بیست و پنجمین سال از زندگی پرتلاش حسین در حال گذشتن بود که در هفتمین روز از تیرماه شهادت برایش رقم خورد و او مهمان سالار شهدا(س) شد.
جی پلاس ـ منصوره جاسبی: سال 1335 بود که خانواده سعادتی صاحب فرزندی شد که نامش را حسین گذاشتند بی خبر از آنکه قرار است روزگاری جسم مطهرش در میان دود و آتش و آجرپاره ها باعث ارتقای روحش به ملکوت اعلا شود.
حسین مقطع ابتدایی را در همان روستای ابوسعید که از روستاهای نیشابور به حساب می آمد، گذراند و پس از این ایام برای تحصیل دروس حوزوی به حوزه علمیه نیشابور راه پیدا کرد. سال 1350 یعنی زمانی که او نوجوانی 15 ساله بود برای ادامه تحصیل حوزه علمیه مشهد را انتخاب کرد و این مکان سه سال به حسین درس آموزی کرد تا اینکه خود را به قم که مرکز مرجعیت بود رساند و در کنار مبارزه علیه رژیم پهلوی به تحصیل دروس حوزوی نیز پرداخت و در راه مبارزه چندین بار دستگیر و مورد شکنجه ماموران ساواک قرار گرفت.
سال 56 بود که راهی تهران شد و در مبارزات مردم پایتخت علیه رژیم شرکت کرد و تا لحظه شهادتش در همین شهر ماند.
او که دیگر خود مبلغی برای اسلام به شمار می آمد، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این کار را با پشتکار و دلگرمی ادامه داد تا جایی که در سال 59 به همراه هیاتی برای تبلیغ اسلام و معرفی مواضع انقلاب اسلامی به کشورهای مالزی و فیلیپین سفر کرد.
یک ماهی پیش از شهادتش خانواده برای دیدارش به تهران آمدند و حدود 20 روزی را در خانه حسین ماندند اما در همه این مدت حتی یک بار هم نشد که آنها بتوانند با هم بر سر سفره بنشینند و غذا بخورند چون همه ساعت های حسین به کار و پیشبرد اهداف انقلاب می گذشت.
سرانجام تلاش ها و مجاهدت های حسین باعث شد تا نامش در لیست شهدای هفتم تیر قرار بگیرد و او در هفتمین روز از تیرماه سال 60 به همراه جمعی از کارگزاران جمهوری اسلامی در اثر بمب گذاری در مقر حزب جمهوری به شهادت برسد.
از حسین سعادتی دو فرزند به یادگار مانده است.