مرد جوان رقیب عشقی اش را گروگان گرفت

چند روز قبل یک خودروی مدل بالا مقابل کارواشی در غرب تهران توقف کرد. سرنشینان خودرو از کارگر کارواش خواستند تا شاهین- مباشر صاحب کارواش- را صدا بزند. شاهین به محض اینکه به خودروی مردان ناشناس نزدیک شد سه نفر از آنان پیاده شده و مرد جوان را داخل ماشین انداخته و به راه افتادند.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش جی پلاس، مردان ناشناس چشم‌های شاهین را بستند و او را زیر صندلی انداختند. دقایقی بعد خودرو متوقف شد و مردان آدم ربا شاهین را به ساختمانی برده و با آسانسور به طبقه چهارم رفتند. پس از ورود به یک آپارتمان وی را روی صندلی طناب پیچ کرده و تهدیدها شروع شد. آنها به زور یک فقره چک به مبلغ 3 میلیارد تومان از شاهین گرفتند. سپس یکی از ربایندگان گفت: باید دست از سر فرشته‌ برداری در غیر این صورت چک را به اجرا می‌گذاریم و تو را به زندان می‌اندازیم. این را هم بگوییم که خانواده ات شناسایی شده‌اند اگر دلت نمی‌خواهد بلایی سر پدر و مادر پیرت بیاید بهتر است که از فکر ازدواج با فرشته بیرون بیایی.

گزارش یک آدم ربایی

در حالی که ساعتی از این آدم ربایی گذشته بود دختر جوانی هراسان با پلیس تماس گرفت و از ربوده شدن مباشر پدرش خبر داد. او گفت: لحظاتی قبل خودرویی با چهار سرنشین مقابل کارواش پدرم توقف کرد و سرنشینان خودرو، شاهین را داخل ماشین انداختند و بردند.او ادامه داد: چهره راننده خودرو برایم آشنا بود. تصور می‌کنم که خواستگار قبلی‌ام سعید باشد. پدر سعید نمایشگاه دار است و پدر من هم کارواش دارد و بواسطه کارشان باهم آشنا شده‌اند. مدتی قبل پدرم از من خواست متنی را در تلگرام برای سعید بفرستم. همین مسأله باعث آشنایی من وسعید شد. مدتی از این آشنایی گذشته بود که متوجه رفتارهای نامناسب سعید شدم برای همین تصمیم گرفتم که به رابطه‌مان پایان دهم. اما سعید دست بردار نبود و مدام ابراز علاقه می‌کرد اما جواب من منفی بود تا اینکه شاهین - مباشر پدرم- چند روز قبل از من خواستگاری کرد و من برای اینکه سعید دست از سرم بردارد این موضوع را به او گفتم که خیلی عصبانی شد.

دستگیری آدم ربایان

به‌دنبال گزارش دختر جوان تحقیقات بلافاصله از سوی کارآگاهان پلیس آغاز شد. در نخستین گام کارآگاهان به سراغ سعید رفته اما او در خانه‌اش نبود. سه ساعت بعد از این گزارش دختر جوان بار دیگر با پلیس تماس گرفت و از آزادی خواستگارش خبر داد.در ادامه تحقیقات نیز کارآگاهان موفق به دستگیری سعید و سه دوستش شدند. پسر جوان که خود را در دام پلیس می‌دید در تحقیقات گفت: فرشته را خیلی دوست داشتم و نمی‌توانستم از عشق او بگذرم. اما چند وقتی بود که رفتارهایش نشان می‌داد فرد دیگری وارد زندگی‌اش شده است. 

در آخرین تماس، فرشته آب پاکی را روی دستم ریخت و گفت می‌خواهد با مباشر پدرش ازدواج کند. پسر خوش تیپ و جوانی که وضع مالی خوبی داشت. باید او را از سر راه برمی‌داشتم برای همین تصمیم گرفتم او را بربایم و تهدیدش کنم. موضوع را با سه نفر از دوستانم در میان گذاشتم و آنها هم که ماجرای عشق و عاشقی مرا می‌دانستند بدون آنکه پولی دریافت کنند فقط برای رفاقت با من همراه شدند.متهم و همدستانش پس از اعتراف با قرار بازداشت موقت روانه زندان شده و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.

 

دیدگاه تان را بنویسید