تاثیر استرس دوره بارداری بر یادگیری فرزندان

نتایج یک مطالعه مروری بر روی تحقیقاتی که در زمینه تاثیر استرس دوران بارداری بر حافظه و یادگیری فرزندان انجام شده نشان می‌دهد استرس زنان در دوره بارداری هر چه شدیدتر و طولانی‌تر باشد آثار سوء بیشتری بر حافظه و یادگیری فرزندان بر جا می‌گذارد.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش جی پلاس؛ استرس پاسخ فیزیولوژیک فرد به یک عامل استرس‌زا مثل تغییر در شرایط محیط اطراف است؛ این پاسخ با همکاری چندین سیستم در بدن پستانداران تولید می‌شود که مهم‌ترین آن‌ها سیستم اتونوم  و محور هیپوتالاموس- هیپوفیز- آدرنال(HPA) است. اگر چه برخی استرس‌ها لازمه حفظ حیات هستند، اما بسیاری از آن‌ها، بالاخص زمانی که مزمن شوند می‌توانند بر ساختار و عملکرد کلیه دستگاه‌های بدن اثر سوء بگذارند. محققان در مطالعه‌ای مروری با عنوان" تاثیر استرس دوران بارداری بر حافظه و یادگیری فرزندان و راهکارهای مقابله با آن" این موضوع را بررسی کرده‌اند.

 

در پژوهشی که توسط فاطمه عقیقی، محمود سلامی و سید علی‌رضا طلائی از مرکز تحقیقات فیزیولوژی پژوهشکده علوم پایه دانشگاه علوم پزشکی کاشان انجام شده، آمده است:« مواجهه با استرس در ابتدای زندگی اثربرنامه‌ریزی کننده‌ای بر فعالیت محور HPA و مغز دارد. مطالعات انجام شده روی انسان و مدل‌های حیوانی تاثیرات استرس دوران بارداری بر حافظه و یادگیری از سطح مولکولی تا سطح رفتاری را نشان داده‌اند. این تاثیرات بسته به نوع، شدت و مدت زمان استرس، سن حاملگی و جنسیت فرزندان متفاوت است.»

در این مقاله آمده است:« در مطالعات پیشین نشان داده شده است تعداد زیادی از فرزندانی که مادران آن‌ها در دوران بارداری در معرض استرس قرار گرفته بودند، در سن دو سالگی فاقد توانایی‌های شناختی و زبانی بوده‌اند و جالب این که شدت و نوع این اختلالات با شدت استرسی که مادران با آن مواجه شده‌اند، رابطه مستقیم داشته است. به علاوه، مشاهده شده است که حجم ماده خاکستری در قشرهای پیش‌پیشانی، پره‌موتور، تمپورال میانی و جانبی، شکنج پس مرکزی و مخچه کودکان شش تا ۹ ساله‌ای که مادران آن‌ها در طی هفته‌ی ۱۹ بارداری در معرض استرس بوده‌اند در مقایسه با کودکان نرمال کمتر است و این یافته می‌تواند دلیل محکمی بر کاهش توانایی‌های زبانی و شناختی این کودکان باشد.»

نویسندگان این مطالعه مروری می‌گویند:« برخلاف موارد گفته شده، برخی مطالعات نشان می‌دهند که استرس دوران بارداری حافظه و یادگیری را ارتقا می‌دهد. تفاوت موجود بین گزارش‌های اعلام شده درمورد اثر استرس دوران بارداری بر حافظه و یادگیری را می‌توان به تفاوت شدت استرس اعمال شده مربوط دانست. چرا که نشان داده شده است مواجهه روزانه با ۲۴۰دقیقه استرس محدودکننده دارای اثر نوروتوکسیک در مغز جنین بوده، در حالی که روزانه ۳۰ دقیقه استرس محدودکننده موجب تکامل این نورون‌ها می‌شود. در واقع این گزارش‌های تاییدی بر این اصل است که رابطه بین استرس و یادگیری به شکل U معکوس است؛ بدین معنی که استرس متوسط باعث تسهیل یادگیری شده و استرس شدید منجر به تخریب آن می‌شود.»

در این پژوهش آمده است:« یکی از فاکتورهای تعیین‌کننده نوع و میزان تاثیر استرس دوران بارداری بر یادگیری و حافظه است، جنسیت فرزندان است و برخی مطالعات فراوانی این اثرات وابسته به جنسیت را نشان داده‌اند. اگر چه نتایج  برخی مطالعات حاکی از تاثیر یکسان مواجهه با استرس در دوران بارداری بر حافظه و یادگیری فرزندان از هر دو جنس است، اما در برخی مطالعات اثر استرس بر حافظه فرزندان نر در مقایسه با فرزندان ماده قابل توجه‌تر بوده، به طوری که فرزندان نر اختلال در حافظه فضایی و شناخت اشیا جدید را بسیار بیشتر نشان داده‌اند. نتیجه این مطالعه در ژورنال phsiology and behavior منتشر شده است.»

نویسندگان این مقاله می‌گویند:« شواهد بسیاری حاکی از آن است که مواجهه با استرس در دوران بارداری باعث فعال شدن محور HPA و افزایش سطح پلاسمایی کورتیکوسترون در بدن مادر شده، این هورمون از جفت عبور کرده و عملکرد و ساختار سیستم عصبی فرزند را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد. یکی از مهم‌ترین این عملکردها که به وفور مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته حافظه و یادگیری است. به نظر می‌رسد که این تغییرات بسته به شدت، نوع و مدت زمان استرس و همچنین جنس و نژاد فرزند متفاوت است. به طوری که استرس با شدت زیاد و و مدت زمان طولانی‌تر آثار سوء بیشتری بر حافظه و یادگیری بر جا می‌گذارد. با این حال هنوز مجهولات بسیاری برای درک آسیب‌پذیری یا انعطاف‌پذیری ساختارهای مغزی در مقابل استرس دوران بارداری وجود دارد و یافتن یک راهکار یا مداخله برای خنثی کردن این اثرات سوء یک چالش بزرگ است. به نظر می‌رسد که ورزش کردن، غنی‌سازی محیط و آنتی‌اکسیدان‌ها می‌توانند نقص یادگیری و حافظه ناشی از استرس دوران بارداری را در فرزندان را بهبود بخشند.»

این پژوهش در چهارمین شماره هفتمین دوره فصلنامه علوم اعصاب شفای خاتم منتشر شده است.

 

دیدگاه تان را بنویسید