چهشد که خشکسالی شدیم؟
پروفسور پرویز کرداونی میگوید: شروع کردهاند به بستن چاهها، چاههایی که میتواند آب یک کشاورز را برای ۱۴ شبانهروز تامین کند، یکشبه میبندند. مگر این چاه را چه کسی ساخته؟ خود وزارت نیرو به توصیه نماینده مجلس ساخته. وزارت آب و برق سابق و وزارت نیرو این مشکل را به وجود آوردند. وزارت نیرو الان هم دارد اشتباه میکند.
ورشکستگی آبی ایران یک سالی هست که مطرح شده. اما امسال اتفاق دیگری هم افتاده است؛ با کاهش شدید بارندگی در شهرهای مختلف ایران مخصوصا شهرهای مرکزی، اوایل زمستان امسال شبیه به تابستان شد؛ هوا گرم و خشک بود و هشدارها درباره خشکسالی به اوج خود رسید.
به گفته شاهرخ فاتح، رئیس مرکز ملی خشکسالی سازمان هواشناسی، ایران امسال خشکترین پاییز ۶۷ سال اخیر را تجربه کرد و ۹۶ درصد مساحت ایران هم درگیر یک خشکسالی بلند مدت بودند، هنوز دلیل این خشکسالی مشخص نیست برخی آن را با گرمایش جهانی یا همان تغییراقلیم مرتبط میدانند و برخی از متخصصان هم میگویند عوامل انسانی روی این اتفاق تاثیر بیشتری داشتهاند. اما چیزی که تحقیقات نشان میدهد این است با ادامه افزایش دمای کره زمین قطعا میزان بارندگی در ایران کاهش پیدا میکند.
البته این تنها عامل وضعیت منابع آبی ایران نیست، توسعه، افزایش جمعیت و نحوه مدیریت منابع آب در ایران در چند دهه گذشته هم در کنار یکدیگر تاثیر شدیدی در بحران آبی کنونی ایران دارند.
در همین رابطه با پروفسور پرویز کردوانی پدر علم کویرشناسی ایران، گفت و گویی داشتیم، او معتقد است که نظم بارندگیها در ایران تغییر کرده و دوره ۷ سالههای خشکسالی-ترسالی به پایان رسیده است.
این اقلیم شناسی معتقد است که نباید کشاورزی را در ایران تعطیل کرد یا آنرا متهم اصلی بیآبی دانست.
آقای دکتر، ما خشکترین زمستان را در ۶۷ سال گذشته تجربه کردهایم و از سویی هم همه دارند از بحران زمستان و پاییز سال بعد نگران هستند، واقعا این بحران جدی است؟
ببینید ما الان ۳ مسئله ما هوا داریم؛ یکی مسئله آلودگیهوا است، یکی مسئله سوراخ شدن لایه اوزون است که منجر به ایجاد سرطان، آب مروارید و ... میشود و آخری هم که مهمترین است گرم شدن کرهزمین است. این گرم شدن مسائل زیادی به وجود آورده که یکی از آنها مربوط به آب است.
در واقع این گرم شدن بر اثر انتشار دیاکسید کربن و متان است، این گازها مثل سقف نمیگذارند هوا به بالا برود و این باعث گرم شدن میشود، از سویی هم کرهزمین یک فضایی دارد که نه هوا از آن بیرون میآید و نه هوا وارد آن میشود، به همین دلیل نه بارندگی کم میشود نه زیاد. به همین دلیل وقتی زمین گرم میشود مناطقی که بارندگی بیشتری داشتند بارندگیشان افزایش پیدا میکند و مناطقی هم که بارندگیشان کمتر بوده کمتر میشود.
ایران جزو مناطقی است که بارندگیش کمتر بوده؟
بله، در مصاحبهها گفتهاند که ما چیزی حدود یک سوم میانگین دنیا یعنی ۲۵۰ میلیمتر بارندگی داریم. همینطور کشورهایی که برخلاف بیش از ۸۰۰ میلیمتر بارندگی دارند کشورهای مرطوب هستند، این کشورها به علت شرایط آب و هواییشان نیازی به آبیاری هم ندارند، نام هوای این مناطق کم فشار است. اکنون اگر بارندگی در ایران کم شده قطعا در جایی دیگر افزایش پیدا کرده. از سویی به خاطر گرم شدن زمین برف هم دیگر نمیآید، اکنون برف ۵۰۰ متر بالا رفته است یعنی مثلا اگر تا خیابان زعفرانیه برف میآمد الان تا ۵۰۰ متر بالاتر برف میآید. یا برای مثال گیاهانی که زمانی در دشتها رشد میکردند الان در کوه آلپ دارند رشد میکنند.
یعنی میتوانیم بگوییم ما به خاطر گرمایش زمین در یک دوره خشکسالی هستیم که روزی تمام میشود؟
ببینید گرمایش نظم را هم به هم زده است، قدیم میگفتند یک دوره ۷ ساله خشکسالی داریم بعد ترسالی میشود و ... ولی نه اکنون این نظم هم به هم ریخته است، مثلا مازندران ۲هزار میلیمتر بارندگی داشت ولی الان وضعش خیلی بد است چون به طور استثنا شرایط گیلان و مازندران با شرایط آب و هوای جهانی فرق میکند چون آب و هوای این مناطق محلی است. گیلان باید بیابان میشد ولی از برکت کوه تالش، البرز و دریای خزر الان دارای یک آب و هوای محلی است. پس اینکه مثلا میگوییم چند سال دیگر اصفهان ترسالی میشود دیگر چنین چیزی امکان ندارد.
با این وضعیت هیچ انتظاری نباید داشته باشیم که بارش باران بتواند وضعیت منابع آبی ما را درست کند؟
یک اتفاق دیگر هم رخ میدهد، در مناطقی که الان گرم شدند و آب تبخیر شده به بالا رفته و کیسه یا رودهای هوایی در آسمان تشکیل میشود و به طور ناگهانی میبینیم در یک منطقهای مثل یزد که اصلا انتظارش را نداریم میبینیم بارندگی شدیدی رخ میدهد. اینجاست که وزارت نیرو باید آماده چنین بارندگیهایی باشد، این وزارت خانه همیشه میگوید آب نداریم، بعد که ناگهان باران میآید میگوید آب گرفتگی شده مراقب باشید و ... نه، این فرد مدیر نیست. وزارت نیرو باید آماده باشد و امکانات داشته باشد که اگر مثل چند وقت پیش برف آمد هیچ آبی اصلا هدر نرود. الان دارند در طرحی به اسم تعادل بخشی آب روستاها را کم میکنند، شرایط مثل خانوادهای است که وضع مالیش خیلی خوب بوده و الان بد شده، مرد فقط دارد به زن و بچش فشار میآورد و نمیرود جای دیگری کار کند. وزارت نیرو میگوید آب نیست پس آب کشاورزها را کم میکند، چاههای غیرمجاز را میبندد و ... ولی این بارانی که الان آمد چه شد؟ این نمیآمد بهتر بود، چون همه چیز را نابود کرد.
آقای دکتر همانطور که در حرفهای شما گفته شد میزان بارندگی در کشور کاهش پیدا کرده از سویی هم بحث نحوه مدیریت منابع آبی ما در ایران وجود دارد، کدام یکی از اینها تاثیر بیشتری روی بحران یا ورشستگی آبی ایران دارد؟
ببینید ما ۲ نوع خشکسالی داریم، یکی اقلیمی یکی آبی، ما هر دوی اینها را داریم ولی بیشتر درگیر دومی هستیم. یعنی منابع آب کم شده علتش کاهش بارندگی نیست علتش افراط ما است. یعنی اگر در تهران هزار میلیمتر هم باران بیاید ما باز کم بود آب داریم چون ساخت و ساز در آن افزایش پیدا کرده. پس به طور کلی خشکسالی اقلیمی بهانه است و در آن خانواده که مثال زدم مثل اضافه کار است، اما خشکسالی آبی یعنی ولخرج هستیم. به همین دلیل است که اگر یک سال هم باران بیاید ما وضعمان خوب نمیشود، چون چاههای ما پایین رفتند و سدهای ما هم قابلیت ذخیره آب ندارند.
الان جمعیت دارد زیاد میشود، روز به روز هم تعداد ساختمانها دارد افزایش پیدا میکند، روز به روز هم دارند تاسیسات جدید میسازند، همین امروز ۱۳۰۰ طرح در یزد افتتاح شد، همه اینها آب میخواهد، اصلا حواسشان به آب نیست باید فکر کنند، اگر کسی میخواهد جایی را توسعه دهد باید از وزارت نیرو اجازه بگیرد. انقلاب که شد گفتند اول کشاورزی را توسعه دهیم که خودکفا شویم، بعد هم گفتند صنعت خوب است، بعد باز هم گفتند نه و به سمت صنایع بزرگ مثل فولاد رفتند، کشورهای خارجی که اینکار را میکردند کنار دریا بودند، اصلا نمیفهمند که آب نیست. بعد بهانه هم میآورند که خشکسالی وجود دارد، علت این اتفاقات خشکسالی نیست بلکه علتش افراط است و حتی برنامههای الان دولت هم وضعیت را روز به روز بدتر میکند.
پس این خشکسالی آبی همانطور که گفتید نتیجه سالها ولخرجی در منابع آبی ما است، به طور دقیقتر ما به شکلی منابع آبی کشورمان را کمتر و کمتر کردیم؟
من ۸۸ سال دارم و ۵۲ سال هم هست که استاد دانشگاه هستم، پس خیلی چیزها را از نزدیک دیدم. ببینید تا ۱۳۲۷ ما هیچ مدیریتی در حوزه آب نداشتیم، مالکین قنات میساختند و هر کس هم میتوانست از رودخانه آب میگرفت. اما بعد گفتند جمعیت دارد افزایش پیدا میکند و به همین دلیل آب را باید مدیریت کرد، چیزی که وزارت نیرو هم دارد الان میگوید. به همین دلیل بنگاه مستقل آبیاری را ساختند، من آن زمان ۱۹ ساله بودم. این بنگاه توسعه پیدا کرد تبدیل شد به وزارت آب و برق و در پایان هم وزارت نیرو ساخته شد. همه اینها گفتند که دنیا دارد توسعه پیدا میکند و با قنات مخالفت کردند.
و چه فناوریهایی را به جای قنات پیشنهاد دادند؟ و آیا اینها باعث وضع کنونی ما شدهاند؟
همین وزارت آب و برق و وزارت نیرو با کمک نمایندههای مجلس از ۳ تکنولوژی مختلف استفاده کردند تا آب را به شکل کافی در اختیار مردم قرار دهند؛ یکی چاههای عمیق و نیمه عمیق بود. کشاورز، مشممند، مشحسن چه میدانست چاه چیست؟ توسط چاه مردم هرچقدر دلشان میخواست آب برمیداشتند، قنات چنین اجازهای را به مردم نمیداد.
بعد از نیمه عمیق، چاه عمیق ساخته شد که همه چیز را نابود کرد، این چاه را ساختند و به مردم گفتند بروید توسعه بدهید همه هم از این خوشحال بودند. الان فرض کنید میخواهید دستتان را وارد جیب یکی کنید و خوراکی بردارید اگر دستتان را ته ببرید میتوانید همهی خوراکی را ببرید. با قنات که هیچ با چاه نیمه عمیق هم نمیشد همهی آب را برد، این روند ساخت چاههای عمیق انقدر ادامه پیدا کرد که الان وضعیت ما به این شکل است. این کار را وزارت نیرو انجام داد، مردم که نمیدانستند چاه عمیق چیست.
دومین عامل موضوع سد و کانال کشی بود، پیش از این دو هزار سال پیش در زمان هخامنشی در ایران سد ساخته شده بود، در آن سد آب فقط با خود شیب میتوانست حرکت کند و امکان پمپ و کانال کشی نبود، اما مسئولان ما سد را کانال کشی کردند و آب زاینده رود را گرفتند و به شهرهای مختلف دادند. اسم این دو فناوری را هم عامل توسعه گذاشتند. سومی هم شیر و شلنگ بود، اینها را ساختند و اسمش را گذاشتند نماد تمدن، یعنی اروپایی که از شلنگ آب میگرفت متمدن بود ما متمدن نبودیم. این درست مثل ماشین است، در روستا اسب بود ولی وقتی دیدند با ماشین میتوان یک مسیری را سریع رفت دیگر همه ماشین خریدند.
یعنی ما با این حجم از رشد جمعیت اصلا نباید به سمت این ۳ فناوری میرفتیم؟
نه، اروپایی ها باید به ما میگفتند که امکان دارد آبی که از چاه استفاده میکنیم روزی تمام شود. این است که بعد از ۷۰ سال تازه دارند این حرفها را میزنند که آبیاری قطرهای کنیم، از محصولاتی استفاده کنیم که آب کمتری مصرف میکنند و ... آن زمان میگفتند فقط باید توسعه داد، آب را از سدها دادند به شهر و نگفتند که این آب برای اهواز است و باید آن را درست استفاده کنیم و تازه دارند این حرفها را میگویند! شیر و شلنگ هم دادند و به مردم گفتند هرچقدر میخواهید از آن استفاده کنید، تازه آمدند میگویند نه مثل آمریکا آب کمتری استفاده کنید.
لسآنجلس وضعیت بسیاری بدی از لحاظ منابع آبی داشت، آقای براون فرماندار این شهر آمد دستور داد که مصرف آب صنعت، کشاورزی و شرب باید ۲۵ درصد کاهش پیدا کند، نگفت که فقط مصرف آب کشاورزی باید کم شود. در این نتیجه این کار خواهر من در ایالت متحده همه فضای سبز خانه خود را از بین برد، یک نایلن سیاه پهن کرد روی آن ریگ کرد و فقط در ۵ نقطه گل کاشت.
در دانشگاه آنجا، برای آبیاری درختان یا از آب رود استفاده میکردند، پلیس آب گذاشتند و قرار شد شستشویی ماشین با شلنگ ۵۰۰ دلار جریمه مالی داشته باشد، یا به بچهها در مدارس شیر کم مصرف داده شده تا به خانوادههای خود بدهند، فضای سبز چمن را بین بردند و .. همهی اینکارها باعث شد پارسال اعلام کنند ۷ سال خشکسالی نابودی لسآنجلس را عقب انداخته شده. پس به ما گفتند توسعه پیدا کنیم و کشاورزی را اول از همه توسعه دهیم تا خودکفا شویم، بعد صنعت را توسعه دادند و در پایان هم صنعت را رشد دادیم و در نتیجه مشکل آب پیش آمد.
همانطور که گفتید در کنار توسعه و استفاده از ۳ فناوری، قوانینی هم در ایران تصویب شد بحثهایی مربوط به اولویتبندی، چاه و ... چقدر این تصمیمات درست بود؟
مسئله آب که به وجود آمد، قانونی گذاشتند که همه چیز را خراب کرد، وزارت نیرو گفت که باید اولویت بدهیم. اولویت اول را آب شرب یا همان آب شهر گذاشتند، دومین اولیت صنعت بود و سوم هم کشاورزی. درباره تالاب و باتلاق هم همه نمایندهها گفتند آب دارد تلف میشود. بعد که دیدند آب زیادی به این شکل دارد مصرف میشود چاه زدن در دشتهای زیادی را ممنوع کردند، شما فکر کنید در دشت کرج ساخت چاه ممنون شد ولی در خود شهر ممنوع نبود، حتما شنیدید که میگویند چاههای غیرمجاز، چه کسی این چاهها را درست کرد خودشان؟ الان هم شروع کردند بستن این چاهها، چاههایی که میتواند آب یک کشاورز را برای ۱۴ شبانه روز تامین کند را یک شبه میبندند. مگر این چاه را چه کسی ساخته؟ خود وزارت نیرو به توصیه نماینده مجلس ساخته. وزارت آب و برق سابق و وزارت نیرو این مشکل را به وجود آوردند. وزارت نیرو الان هم دارد اشتباه میکند.
چه اشتباهاتی؟ و اساسا شما چرا آنها را اشتباه میدانید؟
دشتها را برای کشاورزی و روستاها تعطیل کردند و این یعنی شهرها آزاد شدند و قرار شد به اندازه ممکنهرچقدر میشد سد و چاه در آن ساخته شود، این باعث شد روستاها سریعا به شهر تبدیل شوند. روستا که شهر شد دیگر وزارت نیرو هیچکاری نمیتواند انجام دهد و این یعنی مسئله آب حادتر میشود، چون فضای سبز، زمین کشاورزی، اداره و ... هم در آن ساخته شود.
برنامه الان جنگ وزارت نیرو علیه کشاورزی است، سال پیش در سمینار اقتصاد آب در تهران مدیر بهرهبرداری و حفظات آبهای زیرزمینی گفت که دارند آب کشاورزی را کم میکنند که به شهر و صنعت کمک کنند. بعد آقای مدیرعامل شرکت منابع آب ایرانماه پیش گفت که برف نیامده و ناچارند آب کشاورزی را جیره بندی و قطع کنند. شما حساب کنید آب کشاورز را موقع کشت قطع کنند.
بعد آقای معاون وزیر نیرو در امور آب هم گفت که اشتغال در کشاورزی خیلی کم است و در صنعت با آب کمتری شغل بیشتری فراهم میشود، بعد هم گفته که صنایع چاههای کشاورزها را بخرند. خود آقای وزیر نیرو هم که خیلی به او ارادت دارم بعد از جلسه هیئت دولت گفت که هم کشاورزی آب میخواهد هم صنعت ولی اگر صنایع مشکلی داشت آبش را جبران میکنیم ولی کشاورزی را نمیتوانند جبران کنیم به همین دلیل آنها باید در تاسیسات انرژی خورشیدی به ما کمک کنند. شما حساب کنید کشاورز، کارش را تعطیل کند و به سمت انرژی خورشیدی برود، اگر قرار باشد کسی این کار را انجام دهد صنعت است. یا وزیر نیرو گفت که با کشتهای پر مصرف به شدت مخالف است و کشاورزان حق ندارند بکارند و باز معاون همین وزارت نیرو گفته شهرها آب ندارند تا میشود چاه ساخته شود و کشاورزان از فاضلاب استفاده کنند.
به نظرتان علت این همه اقدامات فقط برای کشاورزی چیست؟
همه اینکارها را انجام میدهند چون میگویند کشاورزها ۹۰ آب را مصرف میکنند، افرادی مثل شما هم بیرون نمیروید و قبول میکنید. مگر شهریها آب را هدر نمیدهند؟ اینکه تهران رود ندارد ولی ۳ رود فاضلاب دارد چیست؟ چرا نمیگوید شهرداریها دیگر چمن نکارند؟ یا مثلا الان در لرستانی که باید کشاورزی ایران را تامین کند ترسیده و گفته الگوی کشت را خودش مشخص میکند و از این به بعد زعفران و گل محمدی میکارند! مگر مردم نان نمیخواهند؟ همه اینها نابود کردن کشاورزی است ولی بالعکس در کشورهای پیشرفته دنیا وقتی به سمت صنعت رفتند کشاورزی را نابود نکردند و حتی کمک هم کردند چون غذا مهم است. اشتباه است که میگویند اول هوا بعد آب و بعد غذا، ولی الان نه بر اساس سیل و خشکسالی که وجود دارد غذا در دنیا مهم است به خصوص برای ما که تحریمیم.
از سویی کشورها در دنیا الان جزو سازمان جهانی تجارت شدند ولی ما چون عضو این سازمان نیستیم محصولاتمان را ارزان میخریم و گران میفروشیم. کشاورزی منبع غذایی ما است، ولی الان کمک که نمیکنند هیچ فاضلاب ها را میدهند به کشاورزی به همین دلیل میوه و سبزی که سالمترین غذا بودند الان بدترین هستند. میگویند آب شرب، مگر ورامین شهر نیست؟ چرا الان ۸ سال است که سد لتیان را باز نکردند و آبش را فقط به تهران میدهند؟ پس کمک که نمیکنند هیچ امنیت غذایی را به هم میزند.
اما میگویند برای تامین امنیت غذایی، غذا وارد میکنند.
نه اینکار هم اشتباه است، چون کسانی که غذا را وارد میکنند یک سودی هم از آن میبرند، پس وضعیت موادغذایی ما دارد روز به روز بدتر میشود.
اما هر میزانی هم باشد، بخش زیادی از آب ما دارد در کشاورزی مصرف میشود برای این حوزه نباید هیچ اقدامی انجام دهیم؟
وزارت نیرو میگوید کشاورزها دارند آب را تلف میکنند و برای همین فقط میرود آب چاه را کم میکند، اینجا است که دارند اشتباه میکنند. اولا اگر در چاه را میبندند آن ۲۰ خانواری که از آن استفاده میکنند کجا بروند؟ باید از کشورهای پیشرفته یاد بگیرند، مثل استرالیا. استرالیا میآید به منی که برای ده کردوان هستم میگوید روستایی ها را جمع کنید میخواهیم نصف آب روستا را بخریم. از سویی هم ۶ ماه زودتر به وزارت کشاورزی این اقدام را خبر میدهد و این وزارت خانه هم بذر اصلاح شده و کود به کشاورز میدهد تا تولید کم نشود.
من هم الان میگویم آب روستایی را کم کردید اشکال ندارد ولی به جای آن به کشاورز کود، بذر اصلاح شده و ... بدهید. ولی اینها کم میکنند و میروند، همین است که میگوید آب را دارند هدر میدهند. همانطور که مش ممد و مش مش حسین نمیفهمید چاه چیست کشاورز هم نمیداند کود چیست و وزارت کشاورزی باید کمک کند. همین میشود که اخیرا وزیر کشاورزی گفت آب هست ولی ملت تنبلیم، ولی معاونش آقای طباطبایی گفت که سازمان آب دارد آب و برق گلخانهها را هم قطع میکند. حق ندارد آب هر جایی را کم کنند، آب برخی جاها را اگر قطع کنید دیگر آب به زمین نمیرسد.
اینکه آب کشاورز را کم میکنند البته بدون انجام هیچ کمک دیگری باعث نمیشود کشاورز به شکلی مصرف خود را کاهش دهد؟
نه اتفاقا باعث میشود به شهر مهاجرت کنند و شرایط مثل زمانی میشود که با پول نفت مواد غذایی وارد میکردیم اما بعد از مدتی دیگر پول نفتی نبود. پس ببینید آب کشاورزی از آب شهری مهم تر است چون کشاورز دارد به تمام ایران غذا میدهد. کشاورز کسی است که مواد غذایی خودش، دام، شهرها، کارگرهای صنعتی را خودش تولید کند و در آخر هم صادرات داشته باشد. ولی الان دارند کشاورزی را نابود میکنند، قبلا فقط منابع غذایی نبود الان دیگر پول نفت هم نیست این است که کشاورز مهاجرت میکند، شهرهایی که بزرگتر شدند سرطان هستند ما ها هم سلولهای سرطانی هستیم. کشاورز در آنجا دارد مواد غذایی تولید میکند، تعادل جمعیتی وجود دارد و ... پس همین است که ما به نتیجه نمیرسیم.
دیدگاه تان را بنویسید