ازدواج مجدد والدین و چالش بزرگ فرزندان
ازدواج دوباره زمانی چالش بزرگی خواهد بود که یکی از طرفین یا هر دو دارای فرزند باشند، در این صورت، عوامل مختلف فرهنگی، اقتصادی، سنت، عقاید و وجود فرزند چالشزا خواهد بود.
به گزارش جی پلاس، خانواده یک واحد کوچک اجتماعی است که با پیمان ازدواج زن و مرد آغاز میشود. در واقع خانواده اصلیترین نهاد اجتماعی در جامعه است و لازمه تشکیل خانواده ازدواج است؛ اما برخی مواقع عوامل مختلفی سبب گسست ازدواج اول میشود و پس از مدتی ازدواج دوباره رقم میخورد. ازدواج مجدد یعنی اینکه زوج یا زوجه بر اثر عواملی مانند بیماری و فوت همسر، طلاق، فرار و غیره از همسر خود جدا شده و دوباره با فرد دیگری ازدواج یا اینکه با وجود همسر اول دوباره با دختر یا زن دیگر ازدواج کرده است.
در پژوهشی که در خصوص "چالشهای ازدواج مجدد زنان با حضور فرزندان" توسط رز گارمحمدی (دکتری مشاوره خانواده) و زهرا محمدی (کارشناسی ارشد مشاوره خانواده) با جامعه آماری ۱۴ شرکتکننده که ازدواج مجدد را در زندگیزناشویی خود تجربه کرده بودند به روش نمونهگیری هدفمند انجام شده، آمده است:«ازدواج مجدد با توجه به ساختار متفاوت با ازدواجهای عادی، چالشهای گوناگونی دارد که وجود فرزندان این چالشها را پیچیدهتر میکند. با توجه به جنسیت و فرهنگ ممکن است هریک از زوجین تجارب متفاوتی از چالشهای ازدواج مجدد داشته باشند.»
محققان میگویند:« قرآن کریم ۱۰۹ مرتبه به احکام و توصیههایی در باب ازدواج و ازدواج مجدد اشاره کرده است که توجه به آن میتواند بسیاری از معضلات جامعه مسلمانان را برطرف کند. آیههای ۲۳۶ تا ۲۴۱ سوره بقره به امنیت روانی و مالی زنان بیوه پرداخته است. ازدواج مجدد درجوامع غربی و در صدر اسلام به جهت عمومیتش حالت طبیعی داشته است. هم اکنون، در کشور مسلمان ایران، ازدواج مجدد بر خلاف صدر اسلام از عمومیت برخوردار نیست و تلقی مردم از ازدواج مجدد همانند صدر اسلام نیست.
نسبت ازدواجهای مجدد مردان مطلقه ایرانی نسبت به مردان مطلقه غربی ۶ درصد بیشتر است،اما نسبت ازدواجهای مجدد زنان ایرانی نسبت به زنان غربی ۲۵ درصد کمتر است. هرچه پذیرش اجتماعی مقوله ازدواج مجدد در کنش متقابل بین افراد بیشتر رواج یابد، زنان سرپرست خانوار پیوند اجتماعی بیشتری با اطرافیان خود داشته باشند و فشار اقتصادی را نیز تجربه کنند و فرزند کمتری داشته باشند، بیشتر به ازدواج مجدد گرایش دارند.»
در این پژوهش آمده است:« کودکان در خانوادههای دارای ازدواج مجدد موفقیت تحصیلی و سازگاری روانشناختی کمتری نسبت به کودکان خانوادههای عادی و تکوالد و طلاق داشتند و ازدواج مجدد چالشهای فراوانی برای زوجها و کودکانشان به همراه میآورد. کودکان بعد از ازدواج مجدد رفتار و ناسازگاری هایی از خود در واکنش به ازدواج مجدد نشان دادهاند که آن را به یکی از چالشهای اصلی زوجین در اینگونه ازدوجها تبدیل کرده است. اغلب مشکلاتی که میتوان به آنها اشاره کرد عبارت است از : لجبازی، پرخاشگری و رفتار تهاجمی، افت تحصیلی، ناسازگاری در مدرسه و خانه و انزوا و گوشهگیری.»
یافتهها نشان میدهند:« پذیرش ازدواج مجدد از سمت فرزندان ملاکی مهم برای احساس رضایت زوجین در ازدواجهای مجدد است. فرزندانی که ازدواج مجدد والدینشان را نپذیرفتهاند دچار چالشهای زیادی در ازدواج مجدد شدهاند. این بچهها مشکلات خود را در قالب مشکلات رفتاری همچون ناسازگاری و لجبازی و مشکلات تحصیلی نشان میدهند.
همچنین اغلب مردان و زنان مشارکت کننده به ابعادی همچون عقاید خرافی در مورد ازدواج مجدد اشاره کردهاند. عقاید خرافی همانند نامادری یا ناپدری بودن، از خون خود نبودن فرزند(فرزند خواندگی) طرف مقابل نوعی عقاید اجتماعی و فرهنگی بازدارنده و سد کننده رشد و ترقی ازدواج مجدد است،اما عقاید کارآمد اجتماعی مانند ارزش تاهل در هر صورت و یتیم نوازی برای رضای خداوند به نوعی تسهیل کننده و رشد دهنده ازدواج مجدد بوده است .»
در نتایج این پژوهش آمده است:« ازدواج مجدد با حضور فرزندان دلایل متنوعی مانند امید به شروع زندگی خانوادگی، جست و جوی حمایت عاطفی برای خود و فرزندان، ارتقای سلامت روانی و فشارهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دارد. این چالشها در بعد فرزندان شامل مشکلات رفتاری و ناسازگاری فرزندان، پذیرش یا عدم پذیرش آنها و حضور آنها به عنوان یک مانع در بعد اقتصادی شامل اهمیت بعد اقتصادی و مدیریت مالی، در بعد اجتماعی فرهنگی شامل باورهای کارآمد ناکارآمد اجتماعی، دخالتهای اطرافیان و بازداری اجتماعی و در بعد ملزومات ازدواج مجدد شامل همبستههای ازدواج مجدد و رفتار مناسب همسر است. زوجین در اینگونه ازدواجها باید قبل از ازدواج به آماده سازی فرزندان خود برای پذیرش زندگی جدید بپردازند تا بعد از ازدواج حضور فرزندان به عنوان یک مانع درازدواج ادراک نشود. برای ازدواج مجدد باید یک ساختار جداگانه بومی آموزش قبل از ازدواج و غنیسازی ازدواج بر اساس چالشهای رو به روی آن در زندگی زناشویی تدوین شود تا به آنها برای حل بحرانهای بالقوه کمک شود.»
این پژوهش در فصلنامه زن در توسعه و سیاست منتشر شده است.
دیدگاه تان را بنویسید