«تلاش کنیم افرادى را سوار قطار اسلام کنیم، نه اینکه به هر بهانه و در هر ایستگاهى افراد را از قطار اسلام پیاده کنیم. فهم زیادی نمی خواهد که بفهمیم از جوانان غافل شده ایم. افسوس که مسئولین و متولیان اُمور حرف جوانان را نمى شنوند. عدم کارآمدى، سوء مدیریت و عدم پاسخگویى به نیازهاى علمى، فرهنگى و معیشتى جوانان، باعث دلزدگی، یأس، نا امیدی و بعضاً مهاجرت جوانان مى شود.»
به گزارش جی پلاس، دکتر محمدتقى فرجى، رئیس بنیاد حکمت و اندیشه، سوء مدیریت، تندروی ها و تناقض قول و عمل واعظان و مسئولان را از جمله عواملی می داند که بر دینداری جوانان تأثیرگذار است و می گوید: اگر مدیریت اسلامى پاسخگوى مسائل و مشکلات جارى نباشد، سخن ما پژوهشگران و نظریه پردازان علوم دینى و فلسفى هم راه به جایى نمى برد. اکنون که اسلام و اندیشه دینى تمام قد در مقابل تمام استکبار و مظاهر بى دینى ناشى از شیوع سکولاریسم ایستاده است، و در این رویارویى بزرگ موج سنگین القائات منفى و مخرب دشمنان، دین و دیندارى جوانان را هدف قرار داده است، ما اگر درست عمل نکنیم، و یا مرتکب خطاى استراتژیک شویم، آسیب مى بینیم.
متن گفت وگو با دکتر محمدتقی فرجی را می خوانید:
* مساله ای که از سوی اصحاب نظر و کارشناسان نسبت به آن نگرانی بسیاری وجود دارد، وضعیت دینداری و دین گریزى در جامعه به خصوص در میان جوانان است؛ از نظر شما دینداری امروز جوانان نسبت به گذشته چه تغییراتی داشته؟
ایمان و دیندارى مؤمنانه اى که ما از اسلام مراد مى کنیم، قبل از هرچیز عمل به دستورات الهى و کسب رضاى خداوند است
دین و آموزه های الهى، و دیندارى از سر ایمان به خدا اساس سعادت انسان و جامعه است. دین به معنای دینداری معرفت اندیش، و دینداری به معنای عمل به دستورات اسلام، درس زندگى و آیین اخلاق و جاودانگى بشر در دو جهان است. احکام الهى و حکم حلال و حرام خدا، در حقیقت نقشه راه و چراغ طى طریق در صراط مستقیم است. ایمان و دیندارى مؤمنانه اى که ما از اسلام مراد مى کنیم، قبل از هرچیز عمل به دستورات الهى و کسب رضاى خداوند است. انجام واجبات، ترک محرمات و اهتمام به فریضه مهم و حیاتى امر بمعروف و نهى از منکر، از جمله اهم امهات دیندارى است. دین اسلام، مظهر اخلاق و جوانمردى است، و دیندارى جوانان علیرغم معضل تهاجم فرهنگى و رشد فزاینده و روبه تزاید انحرافات محیطى، افق روشن و مبارکى را نشان مى دهد.
* عده ای دینداری جوانان را روبه افول مى دانند، نظر شما در این باره چیست؟
با کسانی که می گویند اسلام و دین از دست رفت و جوانان بى دین و لائیک شدند، مخالفم
من با کسانی که این روزها بر طبل بى دینى، و دین گریزى جوانان می کوبند، و بعضاً مى گویند، اسلام و دین از دست رفت و جوانان بى دین و لائیک شدند، حتماً مخالفم. و متقابلاً با کسانی هم که بر این باورند که کارکردها و داده هاى حاکمیتى و مدیریتى ما، تمام و کمال بوده و خروجى آن باعث جذب حداکثرى جوانان بوده و جوانان ما همه بهشتى شده اند موافق نیستم.
* از نگاه شما تأثیر نقش حاکمیت و عملکرد مسئولان در جذب و دفع جوانان چگونه است؟
عملکردها در حوزه مدیریتی و تندروی ها به نام دین، مسیر جاذبه به دین نیست
عملکرد بَدِ در حوزه مدیریتی و در حوزه قول و عمل و تندروی هایی که به نام دین و جامعه دینى انجام می شود، و به طور مشخص برخوردهایی که اخیراً در بحث حجاب دختران مطرح مى شود، یقیناً مسیر جاذبه نیست، بلکه باعث دافعه مى شود. علم و عقل و تجربه نشان مى دهد، ما هر چقدر به سمت سخت انگاری، جمود، تحجر و تحمیل و تهدید و زورگویى پیش رفتیم، نتیجه معکوس گرفتیم. دیندارى از سر شناخت، و پیروى از پیامبر(ص) باعث ترویج دین پیامبر(ص)، یعنى دین رحمت و محبت، و تعلیم اخلاق گذشت و جوانمردى، یعنى اخلاق مروت و مداراست.
* روش پیامبر(ص) در برخورد با مردم چگونه بوده است؟
پیامبر(ص)، پیامبر(ص) رحمت و گذشت بود. پیامبر(ص) رحمت للعالمین بود. او چهره متبسم اسلام بود، و اسوَهٌ حَسَنَهٌ است. اخلاق در سبک زندگی پیامبر(ص) نقش اول و مقام بلندى دارد. پیامبر(ص) مصداق بارز خلق عظیم است،”إِنَّکَ لَعَلىخُلُقٍ عَظِیمٍ”.
دین و ملتى که اخلاق و اصول اخلاقى را رعایت نکند، با نوعى بحران هویت مواجه مى شود
اخلاق سرمایه جاودانگى است و دین و ملتى که اخلاق و اصول اخلاقى را رعایت نکند، با نوعى بحران هویت مواجه مى شود، و از سر استدراج لاجرم به انحطاط و نابودى تن در مى دهد.
* وقتى برخورد سخت و خشونت آمیز با مسئله کشف حجاب را رد مى کنیم، سؤالى که مطرح مى شود این است که پس روش برخورد صحیح کدام است؟
ترویج فرهنگ دینى، انجام کار فرهنگى، ارشاد جوانان، و تبلیغ با زبان نرم و اخلاق پسند و استفاده از ادبیات معقول و مقبول، راه صحیح برخورد با ناهنجارى هاى اجتماعى است. حجاب یک حکم دینى است، و حکم دینى در جامعه دینى مُر قانون است و رعایت قانون براى شهروندان لازم الاجراست. قانون گذار راه برخورد با بى قانونى و آنارشیسم را تعریف کرده است. بدیهى است که تعرض به قانون و حقوق شهروندى پیگرد قانونى دارد و از مسیر قانون مى توان باهرگونه تخلف و بى نظمى برخورد کرد.
باید بپذیریم که جاذبه های دینی حداکثری، و دافعه هاى آن حداقلى است
* شما نقش و تأثیر جاذبه و دافعه در دیندارى و دین گریزى جوانان را چگونه ارزیابى مى کنید؟
باید بپذیریم که جاذبه های دینی حداکثری، و دافعه هاى آن حداقلى است. مبتنى بر منطق عاقبت اندیش، حق آن است که به هر بهاء و بهانه اى سیاست جذب حداکثرى را دنبال کنیم و تلاش کنیم افرادى را سوار قطار اسلام کنیم، نه اینکه به هر بهانه و در هر ایستگاهى افراد را از قطار اسلام پیاده کنیم. در بحث جوانان فهم زیادی نمی خواهد که ما بفهمیم از جوانان غافل شده ایم. افسوس که مسئولین و متولیان اُمور حرف جوانان را نمى شنوند. عدم کارآمدى، سوء مدیریت و عدم پاسخگویى به نیازهاى علمى، فرهنگى و معیشتى جوانان، باعث دلزدگی، یأس، نا امیدی و بعضاً مهاجرت جوانان مى شود.
وجود اختلاف فاحش بین اقوال و اعمال واعظان و مسئولان موجب تأثر و نارضایتى جوانان مى شود
* دلیل دین گریزى و ناخشنودى برخى از جوانان چیست؟
به گمان من دین گریزى جوانان ادله مختلف و متفاوتى دارد، اما به اختصار مى توان به برخى از دلایل آزردگى و دلزدگی جوانان اشاره کرد، خلاء علمى و فقدان کار فرهنگى، عدم تطبیق قول و فعل مسئولان و وجود اختلاف فاحش بین اقوال و اعمال واعظان و کسانى که به تریبون هاى عمومى دسترسى دارند، بویژه وقتى از تریبون دین و مواضع دینى صحبت مى کنند، محققاً موجب تأثر و نارضایتى جوانان مى شود. کسانى که نوعاً نصیحت مى کنند، و از قضاء در گفتار هم نیک مى گویند و هم نصایح نیکو مى کنند، اما هم آنان در مقام عمل لنگ مى زنند و پاى همراهى ندارند. خوب وعظ می کنیم، اما در عمل حقیقتاً گرفتار نوعى پارادوکس و کیش شخصیت هستیم. در اخلاق و کرامت انسانى، و در دست پاکی، و تمشیت زندگی برتر خوب نیستیم. جوانان این موارد را می بینند و می گویند، اگر این است ما نیستیم.
اگر می خواهیم جوانان را حفظ کنیم، باید از تنگ نظرى و تندروى اجتناب کرد
* شما چه توصیه مشخصى براى جذب جوانان ارائه مى کنید؟
من بارها گفته ام و باز هم مى گویم، رادیکالیزم زاییده تنگ نظرى و تندروی است، اگر می خواهیم جوانان را حفظ کنیم، باید از تنگ نظرى و تندروى اجتناب کرد. براى جذب جوانان کوتاهى شده و باید جبران شود. برخى اهل قیام هستند، اما اهل اقدام نیستند. باید هم قیام کنیم و هم اقدام، زیرا صرف قیام و شعار و سر و صدا، هیچ دردى از جوانان درمان نمى کند، بلکه باید اقدام کرد. فرصت را بیش از این از دست ندهیم، و بکوشیم اعتماد جوانان را جلب کنیم. کمال و جامعیت اسلام و کارآمدى اسلامى، و متأثر از آن کامیابى انسان در پرتو اسلام و مسلمانى، از جمله مشخصه هاى جذب جوانان است.
* شما معتقدید که جوانان ما بی دین نیستند، بلکه شکل دینداری آنان در حال تغییر است. این تغییر و تحول به چه سمتی در حال حرکت است، چه تحولی در دینداری جوانان ما رخ داده که برخی از مدیران، مسئولان و روحانیون باید آن را بپذیرند؟
جوان امروز دنبال چون و چراست
در عصر جدید، و در عرصه جولان تکنولوژى افسار گسیخته، و تقابل سخت و نفس گیر سنت و مدرنیته، و رویارویى اصولگرایی دینی، با روشنفکرى غربى، همچنین در باز تعریف مدرنیسم و پُست مدرنیسم، خواسته، یا ناخواسته، دنیا شاهد تغییر نگاه جوانان است. مطمئناً ادبیات دیروز، امروز پاسخگوى سؤالات جوانان نیست. سخنی که قبلاً به جوانان می گفتیم و آنان از سر عقیده می پذیرفتند، امروز جواب نمی دهد، اکنون داده های علمى و عقلانی، باید به مدد داده های دینى و ایمانی بیاید، یا به تعبیر دیگر افعال آمرانه باید جاى خود را به فعل آگاهانه بدهد. جوان امروز دنبال چون و چراست؛ و چون و چرا هنر دین و فلسفه است. دین و عالمان دینى، و فلسفه و فیلسوفان اسلامى باید به چون و چراى جوانان پاسخ درخور بدهند.
حتماً و یقیناً جوانان ما بی دین نشده اند، ما نباید برحسب ظن و گمان خود و طبق داده های مفروض نسبت به دیندارى، یا دین گریزى جوانان داورى کنیم
* دیندارى و دین گریزى جوانان را چگونه مى بینید؟
حتماً و یقیناً جوانان ما بی دین نشده اند، ما نباید برحسب ظن و گمان خود و طبق داده های مفروض نسبت به دیندارى، یا دین گریزى جوانان داورى کنیم. بایدهاى مجازى، مى تواند باعث نبایدهاى حقیقى شود. جوان مسلمان و مؤمن، ممکن است با قرائت من و شما از دین و دیندارى مشکل داشته باشد، اما همین جوان با خدا و قرآن و اسلام و پیامبر(ص) مشکل ندارد. بنابراین، فرض عین و عین صواب است که جوانان را چه از نظر تمشیتى و چه از نظر معیشتى درک کنیم، و زندگى برتر در پرتو دین و دیندارى را ثابت کنیم. توجه داشته باشیم که عدم کارآمدى، سوء مدیریت، فساد و رانت و زور و ظلم و زیاده خواهى، در کنار فقر و تورم و گرانى و بى کارى و تبعیض و اختلاف طبقاتى، بخصوص وقتى به نام اسلام و حاکمیت اسلامى دیده مى شود، موجب دین گریزى و حتى قهر و مهاجرت جوانان مى شود.
* در راستای شکل گیری دینداری مردم به سه فاکتور تأثیرگذاری مدیریت، عمل و اقدام و تندروی اشاره کردید. به عامل تندروی ها بپردازیم، تندروی های مدنظر شما از چه زمانی و به چه دلایلی در جامعه نشأت گرفت و چه آسیب هایی به دین و دینداری جامعه وارد کرد؟
امروز عناصر تندرو در دو خط موازى اصلاح طلبی و اصولگرایى، هر دو به یک نقطه رسیده اند و آن ترویج جمهورى سکولار، به جاى جمهورى اسلامى است
تندروی، کار امروز و دیروز و سال های اخیر، و حتى محدود و محصور در تاریخ معاصر نیست، تندروى در طول تاریخ بوده است. در تاریخ اسلام مى بینیم کسانی که قرآن را مقابل امام علی(ع) بر سر نیزه ها بردند، و کسانی که در گروه هایی به نام قاسطین، مارقین و ناکثین سر برآوردند و مقابل ولی خدا ایستادند، همه تندرو بودند و از سر تندروى در برابر ولایت امام علی(ع) صف آرایى کردند. تندروی سابقه تاریخی دارد. و در عصر ما تندروی و تمامیت خواهى هم در گروه های اصلاح طلب دیده شد و هم در گروه های اصولگرا، این در حالى است که تندروی عاقبت خوبی ندارد. امروز ما به وضوح تمام مى بینیم که عناصر تندرو در دو خط موازى اصلاح طلبی و اصولگرایى، هر دو به یک نقطه رسیده اند و آن ترویج جمهورى سکولار، به جاى جمهورى اسلامى است. جمهوری سکولار که محققاً از سر استدراج به نظامات لائیک نزدیک خواهد شد.
عده ای بر طبل روشنفکری و اصلاحات و عده ای بر طبل اصول گرایى و محافظه کارى می کوبند
* چرا و چگونه است که در عرصه فکر و اندیشه چنین انحرافاتى پدید مى آید؟
وقتی برخى در قاب و قالب روشنفکرى بر طبل لیبرالیسم فرهنگى و پلورالیسم دینى مى کوبند. و به بهانه قرائت های مختلف از دین، صراط هاى مستقیم را در مقابل صراط مستقیم مى نشانند، معلوم و مبرهن است که از جمهورى اسلامى، به جمهورى سکولار، و از جمهورى سکولار، به جمهورى لائیک مى رسند. به نظر من مبداء و سرآغاز انحراف و بدعت در دین، تنگ نظرى و تندروی بوده است. عده ای بر طبل روشنفکری و اصلاحات و عده ای بر طبل اصول گرایى و محافظه کارى کوبند. و در هر دو جریان مردمان صالح، متفکر و قابل قبولی دیده مى شود، اما تنگ نظرى و تندروی و سیاسى کارى منفى و مخرب هم بعضاً دیده مى شود.
* تندروی های داخلی از چه جنس و نوعی است و چه آسیب هایی به دینداری جوانان وارد کرده است؟
تندروى و کار بى منطق، آسیب های جدى به ما وارد کرده است. هم در عرصه فکر و اندیشه، و هم در عرصه هاى اجتماعى، ما از تندروى آسیب دیده ایم. امروز با توجه به رشد قارچ گونه بلندگوهاى بیگانه، و با علم به توسعه روز افزون شبکه هاى اجتماعى، و سرعت خیره کننده فضاى مجازى، پر واضح است که کم ترین غفلت ما، باعث سوء استفاده دشمنان مى شود.
* این تندروی ها مورد سوء استفاده دشمنان و مخالفان قرار گرفته و آنها از طرق مختلف بر ذهنیت جوانان نسبت به دین و متولیان دینی تأثیر منفی گذاشتند، لذا آسیب های این تندروی ها چندین برابر شده است؟
بهانه به دست دشمن ندهیم
همین طور است، رسانه هاى معلوم الحال افتخارات بزرگ اسلام و کارآمدى اسلامى را سانسور مى کنند، اما کوچک ترین خبط و خطاى مسلمانان را با صداى بلند و در وسعت جهانى مطرح مى کنند. از این رو، ما باید بسیار مراقب باشیم، حتی در مواقعی از حق خود بگذریم، ولی بهانه به دست دشمن ندهیم.
همه مردم و همه مسئولین، از صدر تا ذیل جامعه باید بیش از پیش از مقام و موقعیت جوانان مراقبت کنند
* به تناقض میان قول و عمل متولیان دین و همچنین کسانی که جوانان را به سوی دینداری توصیه می کنند اشاره کردید، اگر تصمیم گرفته شود که این تناقض رفع گردد، اولویت با کدام گروه است؟ کدام گروه می تواند تأثیرگذاری حداکثری و با سرعتی در دینداری جوانان داشته باشد؟
همه گروه ها، بلکه همه مردم و همه مسئولین، از صدر تا ذیل جامعه باید بیش از پیش از مقام و موقعیت جوانان مراقبت کنند.
علاوه بر خانواده ها، مدارس، دانشگاه ها، مراکز تحقیقاتی، نویسندگان، رسانه ها و شبکه های اجتماعی در این مسیر بسیار نقش آفرین و موثر هستند. و اگر درست عمل کنیم می توانیم بر اغیار غلبه کنیم. به نظر مى رسد در جنگ سایبری، و در دنیای مجازی، حجم تخریب دشمن بسیار قوی تر از کار ماست. ما و حتى دانشمندان و نخبگان علمى ما، در دفاع از دین و حقانیت دینى، نوعاً کار دفاعى مى کنیم، این در حالى است که بر اساس یک قاعده کلى تیمى که دفاع مى کند، گل مى خورد.
راه درست برون رفت از مشکلات کنونى، استفاده از افکار نخبگان، و حضور عالمانه عالمان و افراد تجربت اندیش در عرصه اندیشه و آموزش دین و تعلیم دیندارى است
* براى برون رفت از این مشکل، شما چه راه کارى را پیشنهاد مى کنید؟
عالمان دین، و روحانیت اسلام، حوزه هاى علمیه و دانشگاه ها، در مقام تبیین و تبلیغ دین، و دفاع از دیندارى، باید وارد عمل شوند و با تشکیل اتاق فکر، راه برخورد با دشمنان اسلام را شناسایى کنند و قبل از حرکت آنها، حرکت کنند. شبکه های مجازی، سایت ها و خانواده ها باید سبک زندکى دینى در دنیاى مدرن را در ترویج نمایند. دین اخلاقى، و اخلاق دینى، راه تقویت اسلام و توسعه مسلمانى است. راز سعادت و جاودانگى هر ملت و جامعه ای گرامى داشتن مقام انسان و پایبندی به اخلاق است. راه درست برون رفت از مشکلات کنونى، استفاده از افکار نخبگان، و حضور عالمانه عالمان و افراد تجربت اندیش در عرصه اندیشه و آموزش دین و تعلیم دیندارى است.
دیندارى امروز و فرداى جامعه ما، بستگى به شرایط روز و عملکرد گرایش هاى فکرى و رونمایى از متدهاى نو و پاسخگویى به هنگام و منطقى به دیالوگ ها و چالش هاى جدید دارد
* اگر بخواهید نسبت به دینداری جامعه یک آینده نگری، یا آینده پژوهی داشته باشید، به نظر شما به مرور زمان کدام گرایش دینی تضعیف، و کدام تقویت خواهد شد؟ چقدر باید برای پذیرش تغییر و تحول در دینداری جامعه به خصوص جوانان آمادگی داشته باشیم، تا برای هدایت آن به مسیر درست، برنامه ریزی و سیاست گذاری داشته باشیم؟
این سؤال، سؤال بسیار خوب و بجایى است، زیرا امروز دغدغه بسیاری از اندیشمندان و عالمان دینی و کسانی که درد دین دارند، مسئله دین و چرایى و چگونگى دیندارى جوانان در چشم انداز اُفق آینده ایران و جهان است. دیندارى امروز و فرداى جامعه ما، بستگى تام و تمام به شرایط روز و عملکرد گرایش هاى فکرى و رونمایى از متدهاى نو و پاسخگویى بهنگام و منطقى به دیالوگ ها و چالش هاى جدید دارد. اگر مسئولان به کم کارى و خواب آلودگی خود ادامه دهند، و براى مطالبات مردم و مشخصاً نیازهاى جوانان پاسخ درخور ارائه نکنند، محققاً آینده بهترى نخواهیم داشت. چرا که ارزش ها، در مصاف با ضد ارزش ها پیروز نمى شود، مگر با حرکت در مسیر دین و تقویت دیندارى، در لواى کارآمدى اسلام و توان مدیریت اسلامى، زیرا جامعه و جوانان با شعارهاى کلیشه اى و بازى هاى روشنفکری اداره نمى شوند. امروز و در دوران حاکمیت اسلامى جوانان با خلاء هاى علمى و عملى و مشکل جدی تمشت و معیشت مواجه هستند. و وجود این مشکلات جوانان را خسته و مأیوس مى کند. گرایش هاى موجود و مطرح شانس چندانى براى تأثیر گذارى در آینده جوانان ندارند، باید فلک را بشکافیم و طرحى نو در اندازیم.
* بنابراین، در شرایط کنونى نمى توانیم بگوییم کدام یک از گرایش دینی به مرور و در آینده تقویت خواهند شد؟
بینید وقتى گرایش هاى دینى و نحله هاى فکرى موجود و مطرح هر یک به نحوى از انحاء در مسئولیت هاى بالا دستى و مدیریت کشور دخالت دارند، دود ناکارآمدى و عملکرد ضعیف آنها به چشم همه مى رود. امروز مباحث تئوریک و گفتمان نظرى و نگاه معرفت شناسى، با حاکمیت دینى و چگونگى عملکرد مدیریت گره خورده است. به طورى که اگر مدیریت اسلامى پاسخگوى مسائل و مشکلات جارى نباشد، سخن ما پژوهشگران و نظریه پردازان علوم دینى و فلسفى هم راه بجایى نمى برد. اکنون که اسلام و اندیشه دینى تمام قد در مقابل تمام استکبار و مظاهر بى دینى ناشى از شیوع سکولاریسم ایستاده است، و در این رویارویى بزرگ موج سنگین القائات منفى و مخرب دشمنان، دین و دیندارى جوانان را هدف قرار داده است، ما اگر درست عمل نکنیم، و یا مرتکب خطاى استراتژیک شویم، آسیب مى بینیم.
تا دیرتر نشده باید ایده و اراده جاذبه و جذب حداکثرى را جدى بگیریم
بسیاری از جوانان مشکالات و نارسایى هاى کنونى را به اسلام و مدیریت اسلامى نسبت مى دهند
* نسبت دیندارى و دین گریزى جوانان، از نظر آمارى و بحث اکثریت و اقلیت چگونه است؟
آمار پیش ما نیست، اما مهم این است که ما باید جذب حداکثرى را جدى بگیریم. بدانیم اسلام دین جاذبه است. و اکثریت باید ید واحده باشیم. بخصوص این روزها که دنیاى کفر در مقابل دنیاى اسلام و ایران اسلامى وحدت کرده است، چرا ما به اختلافات دامن مى زنیم!؟ از آنجا که باور داریم که وقت طلاست و چقدر زود دیر مى شود، تا دیرتر از این نشده است، باید ایده و اراده جاذبه و جذب حداکثرى را جدى بگیریم. بله بسیارى از جوانان ما دیندار و مؤمن هستند، و براى دفاع از اسلام و آرمان هاى اسلامى همچنان و مثل همیشه پاى کارند، اما بسیارى هم مأیوس و ناراضى نشان مى دهند. و بعضاً مشکالات و نارسایى هاى کنونى را به اسلام و مدیریت اسلامى نسبت مى دهند.