جلال چراغپور، کارشناس و مدرس فوتبال کشورمان به ارزیابی فنی تیم امید در دو بازی با تیم ازبکستان پرداخت و انتقاداتی را نسبت به عملکرد کادرفنی مطرح کرد.
به گزارش جی پلاس، جلال چراغپور به ارزیابی تیم فوتبال امید پس از برگزاری دو بازی دوستانه مقابل ازبکستان پرداخت و درباره دو شکست یک بر صفر و سپس 4 بر یک شاگردان فرهاد مجیدی گفت: اولین چیزی که باید در مورد تیم امید بگویم، یک نصیحت است که دیگر بازی سومی را با ازبکستان انجام ندهند. وقتی دو تیم در فاصلهای کم با هم دو بازی انجام میدهند، باید بسیاری از مسائل را در نظر گرفت. اینگونه بازیهای دوستانه معمولاً به این دلیل است که میگویند حالا که ما مسافرت کردهایم، دو بازی انجام بدهیم. با این حال مسائل زیادی در انجام دو بازی مطرح میشود که یک درس است که به این مسئله میپردازم.
وی سپس وارد ارزیابی فنی و مدرسی فوتبال شد و افزود: وقتی شما با تیمی بازی میکنید و دو بازی متوالی انجام میدهید، علم فوتبال به چهار مورد اشاره میکند. اول درباره سواد آنها (تیم حریف)، دوم درباره سواد شما، سوم درباره اینکه شما در مورد سواد آنها چه میدانید و چهارم درباره اینکه آنها درباره سواد شما چه میدانند. در ارزیابیمان از تیم امید پس از دو بازی دوستانه مقابل ازبکستان باید این چهار بحث را ملاک قرار بدهیم.
کارشناس فوتبال کشورمان و مدرس مربیگری فوتبال آسیا خاطرنشان کرد: در قدم اول متوجه میشویم که سواد تیم حریف از سواد تیم ما بیشتر بوده است. کادر تیم ما مقابل ازبکستان یک تست سواد داده است آن هم مقابل تیمی که جزو خوبهای آسیا نیست، اما نمیتوان آنها را جزو بدهای آسیا هم نامید. این تست نشان داد که سواد آنها بیشتر و سواد ما کمتر است. وقتی دو بازی پشت هم انجام شده است، باید موضوع بعدی را بررسی کرد که سواد شما درباره آنها و سواد آنها درباره شما چقدر است. در این بررسی هم مشخص میشود سواد آنها درباره سواد ما بهتر بوده که توانستهاند برد یک بر صفر را تبدیل به 4 بر یک کنند.
چراغپور یادآور شد: بازی دوم با ازبکستان و نتیجهای که حاصل شد، نشان میدهد که نگاه کادر فنی تیم ما به اینکه تیم حریف چقدر سواد دارد، دچار اشکال است. باید بررسی شود که ما چه اشکالاتی داشتیم که باعث شد چهار گل بخوریم. برای همین است که نصیحت میکنم تا تیم امید بازی سومی را با ازبکستان انجام ندهد، چون این بار هفت گل میخوریم! آقایان فدراسیون، آقایانی که مربی انتخاب میکنید، این را باید بدانید که در این رده سنی 60 درصد کار سواد تئوری درباره بازی است و 40 درصد آن مربوط به خود فوتبال و بازی درون زمین میشود.
وی در واکنش به این سؤالی بنی بر اینکه ایرادی به انتخاب مربیان تیمهای پایه وجود دارد که آنها بدون مطالعه انتخاب شده و هیچکدام در ردههای سنی مختلف سابقه مربیگری نداشتهاند و آیا این ایراد درست است، گفت: علاوه بر موضوعی که شما مطرح کردید، مربیان در این رده سنی باید تجربه انتقال دانش را هم داشته باشند که ندارند. باید قویترین کادر آموزش تئوریک در کادرفنی حضور داشته باشد که بازیکنان را با سواد کند. وقتی کادر قوی برای آموزش تئوریک وجود داشته باشد، آن وقت میتوان درباره چهار درس بالا بهتر صحبت کرد. نه اینکه ما شب بخوابیم، صبح بیدار شویم و برای اینکه با کسی آشتی کنیم یا مصلحت جایی را در نظر بگیریم، مربی انتخاب کنیم.
این مربی فوتبال تصریح کرد: تیم امید مشکلاتی دارد که یکی از آنها جمع شدن بازیکنان از تیمهای مختلف است. به خصوص اینکه در این رده سنی، بازیکنان باید با چشم و برگزاری کلاسهای تئوری با تیم هماهنگ شوند و زمان زیادی برای هماهنگی در تمرین ندارند. بازیکنان وقتی به اردوها میآیند، به دلیل بازی و تمرین در تیم باشگاهی خود، خسته هستند و کادرفنی تیم امید از نحوه تمرینات و نوع بدنسازی بازیکنان خبر ندارد. شاید در یک تیم روی تپه بدنسازی شده و در تیم دیگر، این کار تئوریک انجام شده است که پس شرایط بدنی بازیکنان هم تفاوت دارد.
چراغپور ادامه داد: بازیکنان وقتی به تیم امید میآیند، یکی دو جلسه تمرینی برگزار میکنند، یکی دو بازی دوستانه دارند و دوباره به باشگاه خود باز میگردند. به همین دلیل برای هماهنگی آنها جنگی لازم است. درست است که بازیکنان تیم امید از بین بهترینها انتخاب میشوند، اما امکان دارد که در طول یک فصل بازیکنی در این رده سنی شش بازی هم برای باشگاه خود انجام نداده باشند. با اینکه آنها به لحاظ استعدادی بازیکنان خوبی هستند، اما فقر فوتبالی و فقر تجربه بازی دارند. به اصطلاح فقر بازی در این بازیکنان وجود دارد که فقر دوم آنها فقر تیمی خواهد بود، چون در هر اردو دو سه روز کنار هم هستند و دوباره به باشگاه باز میگردند. حالا وقتی مربی بالای سر این بازیکنان، خودش تئوریهای فوتبال را نداند، چه چیزی را باید به بازیکنان انتقال بدهد؟ بازیکنان چگونه باید تفهیم شوند؟ این کار نیاز به تکنولوژی و روش دارد که فدراسیون فوتبال ما اینها را ندارد. حتی حلقه مفقوده را هم نمیشناسند و به همین دلیل است یک روز مجیدی، یک روز کرانچار، منصوریان، خاکپور، بگوویچ، پیروانی و ... را برای تیم امید انتخاب میکنند، همه آنها را هم میسوزانند و سراغ گزینه بعدی میروند.
وی در بخش پایانی صحبتهای خود تصریح کرد: فقط این را باید بدانیم که کجای دنیا رئیس فدراسیون فوتبال یک کشور میگوید، تیم ملی میخواهد هجومی بازی کند؟ ضمن اینکه هجومی بازی کردن پیش از هر چیزی نیازمند تغییر نگرش نسبت به عملکرد دفاعی تیم است. شما برای انجام بازی هجومی ابتدا باید خطوط دفاعی خود را به میانه زمین بیاورید نه اینکه تجمع در عقب زمین باشد. از طرفی بازیکنان میانی شما باید به دروازه حریف نزدیک شوند، نمیشود که در انتهای زمین دفاع کرد و ادعای بازی هجومی هم داشت.