ماجرای دو برادری که به تصور خیانت عروس خانواده پسر جوان را به قتل رساندند

حکم مجازات دو برادر که به تصور خیانت عروس خانواده نقشه قتل جوانی را کشیده و او را با ضربات چاقو کشته‌ بودند، در دیوان عالی کشور تأیید شد.

لینک کوتاه کپی شد

 به گزارش جی پلاس، خبر این انتقام‌گیری خشن زمانی به مأموران گزارش شد که از بیمارستان اطلاع دادند جوانی زخمی شده‌ است. وقتی مأموران به بیمارستان رفتند، مشخص شد که مرد جوان به نام سپهر و برادرش سینا با دو برادر دیگر درگیر شده‌اند. سپهر بعد از اینکه بهبودی نسبی پیدا کرد، به مأموران گفت: دو برادر به نام‌های امین و آرش که از بچه‌های محل بودند، دنبال ما آمدند تا با هم بیرون برویم. ما با هم دوستی داشتیم. به مکان خلوتی که رسیدیم، امین و آرش به ما حمله کردند و ضرباتی به من و برادرم سینا زدند. سینا درجا جانش را از دست داد و من هم به‌شدت زخمی شدم. ما اصلا نمی‌دانیم به چه دلیل به ما حمله کردند و چه اتفاقی افتاد.

ساعاتی بعد امین و آرش دستگیر شدند. آنها به قتل اعتراف کردند و گفتند به دلیل رابطه این دو برادر با عروس خانواده دست به این قتل زدند.
امین گفت: من متوجه شده ‌بودم که همسر برادرمان آرمان، با سینا و سپهر رابطه دارد و به‌همین‌خاطر موضوع را با آرش، برادر کوچکم، در میان گذاشتم و با امین و آرش قرار گذاشتیم و بعد هم آنها را زدیم.

با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد. متهمان پای میز محاکمه رفتند. بعد از اینکه کیفرخواست خوانده شد، پدر و مادر مقتول درخواست قصاص کردند.

سپس نوبت به امین، متهم ردیف اول رسید. او گفت: من اتهام قتل را قبول دارم و فقط من ضارب بودم و برادرم هیچ نقشی در واردکردن ضربات نداشت. شب قبل از حادثه یک پیامک برای من آمد که نوشته بود چند کبوتر روی بام است. شماره ناشناس بود. رفتم پشت بام و دیدم خبری نیست. داشتم به سمت پایین می‌آمدم که تصمیم گرفتم به خانه برادرم آرمان سر بزنم. نمی‌دانم چرا نگران شدم؛ چون آرمان دیروقت به خانه می‌آمد، در زدم. همسر برادرم آیدا در را باز کرد و گفت زن همسایه میهمانش است و نمی‌تواند من را به خانه راه بدهد. من هم به خانه خودمان رفتم. چند ساعت بعد دوباره همان شماره ناشناس به من پیام داد که سینا و سپهر در خانه آرمان کنار آیدا بوده‌اند و بعد هم نوشت که من بی‌غیرت هستم. به این پیامک اعتماد نکردم و تصمیم گرفتم خودم موضوع را از فرزند پنج‌ساله برادرم بپرسم. دختر برادرم به محض شنیدن حرف من به گریه افتاد و ناراحت شد. فهمیدم پیامک درست بوده‌ است. موضوع را با برادرم آرش در میان گذاشتم. آرش هم گفت من را همراهی می‌کند. روز حادثه با سپهر و سینا تماس گرفتم و گفتم که باید همدیگر را ببینیم. گفتم گپی بزنیم و خوش بگذرانیم. دختر برادرم را هم با خودم بردم که آنها را شناسایی کند.

متهم ادامه داد: سر قرار من و آرش و دختر برادرم بودیم. وقتی که سینا و سپهر آمدند، از دختر برادرم پرسیدم این دو نفر در خانه شما بودند؟ او دوباره به گریه افتاد و از دیدن دو برادر ترسید. من هم مطمئن شدم که چه اتفاقی افتاده است. من و برادرم به سپهر و سینا حمله کردیم.

بعد از گفته‌های این جوان برادرش در جایگاه قرار گرفت. او اتهام مشارکت در قتل را رد کرد و گفت: من در واردکردن ضربات نقشی نداشتم؛ اما آنچه برادرم می‌گوید، واقعیت دارد. به ما خبر دادند این دو برادر به همسر برادرمان که ناموس ما محسوب می‌شود، تعرض کرده‌اند و به‌همین‌خاطر تصمیم گرفتیم آنها را سر جایشان بنشانیم. باید توضیح دهم که ما چند برادر هستیم که در یک ساختمان ساکن هستیم و هرکدام از ما در یک واحد زندگی می‌کنیم.
در ادامه سپهر که متهم به مشارکت در نزاع دسته‌جمعی شده ‌بود، در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من این اتهام را قبول ندارم؛چون اصلا درگیری‌ای با اینها نداشتم.با ما قرار ملاقات گذاشتند ومی‌خواستیم دور هم باشیم. اصلا هم نمی‌دانستیم موضوع چیست. بعد به سمت ما حمله کردند. من نمی‌دانم دلیل این درگیری چه بود؛ اما من اصلا در این درگیری هیچ نقشی نداشتم.

متهم درباره اینکه آیا با آیدا رابطه داشته است یا خیر، گفت: من و برادرم اصلا چنین زنی را نمی‌شناسیم و نمی‌دانیم که چرا چنین تهمتی به ما زده شده ‌است. ما هیچ نسبتی با آن زن نداشتیم و هیچ رابطه‌ای هم نداشتیم. این دو برادر همیشه در محل درگیری ایجاد می‌کردند و حالا هم چنین چیزی را بهانه کرده‌اند.

بعد از گفته‌های متهمان هیئت قضات وارد شور شدند و امین را به قصاص و برادرش آرش را هم به اتهام معاونت در قتل به حبس محکوم کردند؛ همچنین دیگر متهم پرونده که برادر مقتول بود نیز به حبس و شلاق محکوم شد. هر سه متهم به رأی صادره اعتراض کردند و پرونده در دیوان عالی کشور بررسی شد و در نهایت دیوان عالی کشور رأی صادرشده را تأیید کرد.

 

دیدگاه تان را بنویسید