نقدی بر برنامه «عصر جدید»
شبکه سه از شامگاه شنبه (۱۷ اسفند ماه) نخستین قسمت اصلی از «عصر جدید» را در حالی روی آنتن برد که این برنامه چند روزی است با پخش قسمتهای مقدماتی همراه است که تاکنون برای کمتر برنامه تلویزیونی در صداوسیما معمول و مرسوم بوده است.
به گزارش جی پلاس، در کنار محدودیتهایی که از همان ماههای نخست تولید و پخش برنامه «عصر جدید»، برای دیگر طرحهای برنامهسازی با موضوع استعدادیابی در صداوسیما اعمال شد، شبکه سه سیما که به نظر میرسد امسال هم حساب ویژهای روی این برنامه باز کرده است، در اقدامی کمسابقه حتی زمان قابل توجهی از آنتن خود در ساعات پیک مخاطب را به برنامهای مجزا اختصاص میدهد تا تغییرات جزئی برنامه «عصر جدید» (در حد اضافه شدن چند دکمه و ...) را تشریح کند!
اقدام تلویزیون درخصوص ممنوعیت تایید طرحهایی که با موضوع استعدادیابی در حد و اندازههای «عصر جدید» در دیگر شبکههای تلویزیونی ارائه میشوند، از همان روزهای پخش فصل نخست با انتقادهایی از سوی برخی گروههای برنامهساز همراه و از آن به عنوان انحصارطلبی یک شبکه و برنامه تعبیر شد؛ خصوصا که این برنامه نسخه دست چندم از نمونههای مشابه خارجی بود که از مدتها قبل در بسیاری از شبکههای تلویزیونی دنیا تولید و پخش میشد.
اما در این میان این پرسشها مطرح است که آیا اختصاص فرصتهای ویژه به یک برنامه تلویزیونی در یک شبکه خاص، مانعی برای رقابت برابر با سایر برنامهها نیست و یا اینکه این اقدام، نوعی انحصارطلبی تلقی نمیشود که به مرور فرصت خلاقیت و انگیزهی دیده شدن را از سایر هنرمندان و برنامهسازان تلویزیون خواهد گرفت؟
خبرنگار ما در گفتوگویی با دکتر بیتا شاهمنصوری ـ استاد ارتباطات ـ که پیشتر در نشستهایی با موضوع نقد و بررسی برنامه «عصر جدید» حاضر بوده، این پرسشها را مطرح کرده است.
این مدرس دانشگاه میگوید: از منظر رسانه، باید گفت برنامه «عصر جدید» کار خودش را انجام میدهد، دیده هم میشود و در حقیقت مردم و جوانان را کمی قلقلک میدهد که بیایند و توانمندیهای خود را پیدا کنند، اما به جای اینکه زمانی از آنتن پرمخاطب برنامه به توضیح یک دکمه در پشت صحنه و عوامل اختصاص پیدا کند، بهتر است این حجم کم شود و بیشتر بر روی بحث اجتماعی و نشاط اجتماعی آن تمرکز کنند.
وی تاکید میکند: اگر قرار باشد این برنامه یک امتیاز و یک برگ برنده داشته باشد، همان نشاط اجتماعی است که به جامعه تزریق میکند. در غیر این صورت، با اضافه کردن موارد دیگر به تکرار و فاز تجاری میافتد و بعد از مدتی هم از بین میرود.
این استاد فرهنگ و رسانه در عین حال هشدار میدهد: جامعه، جامعهی غمگینی است و برنامه «عصر جدید» هم بیش از هر چیز دیگری میتواند بر روی نشاط اجتماعی تمرکز داشته باشد و تاثیرگذار باشد.
او در پاسخ به اینکه آیا رقابت برابری میان برنامهای مانند «عصر جدید» با سایر برنامههای تلویزیونی در ساختار و بسترهای لازم برای برنامهسازی دیده میشود؟ میگوید: صداوسیما یک نظام ملوکالطوایفی دارد. برخی برنامهسازان در آن از حمایتهای بیشتر و همچنین از رانتهای حمایتی بالاتری برخوردارند. گاهی اوقات ضعیفترین برنامه ها ساخته می شود اما کسی ایرادی به آنها نمیگیرد. اما به نظر میرسد اصل قضیه در بحث رقابت، مربوط به حمایتهای مالی است و این بحث حمایت مالی است که بیشتر مورد توجه قرار میگیرد. شاید برای برخی از برنامهسازان، به واسطهی دامنه ارتباطی بیشتری که دارند و همچنین به دلیل حمایتهای مالی قویتری که در برنامهشان وجود دارد، این اتفاق میافتد.
شاهمنصوری در همین زمینه به حجم تبلیغات گستردهای اشاره میکند که در بین برنامههای پربیننده، منجر به آزار مخاطب میشود و در این زمینه یادآور میشود: شما در آخرین برنامه طنزی که از آقای مهران مدیری پخش شد، حجم بالای تبلیغات رگباری و آگهیها را میدیدید که مخاطب از آنها آسایش نداشت. برنامه، توسط تبلیغات بمباران شده بود!
این مدرس دانشگاه در عین حال اضافه میکند: باید گفت افرادی مانند احسان علیخانی، مهران مدیری و نمونههایی از این دست، به هر حال به دلیل بافتی که دارند و استقبالی که از آنها در افکار عمومی میشود، حمایت مالی قویتری هم میتوانند در برنامههایشان جذب کنند. اما نکتهای که وجود دارد این است که «عصر جدید» یک قدم جلوتر از برنامههای سرگرم کننده بوده و آن نشاط اجتماعی است که در جامعه تزریق میکند و این، نکته مثبت این برنامه است. اگر این روزها نشاط اجتماعی در برنامه بیشتر مورد توجه قرار بگیرد اتفاق بهتری رقم خواهد خورد.
او در بخش دیگری از گفتوگوی خود درباره برنامه «عصر جدید» یادآور میشود: مسلما برنامهای که این ظرفیت را دارد که چنین مورد توجه قرار بگیرد، طبیعتا حداکثر استفاده را هم میکند؛ نکتهای که از منظر حقوق مخاطب غلط است اما نمیتوان به آن ایراد گرفت؛ چراکه خود صدا و سیما هم با مشکلات عدیدهای مواجه است و هیچ نهاد نظارتی هم وجود ندارد که در آن این مسائل مطرح شود که کجاها حقوق مخاطب را ضایع کرده است؛ در واقع این نقض حقوق قانون مخاطب که در دنیا وجود دارد، در دعاوی حقوقی ما هیچگونه جایگاهی ندارد و صرفا میتوان به مباحث اخلاقی استناد کرد.
این استاد فرهنگ و رسانه در پایان صحبتهایش چنین میگوید: در حال حاضر همه شرایط صداوسیما را میدانند. شما به عنوان یک برنامهساز اگر بهترین برنامهها را هم به صداوسیما ببریید اگر اسپانسر نداشته باشید به شما آنتن نمیدهند، اما اگر بدترین برنامه را داشته باشید و اسپانسر داشته باشید به شما آنتن میدهند. این یک اصل کلی است که همه می دانند. «عصر جدید» هم با شناسایی ذائقه مخاطب توانسته یک برنامه مورد توجه افکار عمومی ارائه دهد اما از نظر رعایت حقوق مخاطب این حجم از تبلیغات غلط و رقابتی نابرابر در تولید محتوا و اختصاص زمان با سایر برنامه ها محسوب می شود.
دیدگاه تان را بنویسید