‌‌در حالی‌ که کمیته بحران در واشنگتن در فکر اجرای طرح کودتا توسط‎ ‎‌ژنرال‌های چهارستاره و اعزام هزار سرباز ویژه بود و‌ از سولیوان درباره امکان ترتیب دادن یک کودتا برای استقرار‎ ‎‌یک رژیم نظامی به جای حکومت در حال سقوط بختیار نظر می‌خواستند، در تهران‌‌ جلسه ای با حضور فرماندهان و معاونان و رؤسا و مسئولان‎ ‎‌قسمت‌های مختلف نیروهای مسلح با نام «‌شورای عالی‎ ‎‌نیروهای مسلح‌» ‌ترتیب داده شد.

جی پلاس: ‎‌از ابتدای‌ روز 22 بهمن‌ هجوم‌ مردم‌ به‌ پادگانها شروع‌ شد و نهایتاً در ساعت‌ 10 یا ‌‎11 بود که‌ شورای‌ عالی‌ ارتش‌ اعلام‌ بیطرفی‌ کرد. می‌توان‌ گفت‌ معقول‌ترین‌ تصمیمی‌‎ ‎‌که‌ سران‌ ارتش‌ گرفتند همین‌ تصمیم‌ بود که‌ بدون‌ تردید علی‌رغم‌ میل‌ جناح‌ برژینسکی‌‎ ‎‌و یاران‌ تندرو او بود که‌ طرفدار اجرای‌ سیاست‌ «مشت‌ آهنین» بودند.‌

‌‌آنچه در این ساعات در ستاد مشترک ارتش گذشته است، بهتر است از زبان ریاست‎ ‎‌ستاد آن بشنویم:‌

‌‌تیمسار قره باغی در «اعترافات ژنرال» می‌گوید:‌

‌‌«ساعت در حدود 6 صبح (22 بهمن ماه 57) بود که سپهبد ربیعی تلفن کرده، اظهار‎ ‎‌داشت‌: «نخست وزیر تلفن می‌زند و می‌گوید مرکز آموزش هوایی دوشان‌تپه و‎ ‎‌مسلسل‌سازی اداره تسلیحات را بمباران کنید» و اضافه کرد؛ من در جواب گفتم که با‎ ‎‌این وضعیت پرسنل نیروی هوایی، به خصوص همافران که به عنوان اعتراض علیه افراد‎ ‎‌گارد تماماً مسلح شده و در پشت بام های مرکز آموزش هوایی و ساختمان پست‎ ‎‌فرماندهی موضع گرفته‌اند، نیروی هوایی قادر به هیچ‌گونه عملی نیست. سؤال کردم‎ ‎‌آقای بختیار چه جواب داد؟ اظهار داشت: «خود آقای بختیار می‌دانست که بمباران شهر‎ ‎‌در این وضعیت به هیچ وجه مقدور نمی‌باشد.» در مورد اوضاع در سایر پادگان‌ها و‎ ‎‌نیروها چون پرسنل شهربانی کلانتریها را تخلیه و مامورین فرمانداری نظامی نیز به‎ ‎‌تبعیت از آن‌ها در شهر متفرق شده یا به سربازخانه‌ها مراجعت کرده بودند تیمسار‎ ‎‌اظهار کرد که فرماندهان مناطق فرمانداری نظامی نیز در مرکز فرماندهی خود حضور ‌‎ ‎‌ندارند و امور فرماندهی وی به کلی مختل شده است.‌

‌‌«‌‎‌‎‌سپهبد بدره‌ای فرمانده نیروی زمینی به علت مراجعت افراد مامور به فرمانداری‎ ‎‌نظامی ـ با بی نظمی ـ به سربازخانه‌ها و ایجاد هرج و مرج در یگان‌های نظامی نیروی‎ ‎‌زمینی و سپهبد ربیعی فرمانده نیروی هوایی به علت اغتشاش مسلحانه پرسنل نیروی‎ ‎‌هوایی، اظهار می‌کردند که اقدامی برایشان مقدور نیست. سرلشکر نشاط فرمانده گارد‎ ‎‌جاویدان از اجرای دستور فرمانده‌اش سپهبد بدره‌ای و من خودداری و سرلشکر‎ ‎‌خسروداد فرمانده یگان هوانیروز که می‌توانست در این مواقع سریعاً کمک نماید، نه ‎‌تنها در مرکز فرماندهی هوانیروز حضور نداشت، بلکه ستادش هم قادر به تماس با او‎ ‎‌نبود و بنا به گفته سرتیپ اتابکی پرسنل هوانیروز نیز مانند افراد نیروی هوایی از ‌‎ ‎‌دستورات اطاعت نمی‌کردند.»‌

‌‌این گزارش نشان می‌دهد که هوشیاری امام در مقاطع مختلف و پیام‌های ایشان در ‌‎ ‎‌طول درگیری با نیروهای نظامی و نیز ایجاد اختلاف در بدنه و رأس ارتش،‌ کار خود را‎ ‎‌کرده بود. بی‌اعتمادی فرماندهان به یکدیگر، ‌عدم آموزش کار جمعی، آنان را ناتوان‎ ‎‌کرده بود.‌

‌‌در حالی‌ که در کمیته بحران در واشنگتن در فکر اجرای طرح کودتا توسط‎ ‎‌ژنرال‌های چهارستاره و اعزام یک هزار سرباز ویژه و احیاناً نیروهای مستقر در‎ ‎‌فرماندهی ناتو بودند و از سولیوان درباره امکان ترتیب دادن یک کودتا برای استقرار‎ ‎‌یک رژیم نظامی به جای حکومت در حال سقوط بختیار نظر می‌خواستند (‌از خاطرات‎ ‎‌سولیوان در مورد حوادث روز 22 بهمن‌)، در تهران ارتشبد فردوست رئیس دفتر ویژه‎ ‎‌اطلاعات، که ظاهراً تا این لحظه در جریان حوادث دخالت نمی‌کرده، از تیمسار ‌‎ ‎‌قره‌باغی می‌خواهد که جلسه ای با حضور فرماندهان و معاونان و رؤسا و مسئولین‎ ‎‌قسمت‌های مختلف نیروهای مسلح ترتیب دهد. این جلسه تحت نام «‌شورای عالی‎ ‎‌نیروهای مسلح‌» ساعت 5 / 10 صبح روز یکشنبه 22 بهمن ماه با حضور 27 نفر از‎ ‎‌مقامات ارتش از جمله ارتشبد شفقت، وزیر جنگ و ارتشبد فردوست در محل ستاد‎ ‎‌بزرگ تشکیل شد. در آغاز، تیمسار قره‌باغی و فرماندهان نیروها، وضع آشفته نیروهای‎ ‎‌نظامی و انتظامی را تشریح کردند. آنگاه سپهبد حاتم، جانشین رئیس ستاد بزرگ‎ ‎‌ارتشتاران اظهار داشت:‌

‌‌«‌‎‌‎‌به طوری که تیمساران ملاحظه می‌کنید، با توجه به آخرین وضعیت خصوصی‎ ‎‌یگانها، به عللی که همه می‌دانیم، ارتش در موقعیت خاصی قرار گرفته است که قادر‎ ‎‌به انجام عملی نمی‌باشد. از طرف دیگر اعلیحضرت تشریف برده‌اند و بنا به اظهارات‎ ‎‌نخست وزیر، مراجعت نمی‌کنند. ماه‌هاست که امور کشور تعطیل است. آیت‌الله‎ ‎‌خمینی خواهان جمهوری اسلامی است. تمام ملت ایران هم در این مدت نشان داده اند ‌‎‎‌که پشتیبان ایشان و خواهان جمهوری اسلامی هستند. آقای بختیار هم با توجه به‎ ‎‌اظهاراتشان در مجلسین، و حتی در اظهارات دیروز در مجلس سنا و همچنین‎ ‎‌مصاحبه‌هایش می‌خواهد جمهوری اعلان کند ولی طرفداری بین مردم ندارد... پیشنهاد‎ ‎‌من این است که در این مناقشه سیاسی هم ارتش خود را کنار کشیده و مداخله ننماید.‎ ‎‌(نقل از دفاعیات سپهبد حاتم در دادگاه انقلا‌ب و نیز از کتاب خاطرات ژنرال قره‌باغی ‌‎ ‎‌ص 358 و 359)‌

‌‌پس از اظهارات سپهبد حاتم، چند تن از ژنرال‌ها از جمله فردوست و شفقت،‎ ‎‌پیشنهاد او را تایید کردند و سپس درباره این که ارتش اعلام بیطرفی یا همبستگی با‎ ‎‌نیروهای انقلابی را بکند بحثی درگرفت، سرانجام درباره اعلا‌م بی‌طرفی ارتش توافق‎ ‎‌شد و متن اعلامیه بیطرفی ارتش که سپهبد حاتم پیش‌نویس آن را تهیه کرده بود به شرح‎ ‎‌زیر به امضای حاضران در جلسه رسید:‌

‌‌ارتش ایران وظیفه دفاع از استقلال و تمامیت کشور عزیز ایران را داشته و تاکنون در‎ ‎‌آشوب‌های داخلی سعی نموده است با پشتیبانی از دولت‌های قانونی این وظیفه را به‎ ‎‌نحو احسن انجام دهد. با توجه به تحولات اخیر کشور، شورای عالی ارتش در ساعت ‌‎ ‎‌30 / 10 روز 22 بهمن 1357 تشکیل و به اتفاق تصمیم گرفته شد که برای جلوگیری از‎ ‎‌هرج و مرج و خونریزی بیشتر بیطرفی خود را در مناقشات سیاسی فعلی اعلام و به‎ ‎‌یگان‌های نظامی دستور داده شد که به پادگان‌های خود مراجعت نمایند. ارتش ایران‎ ‎‌همیشه پشتیبان ملت شریف و نجیب و میهن‌پرست ایران بوده و خواهد بود و از‎ ‎‌خواسته‌های ملت شریف ایران با تمام قدرت پشتیبانی می‌نماید.‌

‌‌این اعلا‌میه ساعت 13 برای رادیو ارسال شد و پانزده دقیقه بعد رادیو با قطع‎ ‎‌برنامه‌های عادی خود آن را پخش کرد. مسئولین رادیو قبل از پخش این اعلا‌میه،‎ ‎‌موافقت بختیار را با پخش آن کسب کرده بودند. فرماندهان نظامی اصرار داشتند که آن‎ ‎‌اعلا‌میه هر چه زودتر پخش شود، مگر از هجوم و اشغال پادگان‌ها توسط مهاجمین و‎ ‎‌گروه‌های دیگر جلوگیری شود.‌

‌‎‌پس از امضای بیانیه بیطرفی، تیمسار قره‌باغی به فرماندهان می‌گوید که ساعت 4 ‌‎‎‌بعدازظهر در جلسه‌ای که به درخواست نخست وزیر در محل امن و محرمانه تشکیل‎ ‎‌خواهد شد حضور داشته باشند و آنگاه از آنها می‌خواهد به سرعت به ستادهای خود‎ ‎‌مراجعه کرده و دستورات لازم را برای بازگرداندن نیروها به پادگان‌ها و سازمان‌های‎ ‎‌مربوطه بدهند. قره‌باغی همچنین از سپهبد مقدم نیز می‌خواهد که او هم در جلسه‎ ‎‌بعد‌از‌ظهر حضور یابد.‌

‌‎

 

 

برشی از کتاب خاطرات سیاسی اجتماعی دکتر صادق طباطبایی؛ ج 3، ص 236-238؛ ج 3(1392)؛ ناشر: چاپ و نشر عروج.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.