پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

جلال چراغپور گفت: اگر همه اتفاقات اخیر را کنار هم بگذاریم تیم امید با زلاتکو کرانچار به چیزی که می‌خواهد نمی‌رسد.

به گزارش جی پلاس، این روزها بحث قطع همکاری تیم امید ایران با زلاتکو کرانچار مطرح شده و این احتمال وجود دارد که سرمربی جدیدی برای تیم امید در مرحله نهایی انتخابی المپیک انتخاب شود.

جلال چراغپور کارشناس فوتبال ایران در مورد عملکرد تیم امید و احتمال تغییر کادرفنی صحبت‌های زیر را مطرح کرد.

* تیم امید باید اهدافش را مشخص کند

وی در مورد عملکرد تیم امید در مرحله انتخابی المپیک، گفت: کار تیم امید را از شروع کار تقریبا دنبال کردم. تیم امید در واقع پایه تیم ملی است. این تیم چند ایراد داشت تا اینکه وارد مسابقات انتخابی شد و در نهایت با تفاضل گل توانست به مرحله بعد صعود کند. بازی تیم امید ایران و عراق را هم به صورت دقیق نگاه کردم. این تیم در بازی‌های آسیایی هم حضور داشت. آنجا این بحث مطرح شد که در مقابل یک تیم بازنده شوند تا از دیدار با کره جنوبی فرار کنند. بعد از این اتفاق توجیه کردند که بازی را دو بر صفر باختیم تا با کره رو به رو نشویم و حمید استیلی هم از این کار دفاع کرد. این دفاع بسیار غیر منطقی بود. تیمی در این وضعیت باید اهدافش را تعیین کند. اهداف این تیم پر کردن حفره‌های تیم ملی و ترمیم آن است.  تیم امید باید شکاف‌هایی که به مرور زمان به وجود می‌آید را پر کند. مثلا بازیکنی مثل  سردار آزمون 5 سال در تیم ملی بازی می‌کند و یک شکافی در این پست ایجاد می‌شود که فقط تیم امید و جوانان می‌توانند این شکاف‌ها را پر کنند.

* قائدی همه کاره تیم امید بود

کارشناس فوتبال ایران در ادامه خاطرنشان کرد: همه این اهداف را که کنار بگذاریم با زلاتکو کرانچار به چیزی که می‌خواهیم نمی‌رسیم چرا که به صورت کلی تفکر کرانچار را با توجه به سوابقش در سپاهان و ... می‌شناسیم. این نوع مربیان یک تیم خیلی عادی درست می‌کنند. آنها فرصت طولانی نیاز دارند و یک تیم عادی درست می‌کنند. آنها به موقع می‌بازند و به موقع برنده می‌شوند. وقتی او سرمربی تیم امید شد این احساس را داشتیم که نظم مقدماتی را ایجاد می‌کند اما با دیدن مسابقات این تیم دیدیم بنای فوتبال هجومی آنها را مهدی قائدی باید ایجاد می‌کرد. قائدی همه کاره تیم امید بود بدون اینکه تاکتیک مشخصی وجود داشته باشد. تاکتیک یک حرف کوچک است. ما باید استراتژیک برند داشته باشیم. این خصوصیات را در کی‌روش دیدیم و فهمیدیم برند استراتژیک داشتن چه تفاوتی با تاکتیک کوچک داشتن دارد. این تیم امید برای بازی کردن، رشد و حضور در مرحله 16 تیمی نیاز به کار قوی‌تر دارد و کسانی که تصمیم به تغییر گرفتند نظرشان درست است. اگر یک برند استراتژیک فکری درست به تیم تزریق کنند می‌توانند موفق تر باشند نه اینکه به دنبال استفاده از کسی بیفتند که دوران بازنشستگی فکر‌ی‌اش را پشت سر می‌گذارد. 

* فوتبال تیم امید را در لیگ یک هم می‌بینیم

وی افزود: اگر این مربی هم کلاس با مربی تیم ملی بزرگسالان باشد بسیار بهتر است. البته ما هنوز سرمربی تیم ملی بزرگسالان را مشخص نکردیم. بدون شک مربی تیم امید باید دنبال استراتژیک فکری تیم ملی را دنبال کند و بازیکنان وقتی به رده بالاتر می‌روند نباید  با تفکرات جدید از صفر تا صد رو به رو شوند. به عنوان یک فکر موافق این هستم که عملکرد تیم امید حرف نو استراتژیک نداشت. به طور مثال حرف نو استراتژیک این است که دفاع یک مقدار جلوتر بازی کند. دفاع تا این اندازه زیر توپ نزدند. در دفاع به حمله آنقدر توپ ارسال نکنند و آنقدر برای اشتباه حریف فوتبال بازی نکنند. فوتبال تیم امید به این شکل بود که آن را در لیگ دسته یک هم می‌بینیم. در لیگ برتر هم 80 درصد تیم‌ها به این شکل بازی می‌کنند. 

*باید به تیم امید برند استراتژیک روز اضافه شود

چراغپور در ادامه خاطرنشان کرد: الان فوتبال سمتی رفته که تلاش می‌کنند گلرها توپ را بلند نزنند چه برسد به اینکه مدافعان این کار را انجام دهند. تمام توپ‌هایی که مدافعان بلند می‌زنند 50-50 می‌شود. انواع و اقسام‌ فکرها را در فوتبال می‌بینیم اما وقتی تیم امید را نظاره می‌کنیم متوجه می‌شویم که آنها لیگ یکی فوتبال بازی می‌کنند.  این مسئله هم به خاطر کل کادرفنی تیم امید است. کرانچار خودش یک مورد است و ما بقی نفرات هم مورد دیگر این مسئله هستند. اگر تیم امید به دنبال نتیجه است باید برند استراتژیک روز به آن تزریق شود که این اتفاق با کرانچار رخ نخواهد داد.

* بدنسازی کار با وزنه در فوتبال ایران یک فاجعه است

وی در مورد اینکه در حال حاضر گزینه‌های داخلی برای جایگزینی مطرح شدند و آیا با این انتخاب می‌توان چنین تفکری را به فوتبال ایران تزریق کرد، گفت: خیر در حال حاضر در داخل ایران چنین اندیشه برندی نداریم تا متوجه شویم که این برند فکری مطابق با استراتژی روز دنیا است. مثلا گونه ای از گوادیولا اندیشه کردن یا والوردهاندیشه کردند را در فوتبال ایران نداریم. این فکر را نمی توان صد در صد ایجاد کرد اما باید تلاش کرد به آن نزدیک شد. در تیم امید فقط فیزیک ستبر می‌بینیم. بدنسازی کار با وزنه در فوتبال ایران یک فاجعه است. در فوتبال ایران وقتی به بدن‌ها نگاه می‌کنیم چابکی وجود ندارد. حتی بازیکنانی که دریبل زن هستند در نهایتمی‌خواهند با کار بدنی این کار را انجام دهند.

* جایگزین کردن مربی ایرانی اشتباه در اشتباه است

چراغپور در ادامه تأکید کرد:‌ وقتی به فوتبال روز دنیا نگاه می‌کنیم این بازی و سینه ستبر برای فوتبال نیاز نیست. آنقدر گردن کلفت بودن نیاز فوتبال نیست. بدنسازی فوتبال با وزنه برای خودش کلاسی آنقدر پیچیده است که نه تنها در کلاس‌های مربیگری ایران به آن اشاره‌ای نمی‌شود بلکه بدنسازی را به بدنسازها دادند که کار به جایی رسیده که وقتی بدن بازیکنان ایرانی را نگاه می‌کنیم واقعا این عضلات در هم پیچیده و بزرگ نیاز نیست. یک فوتبالیست به این پشت بازو  و بازو نیاز ندارد و اگر عضلات شکم دارند آنها عضلات کوچک بدن است که به همراه چابکی دارند. در تیم امید ما به نظر می‌رسید بازیکنانی حضور دارند که رشته اصلی آنها کبدی است اما در زمین با پا هم بازی می‌کنند. این تفکر به فوتبال ایران و لیگ برتر هم تزریق شده است. اگر از این تفکر که به همه مربیان ایران تزریق شده بخواهیم یک نفر را به تیم امید بیاوریم نتیجه نمی‌گیریم. این تجربه را با عباس چمنیان داشتیم. در این شرایط نمی‌توانیم به فوتبال عمیق فکر کنیم. اگر به مربی ایرانی فکر کنند اشتباه در اشتباه خواهد بود. شاید به خاطر مسائل ارزی این کار را انجام دهند اما اگر کرانچار را بردارند و یک مربی داخلی بگذارند این کار یک بازگشت به عقب است.

* ایده فکری کرانچار برای تیم امید را مناسب ندیدم

کارشناس فوتبال ایران در پاسخ به این سوال که اگر به دلیل مشکلات ارزی نتوانستند مربی خارجی جایگزین کنند بهتر است با کرانچار کار ادامه پیدا کند تا اینکه یک مربی ایرانی جایگزین شود، اظهار داشت: کرانچار را برای تیم امید مناسب ندیدم و به این مسئله اشاره کرده بودم. ایده‌های فکری او را برای تیم امید مناسب ندیدم. او حرف جدیدی به فوتبال ایران تزریق نمی‌کند. از انتخاب‌هایی که شده، فیزیک بازیکنان، نوع بازی بلند، تمارض‌های قدیمی و ... می‌توانیم به شرایط بازی نگاه کنیم. فرهنگ و نوع فوتبال بازیکنان تغییر نکرده است. توپ‌های بازیکنان تعریف نشده است.  در جریان بازی هفت نوع توپ تعریف می‌شود که ایران فقط با دو نوع آن بازی می‌کند. فقط توپ‌های بلند از دفاع به حمله و پاس کشیده از میانه به گوشه‌ها را  مشاهده می‌کنیم. گاهی حرکات سه نفره کوچک در سمت چپ و راست مشاهده می‌شود اما این اتفاق در لیگ یک هم رخ می‌دهد.

* لیگ برتر ایران به شدت کهنه است

وی افزود: با این شرایط نمی‌توان بار تیم امید برای مرحله انتخابی را بست. باید یک مربی جوانتر دارای ایدئولوژی به روزتر را انتخاب کنند. الان در همین رسانه‌ها می‌بینم خبرنگاران جوان نحوه سوالاتشان تغییر کرده  و با توجه به مطالعه و بررسی‌ سایت‌های خارجی نوع جدیدی از پرسش را مطرح می‌کنند.  فوتبال هم نیاز به نو شدن دارد. فوتبال لیگ برتر ایران به شدت کهنه است.

*معلم‌ها و آقا معلم‌ها دیگر حرف و عمل جدیدی ندارند

چراغپور در ادامه تأکید کرد: چرا فوتبال ایران کهنه است؟ دلیل این موضوع فعالیت مربیان در 22-23 سال گذشته به یک شکل است. همکاران خودمان آنهایی که معلم، آقا معلم و این طرف و آنطرف هستند دیگر حرف و عمل جدیدی برای گفتن ندارند. شاید با کلام و مصاحبه کارشان را صافکاری کنند  و بمانند اما مگر می‌شود در یک حوض 6 متر در 4 متر کوسه پرورش داد. 23 سال است در این ظرف کوچک  یک حرف را از این تیم به آن تیم می‌زنند و می‌چرخند. حالا از اینجا یک نفر را به ظرف تیم امید بیاورید همه چیز نور علی نور می‌شود.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.