فاجعه‌ ای به نام جهل مقدس

مهمترین و یا لااقل یکی از اهم آفت‌های اجتماعی نه‌تنها در منطقه‌ی اسلامی بلکه شاید بتوان گفت در سراسر جهان که جوامع دینی از آن رنج می‌برند، جهل مقدس است (جهل مقدس جهلی است که بُعد قدسی دارد).

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش جی پلاس؛ گزیده ای از کتاب جهل مقدس نوشته آیت ا... محقق داماد پیش رو قرار دارد. 

آیت الله سید مصطفی محقق داماد از روحانیون و اساتید دانشگاه، اصالتا یزدی است. سید مصطفی محقق احمدآبادی معروف به محقق داماد در سال 1324 شمسی در قم به دنیا آمد . وی فرزندسید محمد محقق دامادو نوهٔ دختری حاج شیخ عبدالکریم حایری یزدی بنیان‌گذارحوزهٔ علمیهٔ قم است و با تنها دختر استاد خود آیت الله میرزاهاشم آملی (خواهر علی، صادق، باقر، فاضل و محمد جواد لاریجانی) ازدواج کرده‌ است.
 
وی استاد دانشکدهٔ حقوق دانشگاه شهید بهشتی و استاد دانشگاه شهید مطهری, عضو فرهنگستان علوم ایران و استاد کرسی فقه و حقوق و فلسفه است.
 
او در حوزه موفق شد در سال ۱۳۴۸، از علما و مراجع وقت، درجه اجتهاد را کسب کند. عمده دوره علوم عقلی و حکمت اسلامی را نزد استاد مرتضی مطهری و فقه و اصول تحلیلی را نزد آیات عظام، آملی لاریجانی و دایی‌اش مرتضی حائری یزدی آموخت. وی، مطالعه و تحصیل در رشتهٔ حقوق را پی‌گرفت و برای اخذ درجه دکترا در سال ۱۹۸۸، در بخش حقوق بین‌الملل به دانشگاه کاتولیک لوون (UCL) در بلژیک وارد شد و در سال ۱۹۹۵ موفق به اخذ درجه علمی Ph.D شد.

در این کتاب آمده است:

 ۴۱۱سال پیش، در روز ۱۷فوریه‌ی ســـال ۱۶۰۰ میلادی، "جوردانو برونو" فیلسوف ایتالیایی پس از گذراندن ۸ ســـال در سیاهچال‌های خوفناک دادگاه انگیزاسیون (تفتیش عقاید) در میدان کامپو دی فیوری شـــهر رم زنده زنده در آتش سوزانده شد. برونو کسی بود که از حق تمام انسان‌ها برای اندیشیدن بدان‌گونه که دلشان می‌خواست، دفاع می‌کرد. 

  • نوشته‌اند که وقتی برونو را به یک ستون‌ آهنین بسته بودند و انبوهی از هیزم برای سوزاندن او جمع کرده بودند، او هم ساکت بود و تسلیم شده بود و چیزی نمی‌گفت؛

ولی اتفاقی افتاد که یک جمله‌ گفت که در تاریخ باقی ماند. 

  • آن اتفاق این بود که ناگهان دیدند پیرزنی نزدیک شد و تکه هیزمی در دست داشت و با آوردن نام خدا بر لب، آن را به روی هیزم‌ها انداخت.

برونو سکوتش را شکست و گویی عمل این پیرزن مغز استخوانش را سوزانده بود، گفت:

«لعنت بر این جهل مقدست!»

  • مهمترین و یا لااقل یکی از اهم آفت‌های اجتماعی نه‌تنها در منطقه‌ی اسلامی بلکه شاید بتوان گفت در سراسر جهان که جوامع دینی از آن رنج می‌برند، جهل مقدس است (جهل مقدس جهلی است که بُعد قدسی دارد).
  • در چنین جهلی، شخص جاهل در جهل می‌سوزد، ولی برای خدا می‌سوزد.

گرسنگی، فقر، فلاکت، بیماری، جنگ و دشمنی، جنایت، آدمکشی، ایذا و آزار به همنوع، همه را به قصد قربت تحمل می‌کند و جالب این است که از هرگونه روشـــنگری هم می‌هراسد، آن هم برای خدا!‌

  • در جهل قدسی، شخص جاهل با نهادی همراه می‌شود به نام «اعتقاد»؛

یعنی برای چنین انسانی اعتقاد به جای تفکر می‌نشیند.

اعتقاد از ریشه‌ «عقد» یعنی بستن است. شخصی که به امری معتقد می‌شود فکرش را گـره زده و معتقداتش را خط قرمز خویش می‌سازد.

  • کسانی که به جهل مقدس گرفتار می‌شوند، جاهلانه برای خویشتن، خدا می‌سازند، خدایی که ناخودآگاه مجموعه‌ای از خواسته‌های خود آنان است.
  • جهل مقدس همـراه با اعتقادهای دینی است؛

ولی دینی که نه براساس تعقل، بلکه براساس هواهای نفسانی، انسان معتقد می‌شود و بالاترین جنایت را ممکن است مرتکب شـــود در حالیکه خیال می‌کند برای خداست و متقرب الی‌الله می‌شود.

  • یکی از آفات اجتماعی که من مایلم آن را فاجعه‌ تأسفبار برای جوامع دینی امروز بنامم، جهل مقدس است؛

جهلی که قهرمانانش دست به مهمترین جنایات می‌زنند، به خیال آنکه کاری که می‌کنند مورد خواست خداست و آنان برای خدا تلاش می‌کنند.‌

در یونان باستان، جنگ میان خدایان بود و در ادوار بعد در قالب جنگ ادیان شکل گرفت. در تاریخ اسلام جنایات و خونریزی‌هایی که به بار آمد، عموما معلول همین نوع جهل است.

  • امـــروز در جامعه‌ ایران نیز جهل مقدس گاه منشأ فاجعه می‌شود، که به ذکر یک نمونه بسنده می‌کنیم. 
  • در دادنامه‌ی ۱۷۲ ۱۶/۲/۱۳۸۲ پرونده‌ی کلاســـه‌ی ۱۱۳۱-۸۱-۹ دادگاه عمومی کرمان، از قول متهمین قتل‌های محفلی کرمان مکرراً این مطلب آمده است که در مورد برخی مقتولین با تسبیح استخاره گرفتیم و چون عدد۶ آمد و عدد۶ به معنای لزوم تعجیل در عمل است، تصمیم گرفتیم که او را بکشیم و کشتیم!
  • گاهی اوقـات جهل که لباس تقدس می‌پوشد، یک ملت را در تاریکی و جهنم ابدی فرو می‌برد. نمونه‌اش در زمان ما، مردم کره‌شمالی هستند.
  • در کشور کره شمالی مردمی زندگی می‌کنند که از حداقل شرایط حیات یک انسان برخوردار نیستند؛ ولی تبلیغات حاکمیت فکر آنان را چنان ساخته که خیال می‌کنند در بهشت برین‌اند!

این افراد در تاریکی هستند؛ ولی قدرت مشت آهنین، اجازه‌ روشنگری به هیچ فردی نمی‌دهد.

  • در کره شمالی تنها کسی که حق فکر کردن دارد، رهبر حکومت است که فرمانده‌ بزرگ نامیده می‌شود. وقتی فرمانده‌ بزرگ درباره‌ مسئله‌ای حرفی زد، دیگر هیچکس حق ندارد در آن زمینه اظهارنظر کند!


 

دیدگاه تان را بنویسید