اعترافات پسرجوانی که پارسال یک نفر را در قم کشت
پسر جوان در یک درگیری کینهجویانه در قم دست به قتل جلوی یک دامداری زد و گریخت. این قاتل پس از یک سال فرار در منطقه سعادت آباد تهران دستگیر شد.
به گزارش جی پلاس، اواخر تیر سال گذشته بود که ماموران پلیس قم در جریان مرگ پسر جوانی با ضربات چاقو در نزدیکی یک دامداری در شهرک صنعتی قم قرار گرفتند. بدین ترتیب تیمی از ماموران برای تحقیقات پلیسی وارد عمل شدند و با حضور در صحنه جرم مشخص شد پسر جوان با ضربات چاقو به قتل رسیده و عامل جنایت پا به فرار گذاشته است.
شناسایی قاتل
کارآگاهان در گام نخست به سراغ سعید، برادر مقتول رفتند که ادعا میکرد قاتل را میشناسد. پسر جوان به ماموران گفت: چندی قبل با پسر جوانی که در نزدیکی ما یک دامداری دارد درگیر شدم و از همان روز به بعد این جوان که امیر نام دارد از من کینه به دل گرفت و از دوستانم میشنیدم به دنبال انتقامگیری است. وی افزود: ظهر روز قتل شنیدم که امیر با برادرم در خیابان درگیر شده است و مردم با میانجی گری به این درگیری پایان داده اند. غروب همان روز شنیدم که برادرم به قتل رسیده است و اطمینان دارم قاتل امیر ۲۵ ساله است.
ردیابی پلیسی
تیم پلیسی در این مرحله با فرضیه قتل از سوی امیر تحقیقات را برای دستگیری متهم آغاز کردند و وقتی به خانه او رفتند مشخص شد که این جوان پس از قتل دیگر به خانه نرفته و متواری شده است. تجسسها ادامه داشت تا این که ماموران پی بردند امیر پس از قتل به شهر ساوه فرار کرده است و تیمی از ماموران برای دستگیری متهم به ساوه سفر کردند، اما در این مرحله مشخص شد قاتل پس از چند روز پنهان شدن در این شهر پا به فرار گذاشته است.
بازداشت قاتل فراری
یک سال از پرونده قتل پسر جوان در قم گذشت و کارآگاهان در ردیابیهای پلیسی به بن بست خورده بودند تا این که با اقدامات فنی و اطلاعاتی سرنخ جدیدی از قاتل فراری به دست آمد. ماموران پی بردند که امیر پس از قم به ساوه رفته و بعد از چند روز زندگی پنهانی به تهران سفر کرده است و در خانه یکی از دوستانش در منطقه سعادت آباد زندگی میکند. همین کافی بود تا ماموران مخفیگاه امیر را در منطقه سعادت آباد ردزنی کنند و با هماهنگی مقام قضایی تیمی از ماموران پلیس قم به تهران رفتند و روز پنجشنبه ۱۴ شهریور امسال در عملیاتی غافلگیرانه امیر در خانه دوستش دستگیر شد.
گفتگو با قاتل فراری
امیر ۲۵ ساله که در شهرک صنعتی قم دست به قتل زده است ادعا میکند قصد کشتن آن جوان را نداشته و همه این اتفاقات به خاطر کینه از برادر مقتول بوده است.
تحصیلات؟
دوم دبیرستان.
سابقه داری؟
نه، تا حالا خلافی نکردم که به زندان بروم.
شغل؟
یک دامداری دارم.
الان به چه جرمی دستگیر شدی؟
قتل.
چه کسی را کشتی؟
پسر جوانی را که با برادرش در نزدیکی ما یک دامداری داشتند.
انگیزه قتل؟
از برادرش کینه به دل داشتم.
چرا؟
چند هفته قبل از قتل با برادر مقتول درگیر شدم و از آن زمان به بعد از او کینه به دل گرفتم و همیشه به دنبال انتقام گیری بودم.
همیشه چاقو همراه داری؟
نه، ولی بعد از این که از برادر مقتول کتک خوردم یک چاقو خریدم و به دنبال یک فرصت بودم.
چرا برادر سعید را کشتی؟
ظهر روز درگیری برادر سعید را در خیابان دیدم، او به سراغم آمد و درباره اختلاف من و برادرش صحبت کرد که به او گفتم از برادرت کینه دارم و هر زمان سعید را در خیابان ببینم انتقامم را میگیرم که در میان همین صحبتها بین من و برادر سعید درگیری رخ داد و مردم با میانجی گری ما را از هم جدا کردند.
چطور دست به قتل زدی؟
غروب همان روز که با برادر سعید درگیر شده بودم در دامداری بودم که متوجه شدم او با شمشیر و چاقو جلوی در محل کارم آمده است، به همین دلیل چاقویی را که خریده بودم به دست گرفتم و به سراغ او رفتم، وقتی جلوی در رسیدم برادر سعید به سمت من شمشیر و چاقو پرت کرد و من نیز در همان تاریکی با چاقو به سمت او ضرباتی پرت کردم که نمیدانم به کجای بدن او خورد. در این درگیری من روی زمین افتادم و دیگر برادر سعید را ندیدم و در همان تاریکی به سرعت به خانه رفتم.
میدانستی پسر جوان را کشتی؟
وقتی به خانه رفتم از ترس پلیس، به ساوه فرار کردم و همان جا بود که فهمیدم پسر جوان به قتل رسیده است.
چرا به تهران سفر کردی؟
یکی از دوستانم در منطقه سعادت آباد تهران زندگی میکرد و من به سراغش رفتم. او بدون اطلاع از این که من دست به قتل زدم پذیرفت همراه او زندگی کنم.
با خانواده ات در ارتباط بودی؟
مدتی از آنها اطلاع نداشتم و، چون در تهران کسی را نمیشناختم به ملاقات داییام رفتم که درزندان بود. از طریق او با یکی از دوستانش آشنا شدم و مرد جوان برای من یک موبایل و سیم کارت خرید و از طریق واتس اپ با خانواده ام در ارتباط بودم.
دایی ات چرا زندان است؟
به خاطر حمل مواد مخدر به حبس ابد محکوم شده است.
فکر میکردی دستگیر شوی؟
بعد از گذشت یک سال فکر نمیکردم پلیس در تعقیبم باشد.
حرف آخر؟
من قصد کشتن نداشتم، هوا تاریک بود و مقتول برای من چاقو و شمشیر کشید. من هم برای دفاع از خودم به سمت او چاقو کشیدم، ولی باور کنید در آن تاریکی نفهمیدم ضربات چاقو را به کجای بدن او زدم.
بنا بر این گزارش، بازپرس جنایی پرونده پس از تحقیقات ابتدایی از قاتل فراری دستور داد متهم و پرونده برای تحقیقات بیشتر و سیر مراحل قانونی به قم ارجاع شود.
دیدگاه تان را بنویسید