تاکید امام بر تمرکز مدیریت انقلاب به وسیله شورای انقلاب بود. چند روز بعد از دستور تشکیل شورای انقلاب توسط امام آقای دکتر یزدی به امام اطلاع داد که دوستان از تهران پیغام دادند که آقای طالقانی از عدهای از چهرههای سیاسی دعوت کردهاند که شورایی برای اداره مسائل انقلاب تشکیل دهند. این موضوع موجب نگرانی بود، امام گفتند چرا این کارها در چهارچوب شورای انقلاب صورت نمیگیرد و به من گزارش داده نمیشود.
جی پلاس: امام طی پیامی خطاب به ملت ایران در 22 دی ماه رسماً برنامه سیاسی خودشان را اعلام کردند و اعلام داشتند که برای تحقق اهداف اسلامی شورایی به نام شورای انقلاب اسلامی مرکب از افراد باصلاحیت و مسلمان و متعهد و مورد وثوق موقتاً تعیین شده و شروع به کار خواهند کرد. بر اساس نظر امام این شورا ماموریت خواهد داشت تا شرایط تاسیس دولت انتقالی را مورد بررسی قرار داده و مقدمات آن را فراهم کند.
در همین پیام امام چند موضوع اساسی دیگر را مجدداً گوشزد کردند. یکی اینکه دولت شاپور بختیار غیرقانونی است و همکاری با آن شرعاً حرام و قانوناً جرم است و خواست مردم علاوه بر رفتن شاه و بر چیده شدن نظام سلطنتی، استقرار جمهوری اسلامی است. هشدار دیگر امام نسبت به کودتای نظامی و توطئه شاه در آستانه خروج از ایران بود. آن موقع خیلی صحبت از تحریکات ارتش بود و اینکه کسانی چون برژینسکی مشغول تدارکات هستند و بین امرای ارتش رایزنی وجود دارد چون از بین رفتن نظام سلطنتی برای آنها غیرقابل تحمل است. امام در این پیام این موضوع را مختص تعدادی سرسپرده و خونخوار دانستند و حساب آنها را از پرسنل شریف ارتش جدا کردند و از صاحبمنصبان و درجهداران خواستند در صورتی که چنین توطئهای در کار باشد شدیداً از آن جلوگیری کنند. از ملت هم خواستند در مقابل چنین توطئهای مجهز باشند. یک نکته مهم دیگر در پیام امام مقابله با چماق به دستان بود که در آن ایام به مردم و تظاهرات مردمی حملهور میشدند. امام با تاکید بر تداوم اعتصابات و تظاهرات افزودند: در صورتی که چماق به دستان و یا مفسدین به آنان حمله کردند، میتوانند از خود دفاع کنند اگر چه منتهی به قتل آنان شود. تصور میکنم این تصریح امام بیسابقه بود.
تشکیل شورای انقلاب هر چند در 22 دی اعلام شد اما مقدمات آن از هنگام سفر آقایان مطهری و بهشتی به پاریس فراهم شده بود. بیانیه 22 دی اثرات بسیار مهمی در تسریع روند انقلاب داشت.
تاکید امام بر تمرکز مدیریت انقلاب به وسیله شورای انقلاب بود. چند روز بعد از دستور تشکیل شورای انقلاب توسط امام آقای دکتر یزدی به امام اطلاع داد که دوستان از تهران پیغام دادند که آقای طالقانی از عدهای از چهرههای سیاسی دعوت کردهاند که شورایی برای اداره مسائل انقلاب تشکیل دهند. این موضوع موجب نگرانی بود، امام گفتند چرا این کارها در چهارچوب شورای انقلاب صورت نمیگیرد و به من گزارش داده نمیشود. یادم نیست دکتر یزدی بلافاصله پاسخ داد یا با تهران تماس گرفت و معلوم شد آقای بهشتی یا شخص دیگری از کادر اولیه شورای انقلاب، از آقای طالقانی به تصور اینکه ایشان با جبهه ملی فعالیت داشته و احیاناً مطابق میل قلبی امام نباشد، دعوت به عمل نیاوردهاند. البته در آن ایام شورای انقلاب که قبل از پیام 22 دی ماه امام تشکیل شده بود به دلیل حضور حاکمیت فعال ساواک حالت مخفی داشت. امام از عدم حضور آیتالله طالقانی و عدم دعوت از ایشان برای عضویت در شورای انقلاب ناراحت شدند و توسط دکتر یزدی پیام دادند که از طریق آقای موسوی اردبیلی یا دکتر بهشتی حتماً از آقای طالقانی دعوت کنید که در شورای انقلاب حضور داشته باشند.
چند روز بعد در دیداری که امام با آقایان موسوی اردبیلی و نیز مهندس عزتالله سحابی داشتند موضوع عدم دعوت از مرحوم طالقانی در شورای انقلاب دوباره مطرح شد، و امام به هر دو آقایان ضرورت عضویت و حتی ریاست آیتالله طالقانی را در آن شورا که هنوز رسمیت کامل نیافته بود گوشزد کردند.
برشی از کتاب خاطرات سیاسی اجتماعی دکتر صادق طباطبایی؛ ج 3، ص 143-145؛ چاپ سوم (1392)؛ ناشر: چاپ و نشر عروج.