چند روزی همقدم با شهید هلیسایی
وصیتنامه ای که پنج روز قبل از شهادت نوشته شد
رضا خطاب به همسرش اینگونه می نویسد: «من از او بسیار راضی هستم امیدوارم که خداوند پاداش نیکی هایش را بدهد زیرا که من اندکی هم نتوانسته ام آنها را جبران کنم و خواهشم از او این است که فرزندانم را در راه اسلام بزرگ نماید.».
جی پلاس ـ منصوره جاسبی: رضا[1] از آن دسته رزمنده های بی نام و نشانی بود که از همان روزهای ابتدایی جنگ داوطلبانه برای دفاع از این سرزمین راهی جبهه شد و با وجود آنکه تازه چند روزی از ازدواجش می گذشت، مانند بسیاری از جوانان این مرزو بوم قصه وهب را در تاریخ ایران تکرار کرد و در طول شش سال حضورش در جنگ با اینکه دو فرزند کوچک و یک تو راهی داشت، اما هیچ گاه به خود اجازه نداد از زیر بار این مسئولیت شانه خالی کند.
او درست پنج روزی پیش از شهادتش دست به قلم شد و چند سطری را برای همسر و بازماندگانش که ما نیز از جمله آنان هستیم چرا که شهدا به همه مردم این سرزمین متعلق هستند، به یادگار گذاشت. این چند خط را با هم مرور کنیم.
«با سلام و درود بر رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی و رزمندگان سلحشور اسلام بخصوص رادمردان گردان کربلا که با ایثارگری های خود راه گسترش اسلام بر سرزمین های کفر را هموار نمودند.
و با همسرم سخنی بگویم که بحق بسیار شایسته و مادر مهربان برای فرزندانم هست و در زندگی مشترک بسیار مرا سعادتمند نمود و با وجود کمبودهای مالی زندگی ام را خوب اداره نمود البته با دست توانای خداوند که یاری رسان ما در تمام زندگی مشترکمان بود و من از او بسیار راضی هستم امیدوارم که خداوند پاداش نیکی هایش را بدهد زیرا که من اندکی هم نتوانسته ام آنها را جبران کنم و خواهشم از او این است که فرزندانم را در راه اسلام بزرگ نماید و در مدارس علوم دینی را حتما فرا گیرند و در کنارش سایر علوم را، باشد که آنها برای جامعه و اسلام عزیز مفید باشند و موجب رضایت حق تعالی و شادی روح من گردند.»
- شهید رضا هلیسایی از رزمندگان دفاع مقدس که در هفتم اسفند ماه سال 65 در عملیات کربلای پنج به شهادت رسید. از او سه فرزند به یادگار مانده است.
دیدگاه تان را بنویسید