بازیکن جوان فصل گذشته استقلال از برخورد بد مسئولان و کادرفنی آبیهای پایتخت گلایه کرد و گفت: شفر با بازی ندادن به من باعث شد از تیمملی امید خط بخورم و خطیر هم تنها عامل جدایی من از استقلال بود.
به گزارش جی پلاس، باشگاه استقلال در فصلی که گذشت تلاش کرد که با تزریق بازیکنان تیم امید به تیم بزرگسالان از آنها در بازیهایی که داشتند، استفاده کنند اما بر خلاف تصمیمی که در ابتدا داشتند، رفتاری با چند نفر از این بازیکنان شد که باعث شد آنها یکی پس از دیگری از استقلال جدا شوند. بازیکنانی مانند حسین حیدری، زکریا مرادی و معراج تقیپور از جمله امیدهای استقلال بودند که فرصتی به آنها داده نشد.
در همین راستا، حسین حیدری، بازیکن پیشین استقلال که در یکی، دو سال اخیر در اغلب اردوهای تیمملی امید حضور داشت، درباره دلایل جداییاش از آبیهای پایتخت گفت: واقعیت امر این است که در نیم فصل اول به من بازی نرسید. به همین خاطر پس از پایان نیمفصل به مدت ۱۰ روز به باشگاه میرفتم تا رضایتنامهام را بگیرم و به ذوبآهن بروم اما آقای خطیر به من میگفت که رضایتنامهات را نمیدهم. او گفت هر باشگاهی که متقاضی تو باشد باید ۱۵۰ میلیون تومان پرداخت کند. من هم گفتم که باشگاهی که من را میخواهد این میزان پول را نمیدهد. از طرفی من نمیخواستم قرضی به باشگاهی بروم و به همین خاطر فقط رضایتنامهام را میخواستم. من به باشگاه ذوبآهن گفتم که استقلال ۱۵۰ میلیون تومان برای رضایتنامه میخواهد، آنها هم گفتند که این مبلغ را از روی قراردادت بده.
او افزود: آخر سر، یک روز آقای خطیر در باشگاه نبود و به همین خاطر به دفتر آقای مباشری رفتم. نشان به این نشان که با آقای مباشری به پشتبام ساختمان باشگاه رفتیم و با هم صحبت کردیم. من به او گفتم که میخواهم بروم. او پرسید که تصمیم آخرت است؟ من هم به او گفتم که بله تصمیم آخرم است. در نتیجه آقای مباشری به دفتر آقای فتحی رفت و آقای فتحی هم با رفتن من موافقت کرد. با این حال روزی که آنها رضایتنامه دادند، شنبه بود، آخرین روز نقل و انتقالات نیم فصل! تا من بخواهم این نامه فسخ قرارداد را در هیات فوتبال ثبت کنم ساعت ۱۰ شب شد و در نهایت نتوانستم در زمان مقرر با ذوبآهن قرارداد ببندم، به همین خاطر برای یک نیمفصل تیم نداشتم و با مربی شخصی تمرین میکردم.
بازیکن پیشین استقلال خاطر نشان کرد: در این مدت با آقای منتظری، آقای جباری و آقای رحمتی درباره شرایطم صحبت کردم. زمانی که آقا فرهاد آمد، فکر کردم که شاید او از بازی من خوشش بیاید. به همین خاطر دوباره با آقای خطیر صحبت کردم تا به استقلال برگردم. نشان به آن نشان که ساعت ۲:۳۰ تا ۳:۳۰ شب به هم پیام میدادیم. این ماجرا مربوط به قبل از عید و زمانی که بینیاش در درگیری با حقیقی شکسته بود، میشود. او هم گفت که بعد از عید با هم جلسه میگذاریم. بعد عید من پیگیر بودم تا با هم جلسهای داشته باشیم ولی از آن زمان هیچ جلسهای نداشتیم. سپس او به من قول داد که وقتی مربی جدید مشخص شد، قراردادت را امضا کن و به تمرین بیا اما از دیروز (یکشنبه) تمرینات آغاز شده است. این را بگویم من قصد بازارگرمی ندارم و رفتم به باشگاهم گفتم که میخواهم برگردم.
حیدری در ادامه درباره ماجرای پیشنهاد باشگاه خنت بلژیک که در نهایت توسط خودش تکذیب شد، توضیح داد: یک برگه وجود داشت که من نمیدانستم از کجا آمده بود. یک دفعه دیدم که آقای خطیر چندین بار با من تماس گرفته است. اول فکر کردم که میخواهد بگوید که بیا و قرارداد ببند اما وقتی زنگ زدم، او عصبانی بود و با لحن تندی با من صحبت کرد. آقای خطیر به من گفت "این برگه چیست؟ مدیرعامل خنت رفیق من است و او گفته که تو را نمیخواهد. این نامه به باشگاه فشار آورده و پیامهای زیادی درباره تو به من فرستاده شده است." من هم گفتم که "مگر تقصیر من است که باشگاه تحت فشار است؟ مگر این نامه را من پخش کردم؟ " او گفت که باشگاه تحت فشار است و به همین خاطر از من خواست که این نامه را در صفحه اینستاگرامم تکذیب کنم. من هم این کار را انجام دادم تا قوز بالا قوز برای باشگاه نباشم، در حالی که میتوانستم تکذیب نکنم و برای خودم بازارگرمی کنم. آقای خطیر میتواند این موضوع را شهادت بدهد. البته نمیدانم که او چه مدل آدمی است چون قبلاً شناخت دیگری از او داشتم اما الان نظرم عوض شده است.
این بازیکن ملیپوش ادامه داد: من راغب بودم که به استقلال برگردم. من در استقلال روی سکو و نیمکت نشستم و با اینکه فرصت کمی برای بازی پیدا کردم اما بالاخره بازی هم کردم. کنار بازیکنان بزرگ بازی کردن را تجربه کردم. تنها دلیلی که میخواستم برگردم این بود که با آمدن مربی جدید، خودم را نشان دهم و بتوانم بازی کنم. من تمام تلاشم را کردم که به استقلال برگردم اما آقای خطیر اجازه نداد. من الان ۲۰ سالم است و به طور معمول ۱۵ سال دیگر بازی خواهم کرد. بالاخره چند سال دیگر به استقلال برمیگردم و ممکن است هر اتفاق فوتبالیای برای من بیفتد اما امسال آقای خطیر نگذاشت که به استقلال برگردم. هیچکس دیگری کارهای نبود.
او در ادامه صحبتهایش درباره تجربه کار با منصوریان و شفر در استقلال، بیان کرد: علیرضا منصوریان در حق من پدری کرد و خیلی من را دوست داشت. به همین خاطر هم وقتی به ذوبآهن رفت به من پیشنهاد داد. البته منصوریان هیچوقت به من بازی نداد. زمانی که شفر آمد، تا آخر فصل ۱۵ بازی روی نیمکت بودم و فرصت بازی کردن هم پیدا کردم. همچنین در تمام تمرینها و اردوها حضور داشتم. شفر من را قبول داشت اما امسال چشمش را کاملاً روی من بست و همانند روحالله باقری و فرشاد محمدیمهر، پشت دروازه تمرین میکردم. او امسال ما را آدم حساب نمیکرد و نمیدانم دلیلش چه بود.
بازیکن پیشین استقلال با اشاره به سفر دو هفتهای به مسجدسلیمان نسبت به بیتفاوتیهایی که به بازیکنان جوان در استقلال میشد، گلایه کرد و گفت: یک بار تیم دو هفته برای بازی نفت مسجد سلیمان در لیگ برتر و جام حذفی به مسجد سلیمان رفت که من در لیست نبودم. ۲۰ نفری که در لیست بودند به مسجد سلیمان رفتند و باقی بازیکنان را برای دو هفته رها کردند و رفتند یا تدارکات تیم زورش میآمد که به ما لباس بدهد. میگفتند که شما زیاد در چشم نیستید و نمیخواهد لباس بگیرید. یکسری شرایط خندهدار وجود داشت. در نهایت باید بگویم که من میخواستم به استقلال برگردم و تلاش کنم اما آقای خطیر نگذاشت. الان هم تنها دلیلی که از استقلال جدا میشوم، آقای خطیر است.
این بازیکن که سابقه حضور در اردوهای متعدد تیمملی امید را دارد، درباره شرایطش در اردوی امیدها اظهار کرد: من در تمام اردوهای یکی، دو سال اخیر تیمملی امید حضور داشتم اما بازی ندادن شفر به من باعث شد که از تیمملی امید هم خط بخورم. در این شش ماه هم تیم نداشتم که آقا فرهاد بخواهد به تیمملی دعوتم کند اما اگر در این چند روز قراردادم را با تیم جدید که لیگ برتری است، امضا کنم، انشاءالله دعوت خواهم شد.
حیدری در پایان درباره شرایط بازیکنان جوان در استقلال گفت: خیلی از جوانان تیم در حال جدا شدن هستند که نمیدانم قضیهاش چیست. زکریا مرادی یا معراج تقیپور بازیکنانی هستند که با من هم تماس میگیرند و با هم صحبت میکنیم. آنها بسیار ناراحت هستند. به آنها هم گفتم که من برای استقلال هم بازی کردم اما نگذاشتند که در این باشگاه پیشرفت کنم. دیگر الان برایم مهم نیست و با توجه به اینکه ۲۰ سالم است، تلاشم را میکنم تا خود استقلال به سراغ من بیاید.