حرف های محمد معتمدی درباره کنسرت خیابانی در پارک "آب و آتش"
سیدمحمد معتمدی گفت: همیشه میگفتند موسیقی سنتی چنین قابلیتی ندارد که در مقیاسی در این سطح مردم عام را جذب کند. به نظرم این یک شعار کاملاً اشتباه است که از افراد جریانساز موسیقی نشأت میگیرد.
به گزارش جی پلاس، چندی است اهالی موسیقی با استقبال از برگزاری کنسرتهای رایگان خیابانی برای شاد کردن مردم از این اجراها در محیطهای عمومی سخن میگویند. از همایون شجریان گرفته تا شهرام ناظری و خوانندههای پاپ، بسیاری برای برگزاری این کنسرتها، اعلام آمادگی کردهاند. در این فضای خبری داغ کنسرتهای خیابانی، چراغ اولین کنسرت خیابانی رایگان در فضای باز توسط «محمد معتمدی» خواننده موسیقی ایرانی در پارک «آب و آتش» روشن شد. این در حالی است که پیش از این گفته میشد امکان اجرای این کنسرتها به لحاظ فنی در فضای باز وجود ندارد.
محمد معتمدی، خواننده کشورمان که در برگزاری این کنسرتها پیشگام شد، در گفتوگویی از کم و کیف این رویداد سخن گفته است.
به نظر خودتان، این کنسرت چگونه از آب در آمد؟
من اعتقاد دارم که در سالهای اخیر، کنسرت و موسیقی فقط مختص یک بخش و قشر خاصی از جامعه به لحاظ اقتصادی بوده و متاسفانه همه اقشار جامعه توان خرید بلیت کنسرت را ندارند. من معتقدم موسیقی و کنسرت و شادی حق همه اقشار جامعه است و باید تمهیداتی اندیشیده شود تا همه اقشار جامعه چنانچه دلشان میخواهد و دوست دارند، امکان حضور در کنسرت برایشان وجود داشته باشد. موسیقی و کنسرت و شادی باید متعلق به همه اقشار باشد و به خاطر همین، من تقریباً از اسفند سال ۹۵ در نشست کنسرت «کویر» اعلام کردم که قصد دارم کنسرت رایگان برگزار کنم. از همان زمان هم شروع کردم به برنامهریزی برای اجرای کنسرت رایگان؛ چه در تهران و چه در شهرستان. دقیقاً در تاریخ یکم اسفند سال ۹۵ در نشست مطبوعاتی کنسرت کویر این درخواست و پیشنهاد از جانب بنده مطرح شد. از همان موقع با خیلی از مسؤولان و متولیان رایزنی و صحبت شد. تا چند وقت اخیر که بستر مناسبی برای انجام آن به وجود آمد. البته بحث کیفیت سالن و صدابرداری و حساسیت روی این مسائل درست است و من خودم به شدت بیمار کیفیت هستم و گوشم به کیفیت صدا بسیار حساس است. اما در این شرایط مسئله این است که باید سعی کنیم با همین امکانات موجود، حداکثر روحیه و امید و نشاط را به جامعه شهروندان کشور تزریق کنیم.
آیا قصد دارید باز هم چنین کنسرتهایی برگزار کنید؟
بله قطعاً همیشه برای این کار آماده هستم. فکر میکنم که همه همکاران ما باید وارد این عرصه شوند. مسؤولان هم همت کنند. آن دسته از هنرمندانی که فعال هستند، لازم نیست خیلی هم وقت بگذارند. هر هنرمند فقط اگر در طول سال یک شب را به چنین اجرایی اختصاص دهد که برای مردم به صورت رایگان یا حداقل قیمتی باشد که همه اقشار مردم بتوانند حضور یابند، خیلی خوب است. ما با سازمان فرهنگی ـ هنری شهرداری تهران صحبت کردیم و همچنین با خیلی از هنرمندان، اما متأسفانه زیاد استقبال نشد. نظر من این بود که نباید زیاد سخت گرفت. خیلی از کنسرتها به جایی اینکه در برج میلاد، کاخ سعدآباد و تالار وحدت باشد، میتواند در فرهنگسراهای بهمن و خاوران یا در پردیس و تئاتر تهران با قیمت خیلی پایینتر اجرا شود. این همه هنرمند که مثلاً اگر پنج شب کنسرت دارند یک شب آن را به این صورت اجرا کنند. میدانم که مسؤولان هم کمک و حمایت میکنند و نمیگذارند یک نفر بار آن را به تنهایی به دوش بکشد. ما با برنامههای جمعه شب این اطمینان را به مسؤولان نیروی انتظامی دادیم که این گونه برنامهها مشکلی ایجاد نخواهد کرد و مردم هم در نهایت با فرهنگ و شعور بالا برخورد کردهاند. حتی بعد از کنسرت در هر دو شب بسیاری از مردم ایستادند و از تکتک صندلیهای دیگر تماشاچیان را جمع کردند و این حرکت برای ما حیرتانگیز بود.
گفته میشود که در کنسرت شما ۱۰ هزار صندلی تدارک دیده شده بود. این تعداد واقعی است؟
بله، از نظر تعداد، درست است. فکر میکنم چیزی که امکانات و فضا اجازه میداد، حداکثر حدود ۶ هزار صندلی چیده شده بود و حدود ۴ هزار نفر هم به صورت ایستاده سرپا کنسرت را تماشا میکردند.
دوست دارید کنسرت خیابانی بعدی شما در کجا برگزار شود؟
جنوب شهر؛ هدف اولیهام هم اجرا در جنوب شهر بود. واقعاً مسؤولان قبلی فرهنگی هنری شهرداری، شاهد بودند که ما جلسات متعددی برگزار کردیم. همینطور معاون هنری سازمان فرهنگی شهرداری که جلسات متعددی هم با ایشان برگزار کردیم و قرار بود در پردیس تئاتر تهران یا فرهنگسرای بهمن یک سری برنامه مشابه برگزار کنیم و بلیت آن هم رایگان نباشد؛ ولی از هزار یا دو هزار تومان هم بیشتر نباشد. تازه با این حال قرار بود در سالن باز باشد تا کسانی که حتی توانایی پرداخت همین یکی ـ دو هزار تومان را نداشته باشند، بتوانند به سالن برگزاری کنسرت بیایند که این هم روند تصمیمگیریهایش طولانی شد و اتفاقاً در مرحله اجرایی شدن بود. ولی آن پروسهای که برای کنسرت فضای باز در تهران داشتیم تقریباً از ۴-۵ ماه پیش به همت دوستان در مؤسسه توسعه هنرهای معاصر و شرکت گردشگری عباسآباد پیشنهادش انجام شد و آنها هم رایزنیهای لازم را انجام دادند و واقعاً تا روز قبل از برگزاری همین کنسرت مسؤولان انتظامی این نگرانی را داشتند که شاید امنیت این رویداد برقرار نشود. حتی تا دو ساعت قبل از اجرا با بنده تماس گرفتند که اگر امکان دارد این کنسرت به وقت دیگری موکول شود؛ چون شاید مشکلی پیش بیاید، یا عدهای زیر دست و پا بمانند یا تجمعی صورت بگیرد یا کسی بیاید و مخل امنیت شود یا خدای ناکرده کودکی یا خانمی آسیب ببیند و آنقدر به من استرس وارد شد که قابل وصف نیست. قبل از کنسرت به این حرف مسؤولان انتظامی که میگویند ما باید امنیت مردم را حفظ کنیم، این حس به من منتقل شد و با خود فکر کردم خدای ناکرده به واسطه ازدحام حتی اگر برای یک نفر هم مشکلی پیش بیاید چه کسی باید پاسخگو باشد؟ لیکن خدا را شکر این تجربه، تجربه بسیار خوبی بود و مردم خیلی خوب برخورد کردند. به نظرم با شعورتر و فهیمتر از این مردم را نمیتوان در هیچ جا یافت. به نظرم مردم در این کنسرت مدرک «فوق دکترای تمدن» را دریافت کردند و خیلی خوب و با نظم و بدون حادثه و مشکلی حضور یافتند.
آیا حین اجرا استرس و نگرانی نداشتید؟
من در هر دو شب اجرا استرس داشتم. یک جور نگران اتفاقهای پیشبینی نشده بودم، ولی در هر دو شب پس از اجرای قطعات اول و دوم استرسم کم شد و به روند عادی کنسرت باز گشتم.
ارزیابی شما از این ۱۰ هزار نفری که برای کنسرت شما آمده بودند، چیست؟ آیا شنونده واقعی بودند یا صرفاً برای گذران اوقات فراغت به پارک آمده بودند؟
این میزان توجه و انرژی مثبت حضار و سکوتی که از این سیر جمعیت میدیدم، نشان داد تمام اینها عین شنونده واقعی موسیقی بودند و بسیار خوشحالم از آن انرژی مثبتی که تماشاچیان با خودشان بردهاند و در شهر و خانواده پراکنده کردند. در واقع آن حس مثبتی که که در جامعه پراکنده شده بالاترین دستمزدی بوده که دریافت کردهایم. یک نکته به نظرم خیلی خوب آمد و آن از این قرار بود که همیشه میگفتند موسیقی سنتی چنین قابلیتی ندارد که در مقیاسی در این سطح مردم عام را جذب کند. به نظرم این یک شعار کاملاً اشتباه است که از جریانسازهای موسیقی نشأت میگیرد. به خاطر اینکه هر روز و هر سال بتوانند یک ستاره جدید ارزان قیمت رو کنند و با آن سالنها را پر کنند و این مسئله را آنها که از این قضیه سود مالی میبرند، درست کردهاند. ولی به نظرم مردم هنوز که هنوز است برای موسیقی سنتی و فاخر ارزش فراوانی قائل هستند. در این کنسرت برای آثار مرحوم تجویدی و دیگر آثار موسیقی ایرانی تشویقهای خوبی میکردند. منتها مردم باید در معرض این موسیقی باشند. در این عرصه هم رسانه ملی و هم مسؤولان شهری باید قوی ظاهر شوند و هم خود هنرمند و هم خود مردم؛ یعنی در واقع چهار رکن اصلی رسانه، مسؤولان، هنرمندان و مردم باید دست به دست هم بدهند و سطح فرهنگ شنیداری جامعه را ارتقا بخشند. من واقعاً به نیروی انتظامی تبریک میگویم که اینقدر خوب و کاربلد توانستند از پس تأمین امنیت این برنامه برآیند و به بهترین شکل آن را کنترل کنند. البته نیروی انتظامی حضورش زیاد قابل مشاهده نبود و بیشتر به صورت نرمافزاری فضا را کنترل میکرد.
خیلی از هنرمندان و خوانندهها میگفتند که کنسرت خیابانی کاری نشدنی است و اصلاً قابل اجرا نیست و امکانات به گونهای نیست که بتوان در فضای بازی و در مقیاس کلان موسیقی و کنسرت اجرا کرد. حالا پس از این اجرا که چراغ کنسرت خیابانی با دستان شما روشن شده در این مورد چه پاسخی دارید؟
متأسفانه تصورات از این قضیه مقداری اشتباه است. هم تصور هنرمندان اشتباه است و هم مسؤولان. هنرمندان فکر میکنند که یک شب یک برنامه باید اجرا کنند و کل جمعیت تهران هم بیاید و آن اجرا را تماشا کند. بعد هم بروند خانه که واقعاً اینجور نمیشود. چون جمعیتی بیش از ۷-۸ هزار تا نهایت ۱۰ هزار نفر را بیشتر نمیتوان برای این کنسرت جمع کرد. لیکن اگر این خواسته عمومی را سرشکن کنیم و سالی دو بار و یا هر هنرمندی سالی یک بار این کار را انجام دهد و مسؤولان هم تمهیدات لازم را انجام دهند، شدنی خواهد بود. اتفاقاً مخاطب هدف شخص بنده از اول مردم جنوب شهر بودهاند. ای کاش میشد این برنامه را در جاهای مختلف جنوب شهر اجرا کرد. البته این هم خوب بود فقط هزینه ایاب و ذهاب شامل میشد برای خانوادهای که مثلاً بخواهد از جنوب شهر بیایند تا پارک آب و آتش. اگر هر هنرمند سالی یک اجرا حتی در سالن هم برگزار کند، مثلاً هنرمندی که در سال ۵۰ تا ۱۰۰ کنسرت برگزار میکند یکی از این کنسرتها را به این امر اختصاص دهد که به صورت رایگان برای مردم اجرا کند. حالا در جنوب شهر باشد یا شمال شهر که البته همت مسؤولان را میطلبد این کار. کار بزرگی خواهد بود. چون هم سطح ذائقه شنیداری مردم را ارتقا میبخشد و هم روحیه و نشاط عمومی جامعه را افزایش میدهد.
برای صدابرداری چه طراحیای صورت گرفت که این ۱۰ هزار نفر بتوانند صدایی مطلوب از موسیقی بشنوند؟
صدابرداری این برنامه هم با تمهیداتی که صورت گرفت و ملزوماتی که دوستان تهیه کننده تدارک دیدند خوب بود. صدابردار تالار وحدت، کار صدابرداری این کنسرت را بر عهده داشت و او آنچه را که برای صدابرداری در این مقیاس نیاز بود تدارک دید و فکر میکنم مخصوصاً در شب دوم کیفیت صدابرداری خیلی خوب بود. شب اول هم خوب بود اما در شب دوم خرده مشکلاتی هم که وجود داشت برطرف شد.
آیا قبل از کنسرت مرحله ساوندچک (ولومگیری و چک کردن صدای میکروفنها با سازها و خواننده و تنظیم خروجی صدا و تنظیم مانیتورها) را انجام دادید؟
نه، متأسفانه امکان انجام ساوندچک نبود. چون مردم از یک ساعت قبل از اجرا به محل آمده بودند و امکان استقرار گروه و انجام ساوندچک وجود نداشت. از اینرو قرار گذاشتیم پس از اجرای قطعه اول یک ساوندچک مختصر انجام دهیم. بیشتر به لحاظ مانیتورینگ مشکل داشتیم که قرار بود بین اجرای قطعه اول و دوم اصلاح شود که همینطور هم شد و مانیتورینگ صدا اصلاح شد.
دیدگاه تان را بنویسید