دلسوزی سید برای بچه های لشکر و جمع کردن چادرهای مقر باعث زندانی شدن او شد.

جی پلاس ـ منصوره جاسبی: زمستان بود و هوا سرد و شب های فکه نیز بسیار سردتر می شد، هنوز مدتی به عملیات والفجر مقدماتی(1) مانده بود و بچه ها برای آمادگی در عملیات در فکه جمع شده بودند. حضور زیاد نیروها باعث کمبود چادر بود و این مشکل به یکی از موضوع های اساسی و جدی تبدیل شده بود که بارها سید و دوستانش قضیه را با فرماندهان مطرح کرده بودند.

یکی از همان روزها که سید(2) و تعدادی از دوستان دیگرش که بعضی هایشان به شهادت رسیده اند به مقر تیپ 27 لشکر حضرت رسول(ص) بازگشتند و ملاحظه کردند که تعداد زیادی چادر که داخل آنها تابلو و وسایل دیگر گذاشته شده، وجود دارد. سید با دیدن چادرها به یاد سختی های بچه ها افتاد که چگونه شب با کندن گودال و نایلون زدن شب را به صبح می رسانند، با عصبانیت از دوستانش خواست که چادرها را جمع کرده و برای بچه ها ببرند.

چند روزی از این قصه می گذشت که نامه ای توبیخی برای سید رضا فرستاده شد مبنی بر اینکه باید خودش را به دادستانی قرارگاه خاتم الانبیا(ص) معرفی کند و به دنبال آن یک ماه زندانی برای او بریده شد و سید و شهید زمانی که معاونش بود راهی زندان شدند.

این قضیه دل سید را شکست. در حالی که بچه ها مجبور بودند روی زمین های سرد فکه بخوابند چادرها در مقر لشکر جایگاهی برای تابلوها شده بودند.(3)

 

 1. این عملیات در هفدهم بهمن ماه سال 61 در منطقه عماره در 200 کیلومتری جنوب غربی بغداد صورت گرفت. رمز عملیات ذکر مقدس یا الله بود و لشکرهای 31 عاشورا، 5 نصر و 27 حضرت رسول (ص) در آن شرکت داشتند.

2. شهید سید محمدرضا دستواره، قائم مقام لشکر 27 حضرت رسول(ص) که در عملیات آزادسازی مهران و در سیزدهم تیرماه سال 65 به شهادت رسید.

3. برگرفته از گفت و گوی نصرت الله قریب از دوستان دوران مدرسه و نیز همرزم شهید.

 

 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.