خروج شاه از ایران مصادف با انتشار خبر بازگشت امام خمینی به ایران بود. همراهی این دو خبر هیجان حاکم بر شهر را مضاعف کرد. جراید نوشتند مردم تبریز برای استقبال از امام آماده اند و از جمله اقدامات، آمادگی 500 دستگاه اتوبوس مسافربری برای انتقال مردم از تبریز به تهران بود.

جی پلاس: ‌‌با انتشار خبر خروج شاه از ایران، موج شادی تبریز را فراگرفت. ساعت یک بعد ازظهر بیست و ششم دی ماه سال 1357 محمدرضا پهلوی به همراه همسرش فرح دیبا از فرودگاه مهرآباد تهران، کشور را ترک کردند. رادیو نخستین رسانه ای بود که این خبر را پخش کرد و سراسر ایران از آن آگاه شد. مردم تبریز نیز با شنیدن خبر به سوی خیابان ها آمدند. خودروها چراغ های خود را روشن کردند. صدها کیلو شیرینی در سطح شهر توزیع شد.

در نخستین اقدام، گروه هایی از مردم به سمت مناطقی رفتند که مجسمه های شاه در آنجا برپا بود. در میدان شهرداری، میدان دانشسرا، میدان راه آهن و باغ گلستان مجسمه های آخرین شاه ایران پایین کشیده شد. گروهی از مردم نیز راهی زندان تبریز شدند تا همشهریان دستگیرشده خود را آزاد کنند، اما با شلیک گاز اشک آور از طرف ماموران مستقر در زندان عقب نشستند و پراکنده شدند. ساختمان ساواک در تبریز نیز هدف مردم بود. اما در آنجا نیز ماموران حکومت نظامی با مردم مقابله کردند. به نوشته مطبوعات یک میلیون نفر در جشن خروج شاه از ایران حاضر بودند. در این روز بار دیگر سربازان حاضر در خیابان ها گلباران شدند و مردم عکس های امام خمینی را روی خودروهای نظامی نصب کردند.

خروج شاه از ایران مصادف با انتشار خبر بازگشت امام خمینی به ایران بود. همراهی این دو خبر هیجان حاکم بر شهر را مضاعف کرد. جراید نوشتند مردم تبریز برای استقبال از امام آماده اند و از جمله اقدامات، آمادگی 500 دستگاه اتوبوس مسافربری برای انتقال مردم از تبریز به تهران بود.

آنچه که پس از خروج شاه از ایران ذهن عموم مردم را بیش از پیش به خود مشغول کرد بازگشت امام خمینی به ایران بود. این میل با پیامی که امام در سی ام دی ماه به ملت ایران فرستادند تقویت شد و انتظارها را شکوفاتر کرد. در این پیام آمده بود که این جانب ان شاء اللَّه تعالى بزودى به شما مى‌ پیوندم تا در خدمت شما باشم و با همت شجاعانه شما به رفع مشکلات کوشا بوده و با هم صدا و هم قدم شدن همه اقشار ملت بر فسادها غلبه کنیم. دوستان عزیزم! خود را براى خدمت به اسلام و ملت محروم مهیا کنید. کمر به خدمت بندگان خدا که خدمت به خداست ببندید. من با توفیق خداوند تعالى پس از چند روزى در خدمت شما خواهم بود و در پشت سر شما به سربازى خود ادامه خواهم داد.(صحیفه امام؛ ج 5، ص 502)

با رسیدن این خبر به تبریز در روزهای اول بهمن مردم شهر در اطراف پایه های مجسمه هایی که به زیر کشیده شده بود تظاهرات شورانگیزی کردند و آنها را با تمثال های حضرات آیات عظام تزئین کردند. همچنین مردم تمثال بسیار بزرگی از آیت الله العظمی خمینی را در ساختمان شهرداری تبریز نصب کردند.

با جدی شدن بازگشت امام به ایران، شاپور بختیار چاره ای جز بستن فرودگاه مهرآباد تهران ندید. تعدادی تانک فرودگاه را به محاصره خود درآوردند و به همه شرکت های هواپیمایی اعلام شد که پروازهای خود را به تهران لغو کنند. این عمل با واکنش قهرآمیز مردم روبه رو شد.

امام روز بازگشت را جمعه ششم بهمن پیش بینی کرده بود. گروه های مختلفی از مردم از شهرهای کوچک و بزرگ در حال رساندن خود به تهران بودند. ایشان روز چهارم بهمن در سخنانی که برای اطرافیان خود در نوفل لوشاتو کردند این تصمیم را به اطلاع آنان رساندند و گوشزد کردند که احتمال دارد این بازگشت با خطراتی همراه باشد. امام گفتند: «من بیعتم را از شماها برداشتم؛ عرض مى‌ کنم که ممکن است که آن طورى که اینها تهیه دیدند در این سفر خطر در کار باشد و من میل ندارم که به خاطر من شما خداى نخواسته در خطر بیفتید.»(صحیفه امام؛ ج 5، ص 527)

اما با رسیدن خبر بسته شدن فرودگاه تهران و لغو همه پروازهای خارجی، امام در پیام دیگری ضمن سپاسگزاری از مردم که از شهرها و روستاها خود را به تهران رسانده بودند، نوشتند که «فرودگاههاى سراسر ایران را به روى من بسته‌ اند، بناچار تصمیم گرفتم که روز یکشنبه 29 صفر به کشور برگشته و چون سربازى در کنار شما به مبارزه علیه استعمار و استبداد تا پیروزى نهایى ادامه دهم.» (همان؛ ص 528)

آیت الله قاضی با ارتباطی که به همافران و خلبانان پایگاه هوایی تبریز داشت بر آن شد که با هماهنگی اینان فرودگاه تبریز را برای فرود هواپیمای حضرت امام آماده کند. در صحبت هایی که شد آقای قاضی به همافران گفت که مطمئن باشید خطری امام را تهدید نمی کند، اما این به دلیل مخاطرات احتمالی صورت نگرفت.

به دنبال بسته شدن فرودگاه ها گروهی از دانشجویان و دانشگاهیان در دانشگاه تبریز تحصن کردند.

اقدام دیگری که شاپور بختیار صورت داد، تظاهرات گروهی از مردم به نفع قانون اساسی بود. وقوع این تظاهرات می توانست مجال و فرصتی تازه برای اعمال برنامه های بختیار فراهم کند که از جمله آنها به تعویق انداختن بازگشت امام خمینی به ایران بود. روز پنجم دی ماه در میدان بهارستان تهران تجمعی با شرکت طرفداران قانون اساسی رژیم سلطنتی برپا شد. در همین روز در تبریز نیز طرفداران نظام سلطنتی با برنامه ریزی مقامات دولتی در استادیوم باغ شمال تجمع کردند. گردهمایی این عده در پناه تانکها و نیروهای نظامی صورت گرفت. مطبوعات بر خلاف گردهمایی تهران، گزارشی از این تجمع منعکس نکردند. در آن زمان خبرنگار کیهان در تبریز از بیم دستگیری متواری شده بود. دیگر جراید نیز پوشش لازم خبری را به این رویداد نداد.

نخستین واکنش مردم تبریز به این گردهمایی، همان روز صورت گرفت. فرمانداری نظامی تبریز که از این اجتماع حمایت می کرد. در اعلامیه شماره 21 خود نوشت که تظاهرات آرام گروهی از مردم در پشتیبانی از قانون اساسی که در استادیوم ورزشی صورت گرفت عده ای اخلالگر با چوب و چاقو و خنجر و تبر و حتی تیراندازی به تظاهرکنندگان حمله کرده و دو نفر را مجروح کردند که این وضع نمی تواند برای فرمانداری نظامی قابل تحمل باشد.

آقای قاضی نیز در اعلامیه ای که منتشر کرد از اجتماع طرفدارن نظام سلطنتی چنین یاد کرد که «روز پنجشنبه 57/11/5 تحت لوای طرفداری از قانون اساسی و جمع آوری عده معدودی از جیره خواران و کهنه کاران و به نمایش گذاشتن آنها در پناه تانک ها و توپ ها علنا به احساسات مذهبی و خواست اکثریت مردم مسلمان و به نام فضای باز سیاسی اهانت کردند.»

 

برشی از کتاب تبریز در انقلاب؛ ص 471-472 و475-477؛ چاپ اول (1383)؛ ناشر: چاپ و نشر عروج.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.