بختیار و حامیانش با آمدن امام بشدت مخالفت می کردند و از مذاکراتی که شده بود، مشخص بود آنها تمایل دارند که امام در این شرایط از کشور دور باشند، تا آنها بتوانند بر اوضاع مسلط شوند.
جی پلاس: هنوز چند روزی از رفتن شاه نگذشته بود که امام تصمیم گرفتند، به ایران بیایند. ایشان در پیامی خطاب به ملت اعلام کردند: «بزودی به شما می پیوندم، تا در خدمت شما باشم و با همت شجاعانه شما به رفع مشکلات کوشا بوده و با هم صدا و هم قدم شدن همه اقشار ملت بر فسادها غلبه کنیم.» (صحیفه امام؛ ج 5، ص 502) البته این نظر را قبلاً هم داشتند که حال می خواستند عملی کنند. همیشه می گفتند هر وقت مانعی در سر راهم نباشد، به ایران می آیم.
با فراهم شدن زمینه ها عزم سفر کردند و دستور هم دادند که مقدمات سفرشان فراهم شود و حتی کارکنان اقامتگاه نوفل لوشاتو را (در تاریخ 4 بهمن 1357) فرا خواندند و با بیان اینکه: «من بیعتم را از شماها برداشتم» (همان؛ ص 527) به آنها تأکید کردند که: «ممکن است که آن طورى که اینها تهیه دیدند در این سفر خطر در کار باشد و من میل ندارم که به خاطر من شما خداى نخواسته در خطر بیفتید...» (همان جا).
اما بختیار و حامیان او با آمدن امام بشدت مخالفت می کردند و از مذاکراتی که شده بود، مشخص بود آنها تمایل دارند که امام در این شرایط از کشور دور باشند، تا آنها بتوانند بر اوضاع مسلط شوند.
آنها حتی حاضر بودند به قول خودشان امتیازاتی هم بدهند. بحث رفتن بختیار به پاریس را هم که مورد مخالفت امام قرار گرفت، با همین هدف، مطرح می کردند و البته از تهدید و احتمال خطر سوءقصد به امام هم، سخن می گفتند. آنها وقتی جدیت امام برای بازگشت به کشور را، علی رغم همه خطرات آن، دیدند، در اقدامی شتابزده دستور اشغال نظامی فرودگاه مهرآباد و بستن فرودگاههای سراسر کشور را در تاریخ 4 بهمن1357 بر روی پروازهای خارجی دادند و به مدت سه روز کلیه پروازها را لغو کردند. امام این اقدام مذبوحانه و غیر انسانی دولت غاصب متظاهر به قانون اساسی را حرکتی برای منحرف کردن راه ملت دانستند و تأکید کردند که: اینان عمّال اجانبند که در زیر پوشش قانون اساسی، خیانت خود را پنهان می کنند.
برشی از کتاب امام خمینی(س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانی؛ ص 71-72؛ چاپ سوم (1386)؛ ناشر: چاپ و نشر عروج.