چند روزی همقدم با شهید بلورچی-۱۰

چرا مهران بلورچی در مرحله اول عملیات کربلای 5 شهید نشد؟

مهران می گفت برای شهادت باید دعوتت کنند.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس ـ منصوره جاسبی: هنوز عملیات شروع نشده بود و مهران(1) قصد داشت خود را به عملیات برساند و از آنجایی که حمید به شدت مجروح شده بود و توانایی شرکت در عملیات را نداشت، مهران برای خداحافظی با او به در خانه شان رفت و خیلی جدی از او خداحافظی کرد و حمید هم که روحیه مهران را می شناخت، خنده ای کرد و گفت یعنی تو برای شهادت انتخاب شده ای؟! و جواب مثبت گرفت.

عملیات تمام شده بود و علی نتوانسته بود در آن شرکت کند و وقتی حمید به جبهه برگشت او را در چهارراهی لشکر دید و سوار بر ترک موتورش شد. در راه از او پرسید پس علی چه شد چرا نرفتی؟

علی با ناراحتی نگاهی به حمید انداخت گفت: هر چه ضجه زدم نشد چون دعوت نشده بودم.

عملیات تکمیلی شروع شده بود و باز هم این بار علی طوری از بچه ها خداحافظی می کرد که انگار برگشتی در کار نیست. حمید به مزاح گفت: علی این بار هم مانند دفعه قبل می روی؟! اما او بسیار جدی گفت نه این بار دیگه رفتنی ام.

چند ساعت مانده بود به اعزام، غسل شهادتش را کرد و نام دوستان شهیدش را بر روی حمایلش نوشت یعنی اینکه من هم دارم می آیم.

دوستانی که آن شب کنار مهران بودند، شادمانی عجیبی را در وجودش می دیدند و این نبود مگر شادی برای شهادت.(2)

 

1. شهید مهران (علی) بلورچی (متولد 1345) که در عملیات کربلای 5 و در تاریخ دوازدهم اسفند ماه سال 65 در منطقه عملیاتی شلمچه به همراه چند تن از دوستانش به شهادت رسید. وی از دانش آموختگان مدرسه مفید و از دانشجویان ممتاز دانشگاه صنعتی شریف بود.

2. برگرفته از خاطره نقل شده از حمید دادگسترنیا از دوستان و همرزمان شهید در کتاب تنهای تنها.

 

 

دیدگاه تان را بنویسید