ازدواج تعهد به فردی دیگر است تا لحظه های تلخ و شیرین و سخت و آسان زندگی مان را کنارش سپری کنیم و در زندگی و عشق با او سهیم شویم. متاسفانه این روزها جمله “تا زمانی که مرگ ما را از هم جدا کند” به جمله “تا زمانی که از تو خسته شوم” تبدیل شده است و خیلی راحت زندگی ها از بین می رود.
بنابراین زمانی که تصمیم به ازدواج گرفتیم و می خواهیم به فردی که دوستش داریم این تعهد مهم را بدهیم، دقیقا باید چه وعده هایی راجع به آینده به او بدهیم؟
1- “من قول می دهم که در دوران سختی و لحظات دشوار زندگی در کنارت بمانم”؛ هر کسی می تواند در روزهای آفتابی کنارتان بماند، اما آیا فردی که به عنوان همسر برگزیده اید می تواند در روزهای طوفانی چتر رنگی محبت و پشتیبانی را بالای سرتان نگه دارد یا خیر؟
زمانی که تعهدی مادام العمر به کسی می دهید، شما موظفید که در تمام شرایط، در دوران سلامتی و بیماری در کنارش بمانید و از او مراقبت کنید. ممکن است این بیماری یک سرماخوردگی معمولی نباشد. این می تواند یک چالش بزرگ باشد و شاید خودتان بیمار شوید. ممکن است این شرایط یک چالش سلامتی واقعی نباشد، بلکه شاید قسمتی سخت از زندگی تان باشد که تعهد و عشق شما را امتحان می کند. شما فقط برای تجربه لحظات خوب و روزهای آفتابی با فرد ازدواج نکرده اید، بلکه باید در تمامی مراحل سخت زندگی در کنار شریک زندگی تان باشید.
2- “من قول می دهم که همیشه اولویت بندی را در زندگی مان رعایت کنم”؛ برای رسیدن به موفقیت تلاش کنید. به خاطر ترفیع در کار همه همت تان را به کار گیرید وع جله کنید تا کسب و کار خود را به سطح بالاتری برساند. اما باید بسیار مراقب باشید که رابطه تان را از طریق غفلت و بی توجهی در این فرآیند از بین نبرید. قبل از اینکه شما یک مدیر عامل یا یک وکیل و یا یک پزشک باشید، شما مرد یا زنی هستید که عاشق شده است. شما یک انسان هستید که از لحاظ عاطفی به یک انسان دیگر متصل است.
زمانی که فردی را که همیشه دوست داشتیم با او شریک شویم از دست داده ایم ، حتی بزرگ ترین دستاوردهای زندگی هم از دست می روند. کلید و راهگشای این مشکل پیدا کردن یک تعادل است. باید مراقب باشید همیشه اولویت زندگی تان همسرتان باشد و او همیشه به او نشان دهید که از همه چیز برایتان مهم تر است.
3-“من قول می دهم که هرگز نگذارم فراموش کنی که چقدر دوستت دارم"؛ به عنوان تعمیم نقطه نظر قبلی، گاهی اوقات شرایط زندگی بسیار سخت می شود و ما تصادفا چیزهایی را در این بین از دست می دهیم. یکی از این چیزها به راحتی می تواند به ما اجازه دهد که بدانیم همسرمان تا چه حد برایمان ارزش قائل است. یکی از بزرگ ترین مشکلات در روابط بلندمدت فقدان قدردانی است. نباید به هرچیزی به عنوان وظیفه همسرمان نگاه کنیم، به این صورت کم کم حس قدردانی از بین می رود و هر دو طرف کاملا مسئولانه عمل می کنند. هنگامی که همسرتان به شما نشان دهد که چقدر برایش مهم هستید و چقدر به شما اهمیت می دهد، شما متوجه می شوید که همسری درست را انتخاب کرده اید.
4-“من قول می دهم که هویت و شخصیتم را از دست ندهم"؛ در هر رابطه شاد و سالم، مهم است که دو نفری که با هم هستند، همان دو نفر باقی بمانند. البته شما زندگی تان را با فردی دیگر شریک می شوید و شما به ”ما” تبدیل می شوید، اما اگر هر دو طرف شروع به از دست دادن امیدها، سرگرمی، رویاها و یا هر چیزی که شخصیت تان را می سازد کنید، این می تواند منجر به نارضایتی عمیق از رابطه شود. این دلیل دیگری است که چرا توسعه نفس به اندازه رشد شخصیتی مهم است. ما باید مطمئن باشیم که نه تنها به عنوان یک زوج بلکه به عنوان دو فرد در کنار یکدیگر نیز رشد می کنیم.
5-“من قول می دهم که همه چیز را هیجان انگیز نگه دارم"؛ یک گام فراتر از یادآوری عشق به فردی که دوستش دارید، حفظ هیجان و جرقه های هیجان انگیز در زندگی است. چند عدد شمع روی میز شام و یک گردش فاقد دلیل آخر هفته می توانند جرقه هایی باشند که سکون زندگی را از بین می برند و هر دو طرف را به وجد می آورند. به عنوان مثال وقتی ما آتشی را روشن می کنیم، نمی توانیم از اتاق بیرون برویم و انتظار داشته باشیم که این سوختن همیشه ادامه داشته باشد، بلکه باید برای ادامه سوزاندن به آن هیزم اضافه کنیم، این جرقه های کوچک در زندگی زناشویی حکم هیزم را دارند. حرارت زندگی را حفظ می کنند و مانع از خاموش شدن آن می شوند.
6- “من قول می دهم که بهترین کارها را برای فرزندانم انجام دهم"؛ درک اهمیت تبدیل بچه به یک اولویت در زندگی خود و انجام هر کاری که می توانیم برای دوست داشتن، تدریس، و بزرگ کردن او به عنوان فردی که به او افتخار می کنیم است. شما می توانید همه کتاب هایی را که می خواهید بخوانید، با تمام والدینی که می خواهید صحبت کنید و تا جایی که ممکن است آماده باشید، اما می توان تصور کرد هر خانواده و هر والدینی چالش ها و دغدغه های منحصر به فردی دارند. وقتی به همسرتان قول می دهید که بهترین کاری را که می توانید در این زمینه انجام دهید و در کنار هم برای تحقق آن تلاش کنید، این دقیقا همان چیزی است که اتفاق می افتد.
7- “من قول می دهم که تو را به طور کامل بپذیرم و دوست داشته باشم”؛ ما همه دارای خصوصیاتی هستیم که می خواهیم در مورد خودمان آن ها را تغییر دهیم. ما نمی توانیم انتظار داشته باشیم که هر چیز کوچک در مورد همسرمان را دوست داشته باشیم، اما آنچه که باید انجام دهیم این است که قول دهیم همه صفات او را بپذیریم و به دنبال تغییر خصوصیات یکدیگر نباشیم.
8- “من قول می دهم که صرفا تو را به خاطر زیبایی ات دوست نداشته باشم”؛ کاملا درست است که شما باید زیبایی کسی که می خواهید به عنوان همسرتان انتخاب کنید را دوست داشته باشید و باید به طور فیزیکی جذب او شوید. اما همه این موارد با دوست داشتن یک فرد صرفا بخاطر زیبایی بسیار متفاوت است.
مادر و مادربزرگ ها همیشه می گویند که هرگز نباید برای مو، دندان، چشم و یا پول عاشق کسی شویم، چرا که زیبایی همه این ها ممکن است خیلی زود از دست برود. زمانی که ازدواج بخشی از گفتگو است، زمانی که حرف از عشق واقعی می شود، تمام این مشخصات زیبای ظاهری جایشان را به ملاک های واقعی و ارزشمند می دهند. اگر همه این ملاک های ظاهری که باعث زیبایی طرف مقابل است، از دست بروند، چه کسی در قلبمان خواهد بود؟ اگر همه این ملاک ها از بین بروند، آیا هنوز هم این شخص را دوست خواهیم داشت؟
9- “من قول می دهم که به خودم، زیبایی ام و سلامتی ام توجه کنم”؛ آیا این یک تناقض به نقطه نظر قبلی است؟ خیر، اینطور نیست.
بین کسی که سن و سالی از او گذشته و کسی که ازدواج می کند و فکر می کند که دیگر نیازی نیست به زیبایی و اندامش اهمیت بدهد تناقض زیادی وجود دارد. درست است که همانطور که سن ما بیشتر می شود؛ بدن و ظاهرمان هم تغییر می کند، اما نکته این است که نباید فقط به این دلیل که یک همسر هستید، به زیبایی و سلامت تان بی توجه باشید. مهم است که ما همچنان یک زندگی سالم داشته باشیم. درست نیست که فقط به این دلیل که در یک رابطه طولانی مدت متعهد هستید، به خودتان و زیبایی و سلامتی تان بی اعتنا باشید.
10- “من قول می دهم که تا پایان با تو بمانم”؛ خیلی ترسناک است، نه؟ بقیه عمرتان، برای همیشه، در تمامی لحظات تلخ و شیرین در کنار کسی خواهید بود که به عنوان همسر انتخابش کرده اید. بله، ترسناک است. من هرگز نمی خواهم که پیر بشوم. وقتی به پدربزرگ و مادربزرگ نگاه می کنم می بینم که ممکن است خیلی زندگی شان پر زرق و برق ، فریبنده و یا دلپذیر نباشد، اما آن ها در هر شرایطی همدیگر را دارند. اما، این واقعیت است. این عشق است. این تعهد و ازدواج است. هنگامی که شما بقیه زندگی خود را به کسی متعهد می شوید، این دقیقا همان کاری است که انجام می دهید. با این وجود ، وقتی با کسی ازدواج می کنید، قول می دهید که از تمامی پل های پیش رو با هم عبور کنید. شما در جاده مسیر زندگی تان، با اطمینان کامل از اینکه شریک زندگی تان با شما قدم خواهد گذاشت، عبور خواهید کرد.