مرد میانسال چمدان در دست از گیت مسافری فرودگاه امام خمینی(ره) عبور کرد. هنوز چند قدمی دور نشده بود که دو مرد با لباسهای رسمی به سمتش آمدند.
به گزارش جی پلاس، یکی از آنها خودش را مأمور امنیت معرفی کرد و به شهریار گفت: حکم جلب شما را داریم.در شرکت شما اختلاف حسابهای مالی دیده شده است. چند نفر از کارمندان شرکت نیز بازداشت شدهاند. بهتر است با ما همکاری کنید. بعد از رفع ابهامات به شرکت برگردانده خواهید شد.شهریار که میدانست رانندهاش در پارکینگ منتظرش است از دو مأمور جوان خواست با او تا پارکینگ بیایند اما آنها مرد میانسال را سوار بر پژویی که در مقابل در ورودی فرودگاه پارک بود؛ کردند.
درخواست 40 هزار دلار
هنوز چند کیلومتری از فرودگاه دور نشده بودند که یکی از مأموران در حالی که اسلحه کلتش را به شهریار نشان میداد از او خواست با خانوادهاش تماس بگیرد. مرد میانسال که تازه متوجه شده بود قربانی یک آدم ربایی شده است با دستهای لرزان شماره پسرش را گرفت و تلفن را در اختیار مأموران قلابی قرار داد: «پدرت پیش ماست. 40 هزار دلار را تا ساعت 2 بعد از ظهر امروز زیر درخت سوختهای که در باغی متروکه در اطراف تهران است دفن کنید. آدرس باغ را برایتان پیامک میکنم؛ فراموش نکنید که اگر از این موضوع با پلیس حرفی بزنید یا دلارها را تا ساعتی که گفته شده به محل مورد نظر نرسانید، باید منتظر اتفاقات بد باشید.»
شکایت آدم ربایی
تماس قطع شد و مرد جوان بلافاصله موضوع را با وکیلشان در میان گذاشت. هنوز لحظاتی از این تماس نگذشته بود که وکیل جوان راهی دادسرای جنایی تهران شد و ربوده شدن موکلش را گزارش کرد.
با اعلام این گزارش به دستور بازپرس شعبه نهم دادسرای جنایی تهران؛ کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شدند. در نخستین گام کارآگاهان به تحقیق از خانواده تاجر چای پرداختند و پسر مرد ربوده شده در تحقیقات گفت: پدرم برای سفر کاری به هند رفته بود.این مسأله نشان میدهد که آنها زمان دقیق فرود پدرم را میدانستند و من به کارمندان پدرم مشکوک هستم.
به دنبال اطلاعاتی که پسر جوان در اختیار مأموران قرار داد دو کارمند شرکت تجاری به دستور بازپرس سهرابی بازداشت شدند. هنوز 5 ساعتی از گروگانگیری نگذشته بود که آدم ربایان از دستگیری دو کارمند شرکت با خبر شده و گروگان میانسال را آزاد کردند.با آزادی گروگان، دو کارمند جوان به نقشه آدم ربایی رئیس شرکت اعتراف کردند.
یکی از آنها به پلیس گفت: من مشکل مالی دارم و همکارم نیز میخواست خانه بخرد و نیاز به پول داشت. مدتی است که در این شرکت کار میکنیم و از وضعیت مالی رئیس شرکت با خبریم. زمانی که از سفرش به هند مطلع شدیم تصمیم گرفتیم که او را برباییم. من به همراه همکار دیگرم و سه نفر از دوستانم این نقشه را طراحی کردیم.
او ادامه داد: من و همکارم که اطلاعات را داشتیم طبق همیشه به سر کار آمدیم تا کسی به ما شک نکند. یکی از دوستانم رابط ما با دو همدست دیگرم شد. دو نفر دیگر هم نقش ربودن رئیس و تماس با خانواده او را داشتند.او ادامه داد: قرار بود 40 هزار دلار بگیریم و به آن سه نفر دیگر نفری هزار دلار بدهیم. مابقی دلارها را هم بین من و همکار دیگرم که طراح اصلی بودیم تقسیم کنیم.
با اعترافات متهمان سه همدست دیگر آنها نیز شناسایی و دستگیر شدند.