زن جوان که با همدستی یک مرد شوهر سابقش را در نقشهای از پیش طراحی شده به قتل رسانده بودند، صبح روز گذشته در شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز محاکمه شد.
به گزارش جی پلاس، رسیدگی به این پرونده از آبان سال 97 بهدنبال کشف جسد مرد جوانی در خودرواش آغاز شد که با معاینه کارشناسان پزشکی قانونی علت مرگ مصرف قرص برنج اعلام شد.
اما در نخستین مرحله از تحقیقات، مأموران دریافتند که او به قتل رسیده است. بنابراین به سراغ همسر سابق وی رفتند این زن در حالی که از وضعیت شوهر سابقش اظهار بیاطلاعی میکرد گفت که فقط میدانم او با خودرواش مسافرکشی میکرده اما درباره علت مرگ او چیزی نمیدانم. در مرحله بعد مشخص شد که سعید دوست مقتول به تازگی با مینا همسرسابق مقتول ازدواج کرده اما پس از کشف جسد متواری شده است. همین موضوع سبب شد تا سعید بهعنوان مظنون اصلی پرونده تحت تعقیب قرار گیرد و مأموران با تلاش شبانه روزی وی را بعد از 40 روز بازداشت کردند.
سعید در اظهاراتش گفت: پس از جدایی مینا از همسرش با او ازدواج کردم اما رفت و آمدهای حامد - مقتول- به خانهمان برای دیدن فرزندانش باعث دردسر شده بود تا اینکه با مینا تصمیم گرفتیم او را به قتل برسانیم.
سعید در اظهاراتش گفت: پس از جدایی مینا از همسرش با او ازدواج کردم اما رفت و آمدهای حامد - مقتول- به خانهمان برای دیدن فرزندانش باعث دردسر شده بود تا اینکه با مینا تصمیم گرفتیم او را به قتل برسانیم.
با اظهارات متهم، مینا هم به اتهام معاونت در قتل بازداشت شد و هر دو متهم صبح سهشنبه درشعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز به ریاست قاضی قیومی محاکمه شدند.در ابتدای جلسه دادگاه اولیای مقتول خواستار قصاص عاملان قتل شدند.
پس از آن سعید متهم اصلی پرونده برای دفاع از خودش در جایگاه قرار گرفت و گفت: اتهام قتل را قبول دارم اما نمیدانستم که مقتول با خوردن یک قرص برنج فوت میکند. من سالها با او دوست بودم.
در ادامه مینا درحالی که با قرار وثیقه آزاد بود در جایگاه ایستاد و گفت: من از ماجرای قتل بیخبر بودم. اما قاضی از او پرسید: شما در ساعت چهار صبح روز جنایت به حامد پیامک دادید که چه خبر؟
متهم پاسخ داد: حامد مدتی بود که در خیابان و در خودرواش میخوابید من آن شب نگرانش بودم و برای همین این پیامک را برایش فرستادم.
قاضی پرسید: چه موقع از قتل شوهر سابقت مطلع شدی؟ چرا اظهار بیاطلاعی کردی؟
مینا گفت: صبح روز بعد سعید موضوع را به من گفت و من را تهدید کرد که حرفی نزنم.
پس از اظهارات مینا، قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.
پس از آن سعید متهم اصلی پرونده برای دفاع از خودش در جایگاه قرار گرفت و گفت: اتهام قتل را قبول دارم اما نمیدانستم که مقتول با خوردن یک قرص برنج فوت میکند. من سالها با او دوست بودم.
در ادامه مینا درحالی که با قرار وثیقه آزاد بود در جایگاه ایستاد و گفت: من از ماجرای قتل بیخبر بودم. اما قاضی از او پرسید: شما در ساعت چهار صبح روز جنایت به حامد پیامک دادید که چه خبر؟
متهم پاسخ داد: حامد مدتی بود که در خیابان و در خودرواش میخوابید من آن شب نگرانش بودم و برای همین این پیامک را برایش فرستادم.
قاضی پرسید: چه موقع از قتل شوهر سابقت مطلع شدی؟ چرا اظهار بیاطلاعی کردی؟
مینا گفت: صبح روز بعد سعید موضوع را به من گفت و من را تهدید کرد که حرفی نزنم.
پس از اظهارات مینا، قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.
کپی شد