خوزستان، عصرجدید و صداوسیمایی که از درون پوچ است

صداوسیما باید رسانه ملی باشد اما نیست. این را همه می‌دانند. ولی چهارشنبه شب بیشتر از قبل اثبات شد که صداوسیما حتی اگر ظاهرش را هم با برنامه‌ای استعدادیابی مشابه "آمریکن گات تلنت" کمی عوض کرده باشد، باز هم از درون پوچ است. این موضوع وقتی اثبات شد که خواست خوزستان را سانسور کند...

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش جی پلاس؛ بانوی جوانی از خوزستان به برنامه استعدادیابی آمده بود تا نقاشی با شن و ماسه را برای نخستین بار در این برنامه به عنوان یک استعداد نشان دهد. یک یادآوری کوچک اینکه در برنامه قهرمان قهرمانان آمریکن گات تلنت که استعدادهای سراسر جهان را در بر می‌گرفت، یک بانوی اوکراینی با همین هنر بانوی خوزستانی ما، جزو سه استعداد برتر جهان شد. و جالب اینکه او هم همانند بانوی خوزستانی، با شن، از جنگ، نقاشی کشید. پس استعداد این بانوی خوزستانی به خودی خود، یک استعداد برتر بود. 

بانوی خوزستانی، با شن، از جنگ نقاشی کشید؛ از مقاومت هشت ساله مردم خوزستان. چاه نفت را رسم کرد و کنارش فقر را نشان داد. ناگهان شن و ماسه در فضای نقاشی او پخش شد. ماسکی بر دهان دختری گذاشته بود که نشان می‌داد می‌خواهد در کنار همان فقر در کنار چاههای نفت، ریزگردهای خوزستان و رنج مردم آن دیار را نشان دهد. اما... تا ریزگردها آمد، تصویر برنامه عصر جدید از روی نقاشی دور شد. او روی نقاشی خود نوشته بود: "هوای خوزستان را داشته باشید؛ خوزستان هوا ندارد." اما بیننده تلویزیونی، این جمله را ندید چون صداوسیما آن را سانسور کرده بود...

مجری و داوران درباره جمله‌ای صحبت کردند که بانوی خوزستانی روی نقاشی خود با شن و ماسه نوشته بود اما مخاطب تلویزیونی نمی‌دانست آنها درباره کدام جمله صحبت می‌کنند. چون صداوسیمای میلی تشخیص داده بود که مردم نباید آن جمله را ببینند. مردم ایران نباید بدانند مردم خوزستان رنج دارند. مردم ایران نباید بدانند مردم خوزستان هوا ندارند. اصلا صداوسیمای این مملکت که نباید درد و رنج مردم خوزستان را نشان دهد. مردم خوزستان باید دردشان را در دل نگه دارند و دم بر نیاورند. چه زمانی که ریزگردها امان آنها را بریده و چه زمانی که مثل این روزها در بیم سیل هستند. صداوسیما امشب خیلی روشن نشان داد که درد مردم خوزستان و درد خیلی از مردم ایران را به رسمیت نمی‌شناسد...

صداوسیمای میلی از درون پوسیده است چون تفکر حاکم بر آن، خودش را حق مطلق و معیار سنجش خوبی و بدی می‌داند. حتی اگر کسی بخواهد درد دل هم‌استانی‌های خود را بدون انتقاد از این و آن، از صداوسیما بیان کند، سانسور می‌شود چون صداوسیمای میلی تشخیص می‌دهد که چه حرفی درست است و چه حرفی غلط. اینگونه است که حرف درستی که درد دل میلیونها نفر از مردم خوزستان و استانهای همجوارش است، چون از نظر صداوسیما نادرست است، به راحتی یک لیوان آب خوردن سانسور می‌شود.

بگذارید صداوسیما همه چیز را سانسور کند. اما این را نمی‌تواند سانسور کند که خوزستانی‌ها در خط مقدم جنگی بودند که هشت سال طول کشید. این را نمی‌تواند سانسور کند که خوزستانی‌ها در سالهای پس از جنگ، سهمی شایسته از نفت نداشتند. حتی درد دل تصویری بانوی خوزستانی را هم اگر در ظاهر بتواند سانسور کند، نمی‌تواند اصل موضوع را سانسور کند؛ این‌که خوزستانی‌ها هوا ندارند‌... آن هم در زمانی که سیل هم در کمین خوزستان نشسته است.

حمیدرضا شکوهی

دیدگاه تان را بنویسید