مرتضی فرشباف، این کارگردان سینما با فیلم «تومان» در سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد. داستان فیلم او قصه جذابی است که این روزها در پس همین مردم میبینیم که تبدیل به یک دغدغه شده است. اگرچه پنجسال طول کشید تا یک فیلم دیگری را کارگردانی کند اما معتقد است فیلم او نسلی را نشان میدهد که از طبقه متفاوتی از جامعه میآید که بعید نیست جوانان امروز به آن فکر کرده باشند.
به گزارش جی پلاس، مرتضی فرشباف خود فیلم "تومان" را فیلم بدقلقی میداند که باید تماشاگر بتواند با آن ارتباط برقرار کند. این گفتوگو را با هم میخوانیم.
آیا فکر میکنید نسل امروز جوانان با فیلم شما ارتباط برقرار میکنند؟
فیلم «تومان» بخشی از زندگی خودِ من بوده است. من متولد گنبد کاووس هستم که در واقع قلب، ترکمن صحراست. من همیشه دوست داشتم از زادگاهی که هستم، در آن محیط فیلم بسازم. به نظرم کارگردانها باید گاهی به سراغ زادگاهشان بروند. جایی که بزرگ شدم و در آنجا زیستهام، برایم مهم بود که روزی در آنجا فیلم بسازم. فضای «تومان» فضای رویایی خودِ من بود. از طرفی مسابقات اسبدوانی که در آنجا برگزار میشود، تبدیل به یک امر مرسوم است که روی مسابقات شرطبندی قانونی میکنند. امروزه روی مسابقات فوتبال هم این اتفاق میافتد. به نوعی برای رفع مشکلات زندگی دست به شرطبندی میزنند. همین شد که دوست داشتم این سوژه را تبدیل به یک فیلم سینمایی بکنم.
فیلم را در چهاربخش از چهار فصل بهار، تابستان، پاییز و زمستان میبینیم. چرا اینگونه اپیزودی را برای پیشبرد داستان این فیلم انتخاب کردید؟
در واقع اگر فیلم به یک شکل ادامهدار پیش میرفت، احساس میکنم تماشاگر را خسته میکرد. از طرفی بیان فضا و پرداختن به محیط تنها با رنگها و فضاسازی امکانپذیر بود. از طرفی در هر فصل این فیلم، رویکرد تازهای از یک بازیگر هم نمایان میشد. اینها تا حدودی دلایلی بود که خواستم با تغییر فصلها به مخاطب منتقل کنم تا داستان زندگی شخصیتها هم در فصل تعریف شود.
گاهی برای اینکه چطور یک داستان فیلم را تصویر و تعریف کنیم، نیاز به جنبههای بصری ماجرا داریم؛ چراکه آدمهای این فیلم از کنار هم رد میشوند و در پایان و در نقطهای به هم میرسند. در واقع در قمار به هم گره میخورند. اینگونه داستانها، ساختار پیچیدهای دارد. تلاش کردم با جاهطلبی و نظارت بر فیلمنامه و حذف نکردن سکانسها، فیلم را جلو ببرم. در نتیجه معتقدم تدوین این فیلم یکی از سختترین تدوینها بوده، که با ابعاد فنی جدیتر انجام شده است.
برخلاف فیلم «بهمن» که یک فیلم آرام و با شخصیتهای محدودی بود، فیلم «تومان» پر از سروصدا و شخصیتپردازیهایی است که گاهی هم در دل داستان فراموش میشود که افراد این فیلم با هم چه نسبتی دارند. در اینباره نظری دارید؟
البته بحث قمار در فیلم همراه با شلوغی و افراد متفاوت است. همین مسأله باعث میشد تا این فیلم با اثر قبلیام متفاوت باشد. تماشاگر هم همین حس را لمس میکند. اتفاقا من قصدم این بود که این فیلم نقطه مقابل «بهمن» باشد و یک اثر کاملا متفاوت با فیلم قبلیام را نشان دهد. این فضا برای خودِ من هم تجربه عجیب و جالبی بود.
شخصیت زن در فیلمهای شما یک شخصیت پیچیده است. این پیچیدگی را ما هم بهعنوان مخاطب احساس کردیم.
من در کودکی قصههای زیادی را میخواندم و آنها را تصویرسازی میکردم. اغلب شخصیتهای زن در فیلمهای من الهامگرفته از رویاهای کودکی من و قصههایی است که بارها شنیدهایم. همانند قصه «پری دریایی» که اصولا افراد خاصی با لباسهای خاصی بود. من در این فیلم سعی کردم یک شخصیت زن داشته باشم که تمام اتفاقات در آن به وجود میآید. اینکه تنها زن قصه را از دور میبینیم که پشت به دوربین درحرکت است، میخواستم این موضوع را به مخاطب برسانم که در پس همه اتفاقات یک زن همیشه هست که حواس او به همه ماجراها بوده، اما نقش او خیلی هم پررنگ نیست.
چرا فیلم از زمان طولانی بهره میگیرد؟
ما تلاش زیادی کردیم که راشهای فیلم را کوتاه کنیم؛ حتی این فیلم تدوینهای مکرر شد؛ چراکه برای آن پایانهای متفاوتی درنظر گرفتیم. شاید به همین دلیل است که مخاطب چندینبار در طول فیلم احساس میکند که اینجا پایان قصه است، اما قصه ناخودآگاه ادامهدار میشود. طول فیلمبرداری این فیلم حدود ٨۵ جلسه شد، که به دلیل نشاندادن فصلها مجبور بودیم منتظر بمانیم.
فیلمبرداری این فیلم به شکل خاصی بود. در اینباره چه صحبتی دارید؟
واقعا از فیلمبرداری این اثر که توسط مرتضی نجفی انجام شد، راضی هستم. به نوعی اگر این فیلمبردار را نداشتم، کارم پیش نمیرفت؛ چراکه هیچوقت درطول کار من مخالفت نکرد. فیلمبردار باهوشی داشتم و این میزانسنهایی که در طول فیلم میبینید، واقعا کار سختی بود.
در این فیلم از نابازیگران استفاده کرده بودید. تجربه کار با نابازیگران برای شما چطور بود؟
اقرار بود نوید محمدزاده در این فیلم به ایفای نقش بپردازد، حتی برای نقش آیلین نیز فرشته حسینی را انتخاب کردم که در مقابل نوید قرار بگیرد، اما نوید پیش از این، برای کار دیگری قرارداد بسته بود و نمیشد در این فیلم هم حضور داشته باشد. درنهایت از بازیگران تئاتر برای حضور در این فیلم استفاده کردم. مجتبی پیرزاده نیز ازجمله این بازیگران بود و برای این فیلم بسیار زحمت کشید. صیاد برهانی نیز پیش از این با میرسعید همبازی بود و از آنجایی که چهرهاش به ترکمنها نزدیک بود، انتخاب خوبی بود. خوشحالم با تمام سختیها این دوستان درکنارم بودند. فیلم «تومان» برگرفته از تلاش همین بازیگران و تیمی بود که با آنها همکاری کردم. امیدوارم نتیجه کار آنها در جشنواره دیده شود.
سرمایه این فیلم چگونه تأمین شد؟
سرمایهگذاری این فیلم کاملا خصوصی است و هیچ ارگان دولتی مشارکت نداشته است.
شما تاکنون دوبار و با دو اثر متفاوت در جشنواره فیلم فجر حضور داشتید. تا چه حدی جشنواره فیلم فجر میتواند کارگردان را برای اکران عمومی فیلم آگاه کند؟
تجربه و تماشای فیلم «بهمن» در برج میلاد خیلی تجربه سختی بود. یک حس دوگانه داشتم. در این فیلم هم باید بگویم که این فیلمِ «بدقلقی» است، اما خوشحالم واکنشها بد نبود. بعضیها خیلی فیلم را دوست داشتند و بعضیها اصلا به آن علاقهای نشان ندادند. من فکر میکردم این فیلم کلید دارد و مخاطب در انتها آن کلیدها را کشف خواهد کرد. با این حال، حس من نسبت به این فیلم واقعا خوب است و آن را دوست دارم. من از ساخت این فیلم لذت بردم و راضی هستم. اگر فیلم «تومان» در جشنواره جایزهای هم دریافت کند، مطمئن باشید شانس آن در اکران عمومی و همراهی مخاطبان خیلی بالا خواهد رفت. امیدوارم این فیلم بتواند دغدغه نسل امروز باشد و با آن همذاتپنداری کند.
در پایان صحبتی دارید؟
خوشحالم که مسیر فیلمسازیام یکنواخت نیست و این را مخاطب لمس کرده است. شاید فیلم بعدیام هیچ ربطی به دوفیلم «بهمن» و «تومان» نداشته باشد. باز هم همان صحبت همیشگی که زمان و وضع جامعه خط داستان فیلم بعدی را مشخص خواهد کرد.