100هزار دانشآموز در خطر اعتیاد
ربطی ندارد چه سالی بوده باشد و کدام مدیر، گویا کار مسئولان دفتر آسیبهای اجتماعی وزارت آموزش و پرورش انکار اعتیاد دانشآموزان است و دادن آمار ناچیز که «ببینید از هر دوهزار دانشآموز یک نفر درگیر اعتیاد به موادمخدر است، کلا روی هم 10هزار نفر هم نمیشوند».
به گزارش جی پلاس، اما کوچهها و نیمکتهای پارک و کافههای سطح شهر عیان و بیپروا چیز دیگری میگویند؛ پسران نوجوانی که هنوز پشت لبشان سبز نشده اما سیگار دستشان است و دور هم بنگ میکشند و دخترکانی که تازه صورتشان از جوش دوره بلوغ ورم کرده اما در تولدها و دورهمیهایشان گل میزنند و قرص روانگردان بالا میاندازند.
حتی کار به جایی کشیده که دخترکان 13، 14ساله بدون ترس و واهمه از قوانین و مقررات سختگیرانه در دستشویی مدرسهای قرص روانگردان میخورند و کارشان به بیمارستان میکشد و از کیف 2پسر در یکی از مدارس دیگر در شهری دورتر هروئین و کوکایین پیدا میشود و از آنها اعتراف میگیرند که «مجبوریم بعد از مدرسه برویم کمک برادر و پدرمان موادفروشی».
هشدار پلیس، انکار آموزش و پرورش
حالا بیش از 15سال است که ستاد مبارزه با موادمخدر روی اعتیاد نوجوانان متمرکز شده و جامعه هدف خود را مدارس قرار داده است، بهزیستی هم بهعنوان یک دستگاه متولی در کنار این ستاد نقش متولی و برنامهریز برای پیشگیری از شیوع بیشتر این اپیدمی را به عهده دارد.
پلیس با اینکه نهاد نظامی-امنیتی است اما بیپرواتر از آموزش و پرورش در اینباره صحبت میکند و هشدارهای جدی را به خانوادهها میدهد. بهطور نمونه سردار مسعود زاهدیان، رئیس پلیس مبارزه با موادمخدر در فروردینماه امسال گفته بود: «20هزار خردهفروش در اطراف 2هزار مدرسه دستگیر شدند و 3هزار تن موادمخدر از آنها گرفتیم.»
یا سرهنگ محمد بخشنده، رئیس پلیس مبارزه با موادمخدر تهران بزرگ نسبت به مصرف بالای گل در میان نوجوانان هشدار داده و از خانوادهها خواسته بود نظارت خود را بر فرزندانشان بیشتر کنند؛ «مصرف گل در بین نوجوانان رو به افزایش است و آنها میتوانند از طریق برخی اپلیکیشنها بهراحتی به موادمخدر دست پیدا کنند، بنابراین به خانوادهها توصیه میکنم برای نوجوانان زیر ۱۸سال یا گوشی موبایل تهیه نکنند یا اینکه بر گوشی آنها نظارت بیشتری داشته باشند.»
آموزش و پرورش: 100هزار دانشآموز در خطر اعتیاد
آموزش و پرورش تحت فشار این نهادهای متولی و در نهایت وزارت کشور، دفتر آسیبهای اجتماعی که در طول دهه80 فعالیت کمرنگی داشت و عملا بدون کاربرد مانده بود را دوباره در داخل معاونت تربیتبدنی رونق داد تا بتواند بازوی شناخت و پیشگیری در برابر آسیبهای اجتماعی مانند اعتیاد در بین دانشآموزان باشد.
آنها سپس با کمک معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضاییه، بهزیستی و ستاد مبارزه با موادمخدر و 6نهاد دیگر طرح نماد «نظام مراقبت اجتماعی دانشآموزان» را در سال95 بهصورت پایلوت در نظرآباد استان البرز آغاز کردند و در سال سوم طرح یعنی 1397، آنطور که رستم وندی، رئیس سازمان امور اجتماعی کشور به ایسنا گفته 27میلیارد تومان برای اجرای نماد به آموزش و پرورش اختصاص دادند.
نتایج بیرونآمده از این طرح درخصوص اعتیاد -آنطور که منصور کیایی، مدیرکل دفتر مراقبت از آسیبهای اجتماعی وزارت آموزش و پرورش گفته- این است: «حدود ۱۰۰هزار نفر از دانشآموزان کشور در معرض خطر اعتیاد هستند؛ بهطوری که برخی از این دانشآموزان یا تجربه مصرف را داشته یا در معرض این آسیب قرار دارند. اما حدود ۱۰هزار نفر از دانشآموزان کشور از نظر اعتیاد در مرحلهای قرار دارند که پس از تجربه مصرف اولیه به مصرف خود
ادامه داده و امروزه نیازمند درمان هستند.»
این آمار سال96 را بگذارید در کنار آمار سال86 که ستاد مبارزه با موادمخدر آمار دانشآموزان در معرض اعتیاد را 30هزار نفر عنوان کرده بود.
کمبود مشاوره برای پیشگیری از اعتیاد در مدارس
اما آیا واقعا آموزش و پرورش آموزش پیشگیری از اعتیاد را در مدارس جدی گرفته است یا نه؟ نوع آموزشها چگونه است؟ از روی کتاب یا با متد آموزشی جدید و مدارس چقدر در این زمینه موفق عمل میکنند؟
سیدمحمد مرد، مدیر دبیرستان پسرانه و دارای دکترای علوم تربیتی در اینباره به همشهری توضیح میدهد: «با تغییر نظام آموزشی جدید به 6-3-3، در کتابهای مهارت زندگی و علوم اجتماعی به بحث موادمخدر و اعتیاد و برخی دیگر از آسیبهای اجتماعی اشاره شده و معلمان هم موظفند در کلاس درس به این موضوعات بپردازند.
اما این بهتنهایی کافی نیست و باید آموزشها در این زمینه گستردهتر و با برنامه مستمر و دقیقتر اجرا شود. واقعیت این است که مسائل و آسیبهای دوره بلوغ متعدد است اما اغلب مدارس نیروی مشاوره ندارند یا اگر دارند یک نفر است که نمیتواند به همه مسائل نوجوانان بپردازد. این کمبود نیرو و امکانات دقیقا همان نقطهضعف آموزش و پرورش در آسیبهای اجتماعی است که باید آن را برطرف کند.»
فقط مدارس در بحث اعتیاد مقصر نیستند
سیدمحمد مرد، معتقد است مسئلهای مانند اعتیاد چندوجهی است و از درون خانواده و جامعه آغاز میشود و آثار آن در مدرسه هم نمایان میشود. اینکه ما تکبعدی مدرسه را در این زمینه مقصر بدانیم قطعا اشتباه است و چاره راه نیست. باید در این زمینه دستگاههای متولی مراقب نهاد خانواده و سایر بسترهای اجتماعی هم باشند و البته در کنارش از پتانسیل آموزش و پرورش برای نگهداری و مراقبت بیشتر و بهتر هم استفاده کنند.»
خانوادههای درگیر کنکور دغدغه اعتیاد فرزندشان را ندارند
او باور به آموزش پیشگیری از آسیبهای اجتماعی در مدارس را یکی از نقاط قوت آموزش و پرورش در سالهای اخیر دانست و گفت که امکان ورود مدارس به طرح مسائلی مانند اعتیاد در کلاسهای درس نسبت به گذشته بهتر شده است؛ «ما در سالهای قبل در این زمینه کمفروغ و با ترس و لرز ورود پیدا میکردیم اما حالا نه، ولی مشکل جدی اینجاست که همچنان سیستم آموزشی کشور و خانوادهها مسائل درسی را جدیتر از موارد تربیتی میبینند.
بهطور مثال آنقدر که خانوادهها بهواسطه کنکور دغدغه بهکارگیری معلم خوب و مطرح در زمینه ریاضی و زیست و شیمی و... در مدرسه را دارند، نگران مسائل تربیتی فرزندانشان و حضور یک مشاوره خوب و مجرب نیستند.
یا اگر ما برای مسائل درسی جلسهای برگزار کنیم، از 100نفر والدین 90نفر شرکت میکنند و بهشدت مطالبهگر هم هستند اما اگر جلسهای درخصوص بهداشت روانی و سلامت دانشآموزان برگزار کنیم، فقط 10نفر از والدین شرکت میکنند. آموزش و پرورش با اصلاح سیستم آموزشی باید کمک کند تا سلامت روحی و جسمی دانشآموزان در اولویت خانوادهها قرار گیرد.»
دسترسی دوساعته به یک یا 2نوع ماده مخدر
نرگس طلایی، مشاور خانواده و دارای دکترای روانشناسی 3سال روی 25دبیرستان دخترانه و پسرانه منطقه3، 7 و 15 تحقیقات میدانی حول محور اعتیاد نوجوانان داشته و پایاننامه کارشناسی ارشد خود را در این زمینه نوشته است.
او میگوید اعتیاد به موادمخدر و الکل در صدر آسیبهای اجتماعی این 25مدرسه که جمعا 5300دانشآموز داشته، قرار دارد؛ «از 10دانشآموز، 4نفر حداقل تجربه دوبار مصرف مشروبات الکلی و سیگار را داشتند. جمعا 211نفر دوبار در میهمانی یا دورهمیهای دوستانه ماده مخدر گل و شیشه را استفاده کرده بودند. 574دانشآموز عنوان کردند که در کمتر از 2ساعت میتوانند به یک یا 2نوع ماده مخدر دست پیدا کنند.»
مشروبات الکلی و گل در صدر اعتیاد نوجوانان
این مشاور خانواده با تأکید بر اینکه ترس نوجوانان در استفاده از موادمخدر کاهش پیدا کرده، توضیح داد: « از 5300دانشآموز این مدارس، 72نفر به موادمخدر و مشروبات الکلی اعتیاد داشتند؛ 22نفر به گل، 18نفر به کراک و شیشه، 14نفر به الکل و بقیه به سیگار. البته 176نفر هم مصرف حداقل یکبار قلیان در هفته را تأیید کردند و 55دانشآموز هم گفتند که در میهمانیها و دورهمیهای دوستانه قرص روانگردان استفاده میکنند. لازم به توضیح است که از این 25مدرسه 9مورد آن غیردولتی بودند.»
امنترین اماکن استفاده از موادمخدر در بین نوجوانان
طلایی بیشترین حجم مراجعه خانوادهها برای مشاوره را در زمینه اعتیاد دانست و گفت که این مختص یک منطقه یا طبقه خاص در خانواده نیست؛ «اگرچه میزان مصرف مواد بین نوجوانان مناطقی مانند شوش، خاک سفید، اتابک، برخی مناطق استان البرز، دره فرحزاد و چند نقطه دیگر بالاست اما بسیاری از مراجعان ما از مناطق مرفهنشین تهران هستند که فرزندانشان مبتلا به اعتیاد هستند و نیاز به درمان دارند.
دسترسی به مواد بهخصوص قرصهای روانگردان، شیشه و گل از طریق موبایل بسیار آسان شده و مناطق در معرض خطر فقط روی نقشه جغرافیایی محدود نمیشود.»
او محل امن استفاده از موادمخدر را پارکهای در سطح شهر معرفی کرد: «در این تحقیق مشخص شد که در ابتدا پارکها، سپس میهمانیهای خانوادگی و دوستانه، دستشوییهای عمومی و اتاق خواب بیشترین مکانهایی هستند که نوجوانان برای مصرف مواد انتخاب میکنند.»
مداخلات پیشگیری از آسیبهای اجتماعی در مدارس
علی محمد زنگانه، مدیرکل پیشگیریهای فرهنگی و اجتماعی معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضاییه
چند سال قبل به این جمع بندی رسیدیم که برنامههای مناسب برای پیشگیریهای رشد مدار ذیل پیشگیریهای اجتماعی، مغفول مانده است؛ از اینرو با کمک دانشگاه علوم بهزیستی، کارگاه رشدمدار مستقر و در آن کارگاهها، خلأها شناسایی شد.پیشگیری رشدمدار جامعه هدف مشخص دارد و جامعه هدف آن همه آحاد جامعه زیر 18سال است. مداخلات پیشگیری رشدمدار به 3 دسته مدرسه محور، خانواده محور و جامعه محور تقسیم میشود.
در ادامه این سؤال مطرح شد که آموزش را از کجا شروع کنیم مدرسه، جامعه یا خانواده و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که اگر پیشگیری رشدمدار از مدرسه آغاز شود، از مدرسه محور میتوان به جامعه محور و خانواده محور هم رسید.پیشگیری رشدمدار مدرسه محور همان نماد (نظام مراقبت اجتماعی دانشآموزان) است که مدلی برای آن توسط مرکز مطالعات جرم شناسی دانشگاه تهران تهیه و طراحی شده است.
یک مدل ائتلافی هم در کمیته علمی اجرایی تعریف شده که سند پروژه است. این طرح در 72مدرسه کشور در 6استان بهصورت آزمایشی اجرا شد و با توجه به بازخورد گرفته شده، قرار شد پایلوت جامع در کل مدارس یک شهرستان با مداخلات نظام ارجاع انجام شود که در شهرستان نظرآباد استان البرز در سال تحصیلی 97-96این طرح پیاده شد.
در سال تحصیلی جاری هم از هر استان در یک مدرسه طرح اجرا شد و تا پایان برنامه ششم توسعه 105هزار مدرسه تحت پوشش نظام مراقبت اجتماعی قرار میگیرند. در این نظام دانشآموزان در معرض آسیبهای اجتماعی شناسایی و سپس درصورت لزوم در اختیار اورژانس قرار میگیرند. عمده خدمات مشاورهای با کمک مشاور و مربی مدارس انجام میشود.
عمده مداخلات معلم محور است که در حوزه تربیت دانشآموزان بسیار تأثیرگذار است و آنان موارد را به مشاور ارجاع میدهند. موارد مورد نیاز مربوط به خانواده هم به مراکز مشاوره انجمن اولیا و مربیان که 350مرکز است، فرستاده میشود. اگر مداخلات به داخل آموزش و پرورش حل شود، نیاز به ارجاع به عضو ائتلاف نخواهد بود درغیر این صورت پرونده به مراکز دستگاههای همکار مانند اورژانس و بهزیستی ارجاع داده میشود.
این سامانه کاملا هوشمند است و با وجود اینکه در کشور گروهی کار کردن را بلد نیستیم و بیشتر کارها بهصورت فردی انجام میشود، در این طرح شاهد کار شبکهای و ائتلافی هستیم.
با تغییر نظام آموزشی جدید به 6-3-3، در کتابهای مهارت زندگی و علوم اجتماعی به بحث موادمخدر و اعتیاد و برخی دیگر از آسیبهای اجتماعی اشاره شده و معلمان هم موظفند در کلاس درس به این موضوعات بپردازند. اما این بهتنهایی کافی نیست و باید آموزشها در این زمینه گستردهتر و با برنامه مستمر و دقیقتر اجرا شود
حدود ۱۰۰هزار نفر از دانشآموزان کشور در معرض خطر اعتیاد هستند و حدود ۱۰هزار نفر از دانشآموزان کشور از نظر اعتیاد در مرحلهای قرار دارند که پس از تجربه مصرف اولیه به مصرف خود ادامه داده و امروزه نیازمند درمان هستند.
دیدگاه تان را بنویسید