به بهانۀ نمایش نگهبانان تاج محل؛ آشنایی با هنرهای نمایشی کلاسیک در هند
مدتی است از اجرای نمایش نگهبانان تاج محل می گذرد. منتقدین و خبرگزاری ها با نوع جدیدی از نمایش آیینی هند در لابه لای این اجرا مواجه شده اند که نداشتن آگاهی از هنرهای گوناگون شرق- از کشورهای تاثیر گذاری مانند هند و چین- باعث شده است اطلاعات ضد و نقیض، بعضاً خارج از حوزۀ نمایش و برآمده از برداشت های شخصی و سلیقه ای، در اختیار مخاطبان قرار گیرد.
به گزارش سرویس فرهنگ و هنر جی پلاس؛ شاید دلیل اصلی انتشار نقدهایی از این دست، اتکا به منتقدین عمومی و یا کمبود منتقد مسلط به سبک های مختلف نمایشی باشد. بنابراین به بهانۀ اجرای نمایش ((نگهبانان تاج محل)) که هم اکنون در تالار مولوی، هر روز ساعت شش عصر اجرا می شود، خلاصه ای از سیاهۀ بلند و دیرینۀ هند را در باب هنرهای نمایشی و سبک "اُدیس" که در این نمایش اجرا می شود، به شرح زیر نگاشته می شود.
هند سرشار از آیین های موسیقایی و نمایشی است. بخشی از آن را به طور کلی به عنوان هنرهای کلاسیک نمایشی نام نهاده اند. نکتۀ بسیار مهم این است که نمیتوان مرزی دقیق میان هنرهای نمایشی کلاسیک و دیگر سبک های نمایشی در هند، مشخص کرد.این امر به دلیل داشتن تاریخ نمایشی بسیار طولانی در تمام سبک های کلاسیک این شاخه از هنر در هند می باشد. اصولا در ایران، هند و چین، مخصوصا ایران و هند که خواستگاه تمدن به ادعای باستان شناسان می باشند، تفکیک موشکافانۀ سبک های هنری وجود ندارد، چرا که هنر در این سرزمین ها همواره جاری بوده است. اما در مقابل، شما میتوانید ادوار هنر غرب در رشته های گوناگون را به تفکیک مورد بررسی قرار دهید. از این رو تنها میتوان در مورد اثار نمایشی هند به چندین نوع برجسته اشاره اشاره کرد.
تمام هنرهای نمایشی که ویژگی های زیر را داشته باشند در هند به عنوان نمایش کلاسیک شناخته می شوند:
1- روایت تاریخ بلند و قابل مرور- ثبت شده در راستای فرهنگ شفاهی- دارا بودن متن- قابل مشاهده بودن روایت در مجسمه ها، نقاشی ها و...
2- استاندارد شده و دارای گرامر حرکتی رو به پیشرفت در تکنیک های بدن ،در همراهی با موسیقی و ریتم باشد.
3- دارای کارنامه یا رپرتوآر و اجرای اساندارد شده ای باشد.
4- قابلیت اجرای تک نفری Ekaharya را داشته باشد؛ در بسیاری از هنرهای نمایشی کلاسیک این چنینی، یک اجرا کننده به صورت تکی گاهی تمام شخصیت ها و احساسات متفاوت در طول اجرا را باید به معرض تماشا بگذارد.
در حال حاضر هفت گونۀ نمایشی موزیکال کلاسیک در هند بیش از دیگر گونه ها، به طور کاملاً مشخص با الفبا و گرامر نمایشی مختص به خودشان وجود دارد: کاتاکالی Kathakali، موهینیآتام Mohiniyattam، بهاراتاناتیام Bharatanatyam، کوچیپودی Kuchipudi، اُدیسی Odissi، مانیپوری Manipuriو کَتَک Kathak.
در حال حاضر کاتاکالی از سوی جامعۀ استادان این رشته در ردۀ تئاتر کلاسیک شناخته می شود. گونۀ نمایشی دیگری که در معبدی به نام اَسَم Assam وجود دارد نیز بسیار معروف و شناخته شده است که دلیل شهرت آن، رقص ها یا نمایش موزیکال مذهبی مختص معابد است که به تازگی روی صحنه های تئاتر هم اجرا می شود و به آن شاتریا Shatrya می گویند.اما مهمتر از هر چیز ارائه توضیحاتی در باب سبک ادیسی است که نمایش نگهبانان تاجمحل بر اساس آن اجرا شده است.
خواستگاه ادیسی شهری ساحلی و باستانی در جنوب شرقی هند، به نام اُریسا است. اما سوال این است که این سبک چگونه به وجود آمد و چطور متحول شد؟
از آغاز تا شناخته شدن به عنوان هنر نمایشی:
دورۀ جِینیسم Jainism 200 سال قبل از میلاد
در این دوره پادشاهی بود به نام کاراولا Kharavela که به هنر علاقۀ بسیار داشت. نقوش غارهای اودایاگیری Udayagiri و کانداگیری khandagiri، که اولین اسناد ادیسی در آن کشف شده، تاریخ اودیسی را به این دوره و زمان این پادشاه می رساند. اولین اسناد ثبت شده در مورد نمایش ها و آیین های اجرا شده به سبک ادیسی نیز مربوط به همین دوره می باشند که در شهر باستانی اُریسا جزو مراسم مرسوم بوده است.
دورۀ بودیسم Buddhism قرن ششم تا هشتم میلاد
در این دوره نمایش های آیینی یا همان رقص؛ وسیله ای برای انتقال مفاهیم مذهبی و در عین حال ارابۀ راهبری هنری بود که می بایست هم فاخر و هم درخور باشد. این طرز تفکر به اندازۀ زیاد و قابل توجهی توسط ماهاجانا بودیسم Mahajana Buddhism و تفکرات تانتریک Tantririk در شیوۀ اُدیسی اثرگذار بود. شاهد این واقعیت مجسمه های الهه ها و خدایان هند، ماریچی Marichi، هروکا Heruka و آچالا Achala در پوزیسیون های حرکات اُدیسی می باشد.
دورۀ تنتریسم Tantrism قرن هشتم و نهم بعد از میلاد
رقص یا حرکات آیینی به معنای رستگاری اجرا می شد.
دورۀ شیوانیسم (شیوایی گری، پرستش مهم ترین خدای هند، شیوا) Shaivanism قرن چهارم تا دوازدهم بعد از میلاد
دیوداس ها Devadasis افرادی بودند و هستند که خدمت خود را به خدایان از طریق نواختن موسیقی و اجرای آیین های موسیقایی انجام می دادند. از این رو این افراد وقف این کار بوده و حق داشتن معشوق زمینی را از خود صلب کرده و به خاطر هنر والایشان از سوی پادشاهان و دبیران هند همیشه مورد لطف قرار گرفته اند. از این رو هنر این افراد را با جستجو در میان مجسمه ها و نقاشی های معابدی چون: راجارانی Rajarani، لینگا راج Lingaraj، پاراسورامِشوار Parasurameswar و غیره میتوان مشاهده کرد.
دورۀ وایشناویسم Vaishnavism از قرن دهم به بعد
از قرن دهم پس از میلاد مسیح، در دورۀ فرمانروایی سلسلۀ گانگا Ganga، ساخت معبد جاگاناد Jagannatha در نزدیکی معبد Devi دِوی، آغاز شد. حاکمان این سلسله دِوداسی های بسیاری را از جنوب هند فراخواندند. از میان آنها زیباترین ها و با استعداد ترین ها در هنر نواختن و اجرای مراسم، به شیوۀ اُدیسی برای شاه جاگاناد انتخاب شدند. ساخت این معبد در زمان سلطنت آنانداوارما چوداگانگادِو Anantavarma Chodagangadev
(1076تا 1147 بعد از میلاد) به پایان رسید. او اولین پادشاهی بود که برای مدیریت معابد مخصوصا معبد جاگاناد، سیستم مدیریتی با 36 رتبه را تدوین کرد که دِوداس ها در یکی از این رتبه بندی ها در نظر گرفته شده بودند. برای این برگزارکنندگان مکانی برای زندگی، دستمزد و زمین در نظر گرفته شده بود که در مادالا پانجی Madala Panji یا همان قوانین ثابت معبد جاگاناد نوشته شده است. از این رو به آنها ماهاری Mahari نام نهاده بودند. ماهاری ها در نهایت احترام بوده و آنها را با لاکشمی Lakshmi همسر الهه ویشنو Vishnu یکی می دانستند.اجرای مراسم توسط ماهاری ها تا قرن 13 بعد از میلاد مرسوم بود. از قرن 13 به بعد منطقۀ اُریسا وارد تنش های سیاسی بسیاری شد که روی زندگی مردم و سیستم مدیریت معابد تاثیر گذاشت. آیین های ماهاری بیشترین آسیب را دیدند. از قرن 13 به بعد تا قرن 18 بعد از میلاد این مراسم و آیین ها رو به نابودی پیش رفت و در قرن هجدهم به کلی متوقف شد.
گوتیپوآ Gotipua از قرن 14 میلادی
گوتیپوآ در حالی که آیین های ماهاری به معنای واقعی متوقف شده بود، یک قرن پس از آن ظهور کرد و به نوعی ادامه دهندۀ راهی بود که ماهاری ها آن را آغاز کرده بودند. در حالی که ماهاری مراسمی بود که برای مردم توسط دختران اجرا می شد در نقطۀ مقابل گوتیپوآ توسط پسرانی اجرا می شد که لباس های دخترانه (شاید لباس های ماهاری) پوشیده و به اجرای مراسم در شهر و روستا می پرداختند. این گونۀ نمایشی هنوز هم در اُریسا به عنوان یکی از آیین های بومی این منطقه به شکل مرسوم اجرا می شود.
آنچه ما امروزه به عنوان اُدیسی از آن یاد می کنیم، می آموزیم و اجرا می کنیم، تلفیقی از هنر نمایشی و مراسم و مناسک ماهاری و گوتیپوآ می باشد[که طی 600 سال گذشته با تحولات ارزندۀ بسیاری مواجه شده است]
بازیابی، بازسازی و تاسیس حرکت های ادیسی به عنوان یکی از هنرهای نمایشی کلاسیک هند
در آغاز موج آزادیخوای در هند در زمان گاندی، فرهنگ این کشور نیز از این تحولات بی نصیب نماند. بسیاری از هنرهای هند توسط گاندی حفظ شد. ایدئولوژی وی باعث شد هنر و فرهنگ از خطر دزدیده شدن، گم شدن در غرب به دست انگلیس و جعل فرهنگ غلط و دروغین مصون بماند. در نتیجه همۀ هنرهای نمایشی هند و مراسم آن با این موج آزادیخواهی بازسازی و احیا شد؛ اُدیسی نیز در میان این بازیافته ها بود. مرمّت هنر نمایشی اُدیسی از دهۀ پنجاه میلادی آغاز شد. در آن زمان استادان برجسته ای از جمله: پانکاچاران داس Pankajcharan Das، کلوچاران ماهاپاترا Kelucharan Mahapatra، دباپراساد داس Debaprasad Das و مایادار رائوت Mayadhar Raut در کمپانی هنرهای بومی اُریسا، جایی که آنها را به عنوان استادان این گونۀ نمایشی جهت تعلیم استخدام کرده بود، نه تنها اُدیسی بلکه گونه های دیگر حرکت های آیینی را نیز آموزش می دادند.
ایندرانی رحمان Indrani Rehman، بازیگر معروف هند در دهۀ پنجاه، زیر نظر استاد دباپراساد داس اُدیسی را آموخت و بیرون از این منطقۀ اُریسا آن را چندین بار اجرا کرد. در سال 1954 دیرندرانات پاتنایک و پریامبادا موهانتی Priyambada Muhantu گونۀ ساده ای از اُدیسی را در یک فستیوال دانشگاهی در شهر دهلی نو اجرا کرده بودند که مردم از حضور این گونۀ نمایشی آگاهی یافتند. زمانی که این گونه جزو هنرهای کلاسیک نمایشی دسته بندی شد، مباحث و اختلاف نظرها آغاز شد. رپرتوآر مشخصی از آن وجود نداشت یا ساخته نشده بود، تکنیک ها دارای کد مشخصی نبودند، لباس فرم این سبک فاقد هویت بود. هر استادی در مکتب خودش این روش را به دلخواه خودش آموزش داده و اجرا می کرد.
برای حرکت در مسیر تحولات اُریسا در سال 1957 میلادی، چهار استاد نام برده شده در بالا انجمنی را به نام جایانتیکا Jayantika تاسیس نمودند. شری دیرِن پاتنایک Shri Dhiren Pattnaik که تحقیقات بسیاری در زمینۀ نمایش های موزیکال و کلاسیک انجام داده بود به آنها پیوست و به کمک آن چهار استاد از روی پژوهش ها و در مطالعۀ معابد و کتیبه ها فرمول حرکات اُدیسی را در شکل ابتدایی آن بازیابی و احیا نمود. همزمان چندین شاگرد و استاد دیگر نیز برای آموختن حرکت های دیگر سبکها در کالاکشاترا Kalakshetra و مناطق غنی نمایشی راهی سفر شدند. با گذشت زمان اساتید و شاگردان بسیاری به این حرکت اضافه شده و در تکمیل نواقص هنری 3000 ساله در بازیابی، بازسازی و تاسیس دوبارۀ آن کمک های شایانی نمودند.
در مورد موسیقی ، سرود ها و زبان این سروده ها در ادیسی باید گفت سروده ها و موسیقی سبک ادیسی به زبان سانسکریت و روش اُریایی خوانده می شود. همچنین سازهای اسن نمایش شامل : بِنو، بینا، ماردالا، گینی، و صدای خوانندگان نیز جزو ساز محسوب می شد. از زمانی که سیتار، بینا و ویولن به این سبک اضافه شد، خوانندگان از هارمونیوم نیز در جواب آواز بهره می گیرند.
اجرا کننده ی ادیسی، چه مرد و چه زن از ساری دست بافت یا دُتی Dhoti مخصوص اُریسا استفاده می کند. مهمترین بخش آکساسوار که اجرا کنندگان سبک اُدیسی را از دیگر سبک ها متمایز می کند و شناسۀ تشخیص هنرمندان این سبک است می توان به: کمربند، دستبند، بازوبند و گردنبند اشاره کرد که در سبک اُدیسی همۀ آن از جنس نقره و یا نقره ای رنگ می باشد.
لازم به ذکر است که امروز هر آنچه به عنوان رپرتوآر در اُدیسی شناخته می شود حاصل تلاش اولین نسل استادان این سبک نمایشی است که هنوز از آن پیروی می شود.
واژگان مهم:
مانگالا چارانام Mangalacharanam به معنای فراخوان
شتای Sthai به معنای آزاد سازی حرکت (جمله های موزیکالی که حرکت های بنیادین این سبک را رهبری می کنند)
پلّوی Pallavi به معنای سنگین (در نشان دادن تکنیک و روش اجرای بازیگر و مهارت وی)
آبینایا Abhinaya به معنای میمیک چهره (فرصتی برای اجرای تکنیک ها همراه با بروز احساسات در موقعیت های مختلف توسط اجرا کننده)
مُکشا Moksha به معنای نجات (آخرین آیتم که در تمپو بسیار سریع اجرا می شود).
نویسنده: آبتین جاوید
منابع:
دانش اُدیسی – نوشتۀ شرمیلا بیشواس Sharmila Biswas و
مجموعه اطلاعات شفاهی جمع آوری شده: شری دیرندرانات پاتنایک Shri Direndranath Patnaik
دیدگاه تان را بنویسید