فَقَتْلُ امْری ءٍ وَاللَّهِ بِالسَّیفِ افْضَلُ
وَانْ تَکنِ الْارْزاقُ قِسْمَاً مُقَدَّراً فَقِلَّةُ حِرْصِ الْمَرْءِ فی الْکسْبِ اجْمَلُ
وَانْ تَکنِ الْامْوالِ لِلتَّرْک جَمْعُها فَما بالُ مَتْرُوک بِهِ الْمَرءُ یبْخَلُ [۲۵]اگر دنیا و مظاهر آن زیبا و دوست داشتنی به نظر میآید، پس خانه آخرت و بهشت خداوند خیلی بالاتر و زیباتر از آن است.
اگر این بدنها برای مردن و مرگ آفریده شده، به خدا قسم، کشته شدن انسان در راه خدا عالیترین و برترین نوع مرگ است.
اگر خداوند متعال روزیها را مقدر کرده و سهم هر کسی معین است؛ پس انسان در کسب درآمد هر چقدر کمتر حرص بورزد و به اندازه نیاز بکوشد، زیباتر است.
اگر قرار است انسان روزی، از ثروت و داراییهایی که جمع کرده جدا شود، پس چرا در مورد ثروت ناپایدار بخل ورزیده و آن را در راه خیر مصرف نمیکند.
۲۶- ندای آزادی
«یاشیعَةُ آلِ ابی سُفْیان! انْ لَمْ یکنْ لَکمْ دِینٌ وَ کنْتُمْ لاتَخافُونَ الْمَعادَ فَکونُوا احْراراً فی دُنْیاکمْ هذِهِ وَارْجِعُوا الی احْسابِکمْ انْ کنْتُمْ عَرَباً کما تَزْعَمُونَ»؛ [۲۶]ای پیروان خاندان ابوسفیان! اگر دین ندارید و از روز قیامت نمیترسید، لا اقل در دنیای خود آزادمرد باشید و به رسم پدران خود بنگرید؛ اگر به حقیقت خود را از قوم متعصب عرب میپندارید.
۲۷- مکارم اخلاق
«ایهَا النَّاسُ! نافِسُوا فی الْمَکارِمِ وَسارِعُوا فی الْمَغانِمِ»؛ [۲۷] ای مردم! درکسب صفات زیبای اخلاقی بکوشید و برای به دست آوردن این سرمایههای معنوی شتاب کنید.
۲۸- تلاش و کوشش
«اکسِبُوا الْحَمْدَ بِالنُّجْحِ وَلا تَکتَسِبُوا بِالْمَطلِ ذَمّاً»؛ [۲۸]با تلاش و کوشش و موفقیت، تشویق و ستایش دیگران را به دست آورید و با تنبلی و بی تحرکی، خود را در معرض سرزنش قرار ندهید.
۲۹- برترین عفو کننده
«اعْفَی النَّاسِ مَنْ عَفی عَنْ قُدْرَةٍ»؛ [۲۹]با گذشتترین مردم آن است که در موضع قدرت عفو کند.
۳۰. بهترین صله رحم
«اوْصَلُ النَّاسِ مَنْ وَصَلَ مَنْ قَطَعَهُ»؛ [۳۰]بهترین نوع صله رحم آن است، از کسی که قطع رحم کرده و با تو رفت و آمد نمیکند، دیدار و صله رحم کنی!
۳۱- بخشندهترین فرد
«انَّ اجْوَدَ النَّاسِ مَنْ اعْطی مَنْ لا یرْجُوهُ»؛ [۳۱]بخشندهترین مردم کسی است که به آن که امید ندارد و درخواست یاری نکرده، کمک کند و ببخشد.
۳۲- تشکر و قدرانی
«شُکرَک لِنِعْمَةٍ سالِفَةٍ یقْتَضی نِعْمَةً آنِفَةً»؛ [۳۲]شکر و سپاس از نعمتهای گذشته، نعمتهای آینده را در پی دارد.
۳۳- برکات خدمت به مردم
«مَنْ ارادَ اللَّهَ تَبارَک وَ تَعالی بِالصَّنیعَةِ الی اخیهِ کافاهُ بِها فی وَقْتِ حاجَتِهِ وَ صَرَفَ عَنْهُ مِنْ بَلاءِ الدُّنْیا ما هُوَ اکثَرُ مِنْهُ وَ مَنْ نَفَّسَ کرْبَةَ مُؤْمِنٍ فَرَّجَ اللَّهُ عَنْهُ کرَبَ الدُّنْیا وَ الْاخِرَةِ وَ مَنْ احْسَنَ احْسَنَ اللَّهُ الَیهِ وَ اللَّهُ یحِبُّ الْمُحْسِنینَ»؛ [۳۳]هرکس برای رضای خدا به برادر دینی اش خدمت کند، خداوند در هنگام نیازش او را عوض خواهد داد و از گرفتاریهای دنیا بیشتر از خدمت وی از او رفع خواهد کرد و هرکس غمی را از دل مؤمنی بزداید، خداوند غصههای دنیا و آخرتش را بر طرف میکند و هرکس نیکی کند، خداوند به او نیکی میکند و خداوند نیکوکاران را دوست میدارد.
۳۴- نشانه منافق
«ما کنَّا نَعْرِفُ الْمُنافِقینَ عَلی عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله الَّا بِبُغْضِهِمْ عَلیاً وَ وُلْدَهُ»؛ [۳۴]معیار شناخت اهل نفاق در عصر رسول خدا صلی الله علیه و آله، دشمنی آنان با علی علیه السلام و اولاد آن حضرت بود.
۳۵- اهمیت حق مردم
امام هنگام حرکت به سوی کربلا فرمودند:
«نادِ انْ لا یقْتَلَ مَعی رَجُلٌ عَلَیهِ دَینٌ وَنادِ بِها فی الْمَوالی فَانّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله یقُولُ: مَنْ ماتَ وَ عَلَیهِ دَینٌ اخِذَ مِنْ حَسَناتِهِ یوْمَ الْقِیامَةِ»؛ [۳۵]اعلام کنید هرکس بدهی دارد در این مبارزه همراه من نباشد، من از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که فرمودند: هرکس بمیرد و در گردن او حقوق مردم باشد، در روز قیامت از اعمال نیک او گرفته میشود. [و به اعمال طلبکار اضافه میکنند]
۳۶- آداب سخن گفتن
«لا تَتَکلَّمَنَّ فیما لا یعْنیک فَانّی اخافُ عَلَیک الْوِزْرَ وَ لا تَتَکلَّمَنَّ فیما یعْنیک حَتَّی تَری لِلْکلامِ مَوْضِعاً فَرُبَّ مُتَکلِّمٍ قَدْ تَکلَّمَ بِالْحَقِّ فَعیبَ»؛ [۳۶]در مورد سخنان بی فایده صحبت نکن که میترسم برایت گناه نوشته شود و در مورد سخنان مفید نیز اگر زمینه نباشد باز هم لب فرو بند؛ چه بسیار گویندگانی که به حق و بجا سخن گفته و مورد ایراد قرار گرفته اند.
۳۷- کمال عقل
«لا یکمُلُ الْعَقْلُ الَّا بِاتِّباعِ الْحَقِّ»؛ [۳۷]عقل، جز از راهِ پیروی حق کامل نمیشود.
۳۸- توکل بر خداوند
«مَنْ اتَّکلَ عَلی حُسْنِ اخْتیارِ اللَّهِ تَعالی لَهُ لَمْ یتَمَنَّ انَّهُ فی غَیرِ الْحالِ الّتی اخْتارَها اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ؛» [۳۸]کسی که به خدا توکل کند و انتخاب نیکوی خدا را ترجیح دهد، هرگز آرزوی حالات دیگر غیر خدایی را آرزو نمیکند.
۳۹- افراد مورد اعتماد
«لا یأمَنْ الَّا مَنْ قَدْ خافَ اللَّهَ تَعالی»؛ [۳۹]اعتماد نکن، مگر به افرادی که از بازخواست خدای تعالی واهمه دارند.
۴۰. زشتی غیبت
قالَ علیه السلام لِرَجُلٍ اغْتابَ عِنْدَهُ رَجُلًا «یا هذا کفَّ عَنِ الْغَیبَةِ فَانَّها ادامُ کلابِ النَّارِ»؛ [۴۰]آن حضرت به مردی که از دیگری غیبت میکرد هشدار داده و فرمودند: ای مرد! از غیبت کردن بپرهیز که غیبت غذای سگهای جهنم است.
پی نوشتها
[۱]بحارالانوار، ج. ۲، ص. ۱۵۴.
[۲]اعلام الدین، ص. ۲۹۸.
[۳]بحارالانوار، ج. ۷۵، ص. ۱۲۷.
[۴]فضل زیارة الحسین علیه السلام، ص. ۴۰.
[۵]بحارالانوار، ج. ۶۸، ص. ۳۵۷.
[۶]بحارالانوار، ج. ۷۵، ص. ۱۲۰.
[۷]همان.
[۸]مستدرک الوسائل، ج. ۳، ص. ۴۶۷.
[۹]همان.
[۱۰]بحارالانوار، ج. ۷۵، ص. ۱۲۰.
[۱۱]همان، ص. ۱۱۸.
[۱۲]تحف العقول، ص. ۲۴۵.
[۱۳]من لایحضره الفقیه، ج. ۴، ص. ۴۰۴.
[۱۴]بحارالانوار، ج. ۷۵، ص. ۱۲۲.
[۱۵]کشف الغمه، ج. ۲، ص. ۳۰.
[۱۶]همان.
[۱۷]بحارالانوار، ج. ۷۵، ص. ۱۲۸.
[۱۸]همان.
[۱۹]همان.
[۲۰]همان.
[۲۱]عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج. ۲، ص. ۴۴.
[۲۲]وسائل الشیعه، ج. ۱۶، ص. ۱۲۵.
[۲۳]الکافى، ج. ۲، ص. ۲۸.
[۲۴]مستدرک الوسائل، ج. ۱، ص. ۱۵۱.
[۲۵]کشف الغمه، ج. ۲، ص. ۲۸.
[۲۶]اللهوف، ص. ۱۱۹.
[۲۷]کشف الغمه، ج. ۲، ص. ۳۰.
[۲۸]همان، ص. ۲۹.
[۲۹]همان.
[۳۰]کشف الغمه، ج. ۲، ص. ۲۹.
[۳۱]همان.
[۳۲]نزهة الناظر، ص. ۸۰.
[۳۳]بحارالانوار، ج. ۷۵، ص. ۱۲۱، کشف الغمه، ج. ۲، ص. ۲۹.
[۳۴]عیون اخبارالرضا علیه السلام، ج. ۲، ص. ۶۷.
[۳۵]کلمات الامام الحسین علیه السلام، ص. ۴۱۷.
[۳۶]بحارالانوار، ج. ۷۵، ص. ۱۲۷.
[۳۷]بحارالأنوار، ج. ۷۵، ص. ۱۲۷.
[۳۸]اعلام الدین، ص. ۳۰۰.
[۳۹]جامع الاخبار، ص. ۹۷.
[۴۰]تحف العقول، ص. ۲۴۵.
دیدگاه تان را بنویسید