کاپیتان پیشین پرسپولیس گفت: دوست دارم در مربی‌گری تیمم مثل تیم‌های قلعه‌نویی نتیجه بگیرد، ولی مثل تیم‌های برانکو فوتبال بازی کند.

به گزارش جی پلاس، محسن بنگر در خانواده تحصیل‌کرده‌ای متولد شد اما فوتبال اجازه نداد خود او دنبال درس و تحصیل برود و مدرک دانشگاهی بگیرد، اما در فوتبال آن‌قدر رشد کرد که به شماره ۶ و بازوبند کاپیتانی پرسپولیس برسد. محسن بنگر مثل دوران بازی خیلی خوب و بی‌تعارف مصاحبه کرد.

می‌دانیم آدم بی‌تعارفی هستی و به همین خاطر می‌خواهیم همین اول مصاحبه بی‌تعارف حرفی که چند سال پیش به مهدی مهدوی‌کیا زدیم را به تو بزنیم.
در خدمتم، راحت باشید!

روزی مهدی مهدوی‌کیا پس از سال‌ها بازی در بوندس‌لیگا به ایران آمده بود که عضو تیم استیل‌آذین شود. مثالی از دو ستاره اسبق برزیلی زدیم. داستان روزی که پله و گیلمار، گلر افسانه‌ای تیم ملی برزیل در ماراکانا قدم می‌زدند و بیش از ۱۰۰هزار تماشاچی این دو را تشویق می‌کردند. پله آن روز به گیلمار دوستش توصیه کرد در اوج خداحافظی کند. گلر برزیلی با تعجب به پله گفت چه می‌گویی؟! الان بیشتر از ۱۰۰هزار نفر من را تشویق می‌کنند، آن وقت تو می‌گویی خداحافظی کن؟! پله هم گفت همین ۱۰۰هزار نفر روزی تو را هو خواهند کرد و همین اتفاق افتاد. گیلمار همیشه این خاطره پله را تعریف می‌کرد و ما هم به مهدوی‌کیا گفتیم اما... امروز از تو می‌پرسیم محسن بنگر کمی دیر خداحافظی نکرد؟
وقتی از پرسپولیس به لطف دوستان کنار گذاشته شدم، به سرم زد خداحافظی کنم، اما بعد یک نیرویی به من گفت بمانم و خودم را ثابت کنم. البته خیلی اوضاع آن‌طوری که می‌خواستم پیش نرفت ولی تجربیات خیلی خوبی از دوران بازی در تراکتور، نفت تهران و حتی کارون اروند خرمشهر کسب کردم.

جداً؟!
بله، هدف من مربی‌گری در فوتبال است. همیشه هم در تیم‌هایی مثل شموشک، سپاهان اصفهان و پرسپولیس توپ زده بودم که بالاخره پول داشتند. شموشک به لطف خدابیامرز مهندس درویش همه امکانات لازم را داشت. سپاهان هم در زمان مدیریت آقای ساکت تیم بدون مشکل و دغدغه‌ای برای بازیکنان بود و در پرسپولیس هم شرایط نفت تهران و کارون خرمشهر را تجربه نکرده بودم. احساس می‌کنم بازی در این دو تیم آخری می‌تواند در مربی‌گری خیلی کمکم کند.

البته در پرسپولیس کارنامه نسبتاً خوبی داشتی و هرگز شهرآورد را نباختی. درست است؟
من در ۷ شهرآورد برای پرسپولیس بازی کردم که حاصل آن البته به کمک همبازیانم ۳ برد و ۴ مساوی بود. هرگز هم با پیراهن پرسپولیس به استقلال نباختم و این از خاطرات خوبم در این سال‌هاست.

شاید یکی از تصاویر یا لحظه‌های ماندگار شهرآورد همان بازی‌ای باشد که پرسپولیس ۲ بر صفر جلو افتاد و مهدی طارمی و رامین رضاییان بر سر زدن ضربه پنالتی جرو بحث کردند. تو هم توپ را برداشتی و دادی مهدی طارمی که پنالتی‌اش را مهدی رحمتی گرفت. چیز جدیدی داری که درباره آن پنالتی بگویی؟
آن پنالتی جریان مفصلی دارد. خاطرتان باشد مقطعی بود که پرسپولیس زیاد پنالتی می‌گرفت و زیاد هم خراب می‌کرد. همه به نوبت پنالتی خراب کردند و یک روز برانکو در جمع بازیکنان گفت اگر پنالتی شد، محسن بزند! برانکو گفت همه پنالتی خراب کردند و ایرادی ندارد محسن به عنوان کاپیتان تیم پشت توپ بایستد. خراب هم کرد، عیبی ندارد.

در واقع تو پنالتی‌زن اول تیم شدی؟
بله، من پنالتی‌زن اول تیم شدم، اما چند هفته‌ای پنالتی گیر تیم ما نیامد تا رسیدیم به شهرآورد! یک نکته جالب بگویم که ما در پایان تمرین تیم، تمرین پنالتی دوضرب می‌کردیم! من از روی نقطه پنالتی پاس می‌دادم و رامین یا مهدی آن را به سمت دروازه شوت می‌کردند!

واقعاً می‌خواستید در شهرآرد ۸۲ به سبک مسی و سوارس پنالتی بزنید؟!
(می‌خندد) برنامه ما برای شهرآورد نبود. قرار گذاشته بودیم اگر در یک بازی دو یا سه گل جلو افتادیم، به سبک مسی و سوارس پنالتی بزنیم و از قضا این اتفاق در شهرآورد افتاد. ما دو گل از استقلال جلو افتادیم و داور اعلام پنالتی کرد. من توپ را برداشتم که رامین جلو آمد و یواشکی به من گفت الان وقتش است! مهدی هم تصور کرد رامین می‌خواهد بزند و دوست داشت بعد از مرحوم همایون بهزادی و ایمون زاید سومین بازیکنی باشد که در شهرآورد هت‌تریک می‌کند. من هم سعی کردم به مهدی بگویم برنامه پنالتی دوضرب را اجرا کنیم ولی طارمی گرم بازی بود و... من هم به رامین اشاره کردم بی‌خیال شود تا مهدی بزند که خراب شد.

واقعاً نمی‌ترسیدید پنالتی شهرآورد را دوضرب بزنید؟ خیلی تحقیرکننده است.
نه! چیزی را از دست نمی‌دادیم. اگر گل می‌شد که هواداران پرسپولیس سورپرایز می‌شدند و اگر هم گل نمی‌شد، اتفاق خاصی نمی‌افتاد، چون برد حتمی بود.

اگر ورق برمی‌گشت چی؟
نه، من قبل از آن شهرآورد به خودتان هم گفته بودم ۱۰۰ درصد پرسپولیس برنده می‌شود و به این باور رسیده بودیم.

ولی فرشید اسماعیلی شهرآورد قبلی با چنین تفکری پشت پنالتی ایستاد که...
فرشید اسماعیلی بازیکن تکنیکی و خوبی است. خیلی اعتماد به نفس می‌خواهد که در شهرآورد پنالتی بزنی چه رسد به پنالتی چیپ! اما استقلال یک بر صفر عقب بود و زمان مناسبی برای چیپ زدن نبود در حالی که ما ۲ بر صفر جلو بودیم و تصمیم گرفتیم این‌جوری بزنیم. این فرق می‌کند و به نظرم همین پنالتی عامل اصلی قهرمانی پرسپولیس در لیگ هجدهم بود.

اگر آن پنالتی مهدی طارمی گل می‌شد امکان داشت استقلال را شش‌تایی کنید؟
امکانش بود. شاید اگر مهدی ضربه پنالتی‌اش را تبدیل به گل می‌کرد یا سوشا مکانی که خیلی هم دوستش دارم آن گل را نمی‌خورد، برد پرگل‌تری کسب می‌کردیم. البته مهدی رحمتی هم ضربه عالیشاه و در ادامه علیپور را به شکل ناباورانه‌ای دفع کرد تا گل سوم ثبت نشود، اما مهدی طارمی هم پنالتی‌اش را بد زد. او فوتبالیست خوبی است و به جرأت می‌گویم بااستعدادترین بازیکن حال حاضر ایران است، اما پنالتی‌زن نیست. همان‌قدر که خوب پنالتی می‌گیرد، خوب هم پنالتی خراب می‌کند.

تو با استقلالی‌ها رابطه خیلی خوبی داری آن وقت می‌خواستید پنالتی دوضرب بزنید؟ شر نمی‌شد؟!
کری خوب همیشه خوب است. من همین الان هم با مهدی رحمتی رفت و آمد خانوادگی دارم. هفته‌ای دو، سه شب هم با حنیف عمران‌زاده و مهدی پاشازاده می‌رویم والیبال بازی می‌کنیم، اما کری هم می‌خوانیم. اهانت نمی‌کنیم و فقط کری می‌خوانیم، چون نمک فوتبال به همین کری‌هاست. متأسفانه این فضای مجازی و اینستاگرام فحاشی و بی‌ادبی را باب کرده است.

نقشه نکشیده بودید که بعد از زدن پنالتی دوضرب شادی خاصی انجام دهید؟
نه! فقط روی زدن پنالتی دوضرب تمرین کرده بودیم.

آن شهرآورد خاطره‌انگیزترین شهرآورد تو بود. درست می‌گوییم؟
به هر حال ۴ بر ۲ استقلال را بردیم، اما برد شهرآورد زمان حمید درخشان هم خیلی چسبید. هیچ‌کس فکرش را نمی‌کرد ما استقلال را ببریم. همه می‌گفتند پرسپولیس خیلی ضعیف‌تر از استقلال است، اما رفت و برگشت آن‌ها را بردیم. هرگز یادم نمی‌رود رضا حقیقی هافبک دفاعی فیکس ما هم مصدوم شد و احمد (نوراللهی) و مهدی طارمی به زمین آمدند و فوق‌العاده بازی کردند.

شاید این سؤال ما خیلی ربطی به موضوع نداشته باشد، اما چرا پیام صادقیان باید در این سن و سال از فوتبال خداحافظی کرده و سایت شرط‌بندی راه‌اندازی کند؟
پیام را از زمانی که عضو جوانان ذوب‌آهن بود، می‌شناسم. من بازیکن سپاهان بودم و هر موقع پیام قهر می‌کرد یا ابراهیم‌زاده او را اخراج می‌کرد، به منصورخان زنگ می‌زدیم و وساطت می‌کردیم! شاید پیام بد دوره‌ای پرسپولیسی شد. زمانی که چند تا مدیرعامل و سرمربی عوض کردیم و تیم ثبات نداشت. پیام صادقیان یک استعداد بکر بود که می‌توانست به جایگاه بهتری برسد، اما متأسفانه اندازه استعدادش رشد نکرد. شاید هم این ایراد فوتبال ما باشد که نمی‌تواند بیشترین بهره را از استعدادهایش ببرد.

حالا که بحث سایت پیام شد می‌خواهیم درخصوص شایعه‌ای بپرسیم که پس از بازی با فولاد خوزستان در لیگ پانزدهم راه افتاد. پاس به عقبی که تو به سوشا دادی و او به شکلی عجیب نتوانست دفع کند و وارد دروازه تیم شما شد. بعد از آن بازی شایعه شد که حرکت سوشا و محسن بنگر شرط‌بندی بوده است.
اصلاً و ابداً! خودتان من را می‌شناسید. به لطف خدا نیازی به این پول‌ها ندارم. سوشا مکانی هم یک پسر بامعرفت و دروازه‌بانی در حد ملی است که هرگز با سرنوشت خودش بازی نکرده و نمی‌کند. این شایعات کذب محض و پوچ است.

بعد از خداحافظی از فوتبال چه کسانی با تو تماس گرفتند که یادت مانده است؟
خیلی‌ها، از سیدجلال و ماهینی بگیرید تا علی‌آقا کریمی و حتی سردار آزمون که همه و همه به من لطف کردند، اما از یک نفر توقع بیشتری داشتم.

چه کسی؟
از مهدی طارمی گله دارم. از او انتظار بیشتری داشتم، چون وقتی به پرسپولیس آمد، خود من همیشه هوایش را داشتم و رابطه خیلی خوبی با هم داشتیم، اما وقتی خداحافظی کردم انگار نه انگار!

حالا با خداحافظی پس از فوتبال کنار آمدی؟
بعضی‌ها اسم خداحافظی را مرگ دوم می‌گذارند و برخی دیگر آن را سخت می‌نامند ولی برای من یکی این‌طور نیست. تا جایی که می‌شد بازی کردم و حالا...

(به شوخی) می‌خواهی تا جایی که می‌شود تا ۸۰ یا ۹۰ سالگی مربی‌گری کنی؟!
(با صدای بلند می‌خندد) قصد دارم مدارک مربی‌گری را بگیرم و از آن مهم‌تر کنار مربیان خوب کشورمان تجربه‌اندوزی کنم. دوست ندارم از همین اول سرمربی شوم و باید مثل دوران بازی از صفر شروع کنم.

به مربی‌گری در پرسپولیس هم فکر می‌کنی؟
بله، چرا که نه؟ اما هنوز خیلی کار دارم. گفتم که می‌خواهم حسابی تجربه‌اندوزی کنم و یک روزی ان‌شاءالله در لباس مربی به پرسپولیس برگردم.

برگردیم به پرسپولیس. گابریل کالدرون در شرایطی اقدام به خرید محمدحسین کنعانی‌زادگان کرد که سیدجلال حسینی و شجاع خلیل‌زاده را در اختیار دارد. با توجه به تجربه‌ای که داری، فکر نمی‌کنی این نقل و انتقال برای پرسپولیس مشکل‌ساز شود؟
نه، چرا مشکل‌ساز شود؟ پرسپولیس می‌تواند روی محمدحسین کنعانی‌زادگان برای سال‌های طولانی سرمایه‌گذاری کند.

ولی او به عنوان ملی‌پوش می‌خواهد فیکس بازی کند.
فیکس بازی کردن یا نیمکت‌نشینی تصمیم سرمربی است. البته یکی از معضلات فوتبال ایران کمبود دفاع وسط است. اگر فوتبال ایران با کمبود مدافع وسط مواجه نبود من محسن بنگر تا ۳۹ سالگی فوتبال بازی نمی‌کردم!

ما جواب سؤال خودمان را نگرفتیم.
ببینید در سپاهان اصفهان هم که بودیم، یک چنین مشکلی داشتیم. من، سیدجلال و هادی عقیلی بودیم و در واقع امیرخان قلعه‌نویی سه مدافع وسط داشت، اما خیلی خوب این موضوع را مدیریت کرد تا هر کدام از ما حدود ۳۰ بازی در طول فصل انجام بدهیم.

اگر اشتباه نکنیم قلعه‌نویی در آن فصل از سیدجلال حسینی در پست دفاع راست استفاده می‌کرد.
به هر حال نتیجه هم گرفت. من آدم خوشبختی بودم که در دوران بازی همیشه کنار دستم مدافعان ملی‌پوش و خوبی بازی می‌کردند. از حمید عزیززاده بگیرید تا سیدجلال و هادی و رضا نورمحمدی و... و مایکل اومانیا!

راستی با امیرقلعه‌نویی آشتی کردی؟
بله، قبل از بازی نفت تهران و ذوب‌آهن نزد او رفتم و سوء تفاهمات برطرف شد. حرف‌هایی پشت‌سر من زده بودند و... همه چیز همان روز تمام شد، چون مربی‌ام بوده و باید می‌رفتم دل‌جویی می‌کردم.

لوکا ماریچ چطور؟
فوتبال را خیلی ساده بازی می‌کرد ولی می‌شد روی او به عنوان یک دفاع وسط خوب حساب کرد.

نظرت درباره شجاع خلیل‌زاده چیست؟
شجاع هم‌زبان و هم‌استانی من است. یک مدافع باتعصب و سرزن که حقش دعوت به تیم ملی است. زمان کی‌روش که دعوت نشد، چون لیست او همیشه ثابت و مشخص بود. امیدوارم مارک ویلموتس از شجاع استفاده کند، چون الان هم تجربه‌اش را دارد و هم از لحاظ فنی عالی است. یک چیزی در مورد سیدجلال و کی‌روش بگویم که حداقل حق جلال رفتن به جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه بود. او زحمات زیادی برای صعود تیم ملی کشیده بود و نباید دقایق آخر و به آن شکل خط می‌خورد.

حالا که صحبت دفاع وسط شد، می‌خواهیم بحث را به محمد انصاری بکشانیم. او دفاع وسط بهتری است یا دفاع چپ؟
محمد فوتبالیست خوب و خوش‌اخلاقی است که در هر دو پست عالی است. هیچ وقت اولین برخوردی که با او داشتم را فراموش نمی‌کنم. ما در فرودگاه بودیم و می‌خواستیم برای اردو به ترکیه برویم. محمد انصاری هم می‌خواست بیاید و تست بدهد. آن روز به من نزدیک شد و پرسید سیدجلال حسینی هم قرار است به پرسپولیس بیاید؟ گفتم چه ربطی به تو دارد؟! خیلی ساده و صادقانه گفت اگر قرار است سیدجلال بیاید، بهتر است او نیاید، چون بازی نمی‌رسد! من گفتم از این حرف‌ها نزن و برای تو زود است و... بعداً آمد و دیدیم چقدر بازیکن فنی و خوبی است.

بهترین دفاع وسطی که کنارش بازی کردی؟
سیدجلال، هادی و... گفتم که خیلی خوشحالم کنار بهترین مدافعان ایران بازی کردم.

بهترین دروازه‌بانی که هم‌بازی تو بوده است؟
بی‌بروبرگرد مهدی رحمتی! البته آرمناک پطروسیان و کمیل سوسکو هم خوب بودند ولی انتخاب من، مهدی رحمتی است.

ولی او استقلالی است!
ما در سپاهان هم‌بازی بودیم ولی آدم باید حرف حق را بزند. مهدی بی‌نظیر بود.

سوشا مکانی چطور؟
یکی از بامعرفت‌ترین بازیکنانی که در زندگی دیدم. سوشا گلر خوبی است که نمی‌دانم چرا بعضی اوقات هیجان‌زده می‌شود و این برایش مشکل‌ساز است. من یکی هرجا نشسته‌ام، از او تعریف کرده‌ام.

بی‌رودربایستی اگر در لیگ پانزدهم علیرضا بیرانوند را داشتید، با پرسپولیس قهرمان لیگ برتر نمی‌شدید؟
شک نکنید! البته با احترام به سوشا مکانی این حرف را می‌زنم. بازی در پرسپولیس واقعاً سخت است و بیرانوند در سه سال گذشته ثابت کرده بهترین گلر ایران است.

شنیدیم محمدحسین کنعانی‌زادگان قبل از پوشیدن پیراهن شماره ۶ پرسپولیس به تو زنگ زد.
بله، تماس گرفت که رخصت بگیرد، اما من گفتم صاحب اصلی شماره ۶ سر تمرین پرسپولیس و کنار شماست!

منظورت کریم باقری است؟
بله، من تنها دو مرتبه پیراهنم را با بازیکن حریف عوض کردم. یک بار بعد از برد ۴ بر یک در جام حذفی با سپاهان مقابل پرسپولیس و دیگری بعد از بازی با النصر امارات که پیراهن شماره ۹ لوکاتونی مهاجم گل‌زن تیم ملی ایتالیا را به یادگاری گرفتم.

بعد از بازی با پرسپولیس پیراهن کریم باقری را گرفتی؟
بله، همان بازی که محمود کریمی هت‌تریک کرد. بعد از بازی نزد آقاکریم رفتم و درخواست تعویض پیراهن کردم که او هم با وجود باخت، بزرگواری کرد و پیراهنش را به من داد. یک چیز جالب‌تر هم بگویم؛ زمان آقای انصاری‌فرد از پرسپولیس پیشنهاد داشتم. وقتی پای میز مذاکره رفتیم، گفتم من شماره ۶ را می‌خواهم که گفتند حرفش را نزن! این پیراهن تن کریم باقری است. من هم گفتم خداحافظ!

شماره ۶ را به خاطر کدام بازیکن انتخاب کردی؟
آقاکریم باقری!

جالب شد. الگوی مربی‌گری‌ات کیست؟
دوست دارم مثل امیر قلعه‌نویی نتیجه بگیرم و مثل تیم‌های برانکو فوتبال بازی کنم!

یک سؤالی را می‌خواهیم بپرسیم که تا حالا با تو درمیان نگذاشتیم. محسن بنگر بچه پول‌دار بوده است؟!
(ریز می‌خندد) بچه پول‌دار که نه! سطح زندگی ما از نرمال یک مقدار بالاتر بود. خدا را شکر به لطف زحمات پدرم مشکل مالی نداشتیم ولی خودم هم از سنی که خودم را شناختم، درآمد داشتم. یک خاطره تعریف کنم؟

بفرما؟
یک روز به پدرم گفتم اگر با سپاهان قهرمان شدیم هرچی پاداش دادند، به تو می‌دهم. باشگاه سپاهان یک ماشین زانتیا پاداش داد که آن را به پدرم بخشیدم. البته پدرم خودش دو تا ماشین داشت و نیازی هم به آن ماشین نداشت ولی به هر حال خوشحال شد.

خواهر و برادرانت هم ظاهراً همگی تحصیل‌کرده هستند؟
بله، خواهرم دکتر است. یکی از برادرانم دکترای ریاضی دارد و آن یکی برادرم مهندس موفقی است. خدا را شکر همگی تحصیلات عالیه دارند و فقط من به خاطر فوتبال نتوانستم دانشگاه بروم. راستی برادرانم استقلالی بودند و همیشه من را به خاطر پرسپولیس و طرفداری از این تیم در کودکی کتک می‌زدند، اما بعدها که من عضو پرسپولیس شدم، آن‌ها هم پرسپولیسی شدند!

سؤالات ما تمام شد. در پایان حرف خاصی نداری؟
از تک‌تک اعضای خانواده‌ام، اقوام، دوستان و آشنایان، هم‌بازیانم و هواداران بامعرفت پرسپولیس، سپاهان و تراکتور که در دوران فوتبال و بعد از خداحافظی به من لطف داشتند، تشکر می‌کنم.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

  • کدخبر: 1223900
  • منبع: خبرورزشی
  • نسخه چاپی
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.