:از همان روزهای اول که فرزندمان به دنیا میآید برایش بهترینها را میخواهیم و سعی میکنیم شرایط رشد و پیشرفت وی را فراهم کنیم.
به گزارش جی پلاس ،قدم که به دوران خردسالی میگذارد تلاش ما برای اینکه پلههای ترقی را دو تا یکی طی کند بیشتر میشود تا جایی که ناخودآگاه از او میخواهیم برای بدست آوردن موقعیتهای برتر با همسالان خود رقابت کند.
هرچند تشویق برای کسب بهترینها میتواند انگیزهای باشد برای دستیابی به موفقیتها اما کوچکترین اشتباه در این زمینه میتواند آنها را در میدان مبارزهای همیشگی قرار دهد که نه تنها باعث حس خوشایند از زندگی و موفقیت نخواهد شد بلکه برتر بودن از دیگران را به یک اصل و باید در زندگی کودکان تبدیل میکند که این امر تأثیری مخرب برافکار و رفتار کودکان میگذارد.
مرضیه آقاجانی کارشناس علوم تربیتی نیز معتقد است رقابت در میان دانشآموزان دبستانی از جمله مواردی است که امروزه فراگیر شده و آموزش و پرورش کشور ما را تهدید میکند.
رقابت نادرست باعث تضعیف عزت نفس دانشآموز میشود. در حقیقت وقتی دانشآموزی احساس کند با توجه به میزان تلاش خود نمیتواند انتظارات والدین خود را برآورده کند و برنده شود احساس بیکفایتی میکند. این حس کم کم عملکرد او را تحت تأثیر گذاشته به تضعیف عزت نفس دانشآموز منجر میشود.
این در حالی است که هر دانشآموزی تواناییهای منحصر به فردی دارد بنابراین ما نمیتوانیم دانشآموزان یک کلاس را با هم بسنجیم زیرا نه تنها حس رقابت بین آنها ایجاد نمیشود بلکه باعث ایجاد حس حسادت در همکلاسیها میشود.
این کارشناس علوم تربیتی میافزاید: یکی از اهداف استفاده از شیوه توصیفی در مقطع دبستان نیز همین موضوع است. در روش توصیفی، عملکرد دانشآموز با استعدادهای خودش بررسی میشود و مورد توجه قرار میگیرد. چراکه ممکن است یک دانشآموز در درس ریاضی استعداد داشته باشد اما دانشآموز دیگر در فعالیتهای عملی، خلاقیتی یا کارهای هنری سرآمد باشد. در چنین شرایطی میبایست آموزگار استعدادیابی کند و به دانشآموز در زمینه استعدادش بال و پر دهد. چنین رفتاری میتواند به شکوفایی استعدادهای دانشآموزان و جهتدهی مثبت به آینده کودک منجر شود.
وی با اشاره به اهمیت توجه به علایق و استعدادهای دانشآموزان میگوید: همانطور که جامعه به دکتر و مهندس نیاز دارد به مکانیک، خیاط، نجار و شغلهای دیگر نیز نیازمند است که بسیاری از این مهارتها را باید از همان دوران کودکی به فرزندان خود آموزش دهیم و علایقشان به این مهارتها را تقویت کنیم. البته بازهم تأکید میکنم بسته به علایق کودک و نه علایق پدر و مادر باید آموزش مناسب صورت بگیرد.
آقاجانی با تأکید بر اهمیت هماهنگی خانواده با مدرسه اظهار میدارد: البته فراهم کردن زمینه رشد و شکوفایی استعداد کودکان و کمک به پیشرفت آنها تنها در مدرسه عملی نیست، بلکه در محیط خانواده هم باید این اصل مهم مورد توجه قرار گیرد.
به گفته این کارشناس علوم تربیتی، برای اینکه دانشآموزان براساس قابلیتهای فردی خویش رشد کنند و یادگیری در محیطی انسانی صورت گیرد باید رقابت بیرونی به رقابت درونی تبدیل شود.
در رقابت بیرونی هر دانشآموزی سعی میکند از دیگری پیشی بگیرد اما این سعی و تلاش بعد از مدتی به درجازدن عدهای از دانشآموزان میانجامد زیرا عده بسیار کمی در این مسابقه به هدف مورد نظر معلم دست مییابند.
اکثریتی که از این دور خارج شدهاند هیچ امیدی برای رسیدن به خط پایان ندارند و سرخورده میشوند. احساس حقارت و ناتوانی در چنین دانشآموزانی افزایش مییابد و هرگونه تلاشی برای یادگیری را بیفایده میدانند. در سوی دیگر اما افرادی که پیشرفت هایشان نزدیک به هم است به طرز تأسفآوری با یکدیگر به چالش میافتند. آنها از پسرفت یکدیگر خشنود میشوند. ایجاد اضطراب و تشویش در چنین کلاسی طبیعی است.
وی در ادامه خاطرنشان میکند: برای ایجاد انگیزه در دانشآموزان باید تشویق دانشآموزان به صورت یکسان و براساس قابلیتهای آنها ایجاد شود و از تبعیض در کلاس درس بشدت پرهیز کرد.
البته تشویق هم باید به صورت درست صورت گیرد. تشویش میتواند مادی، کلامی یا معنوی باشد. اگر در قبال یادگیری فراگیران به آنها پاداش مادی دهیم یادگیری ارزش واقعی خود را از دست میدهد و علاقه دانشآموزان به یادگیری کاهش مییابد و در مقابل نوعی حس باجگیری در فرد تشویق شده، تقویت میشود. بنابراین پاداش معنوی و کلامی مانند: صلوات برای سلامتی دانشآموز کوشا و یا 5 دقیق زنگ تفریح ویژه و همچنین کف زدن بچهها در کلاس برای دانشآموز ساعی میتواند به مراتب تأثیر گذارتر باشد.
آقاجانی در پایان میگوید: زمانیکه جو رقابت و برنده شدن در کلاس حاکم میشود فرصتهای تفکر درباره مطالب درسی از دست میرود، در چنین شرایطی از خلاقیت و ابتکار خبری نیست. پاداشهای نامناسب دشمن اختراع و اکتشافات هستند و زیانهای آشکار و پنهان فراوانی دارند.
در حقیقت آنچه جامعه امروز به آن نیاز دارد نه رقابت بلکه کار گروهی و همکاری است یعنی در صدد تبدیل کردن رقابت به رفاقت باشیم.