زندان های متحرک شهر تهران!

فضای کم قسمت بانوان نسبت به آقایان و تبعیضی که حتی در حمل و نقل شهری اعمال شده است، میله‌هایی که به سقف چسبیده‌اند تا دست کمتر شهروندی به آن برسد، نبود دستگیره‌ای که حتی بتوان به آن تکیه کرد و حالا تبلیغاتی که در اتوبوس‌ها چشم را آزار می‌دهند و سر درد می‌آوردند!

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش جی پلاس، این‌ها بارزترین مشکلاتی هستند که نظر هر شهروندی با سوار شدن به اتوبوس‌های بی آرتی جلب می‌شود اما  فرهنگ و روحیه‌ی مطالبه‌گری وجود ندارد تا نارضایتی خود را در این باره مطرح و حقوق‌ شهروندی‌شان را به مسوولان متولی یادآوری کنند.  

تبلیغات شهری آنقدر بزرگ‌ و بزرگ‌تر شدند که حتی مثل یک حجاب روی اتوبوس‌های شهری را هم گرفته‌اند. تبلیغات بزرگی که در شهر می‌چرخند و حتی از فضای داخل اتوبوس‌ها هم با نقطه‌های ریزی که چشم را آزار می‌دهند، می‌گویند، به من نگاه کن! نقطه‌های تو خالی ریزی که به صورت فشرده کنار هم قرار گرفته‌اند، ایستگاه به ایستگاه و تا زمانی که به مقصد برسیم، چشم‌هایمان را آزار می‌دهند، ارتباط ما با دنیای بیرون از اتوبوس را قطع می‌کنند تا جایی که موجب سرگیجه‌ می‌شوند و ترجیح می‌دهیم چشم‌هایمان را ببندیم.

با وجود آنکه هنوز چرایی فضای کوچکی که در حمل و نقل شهری به زنان اختصاص داده‌اند برای بسیاری همچنان سوال است، این طور به نظر می‌رسد که پوشاندن شیشه اتوبوس‌ها با تبلیغات نیز ذهن پرسش‌گر شهروندانی که دقایقی وقت فکر کردن دارند و نگاهی به آسمان آلوده تهران می‌کنند، درگیر نشود. شهروندانی که بسیاری آنها از حضور این تبلیغات شاکی هستند.

 ستاره لیسانس مدیریت بیمه  دارد و هر روز برای رفتن به محل کارش از اتوبوس استفاده می‌کند. با اینکه با تبلیغات شهری مخالفتی ندارد اما از اینکه تبلیغات این چنینی ارتباطش را با بیرون قطع کرده، شاکی است و می‌گوید: «گاهی که با دوستان یا اعضای خانواده‌ در یک ایستگاه مشخص قرار می‌گذاشتم از پنجره به بیرون علامت می‌دادم تا آنها متوجه و بتوانند سوار شوند اما از زمانی که این تبلیغات روی اتوبوس‌ها نصب شده نمی‌توان بیرون آن یا بالعکس  را دید. وقتی وارد اتوبوس می‌شوم احساس می‌کنم وارد غار می‌شوم. ای کاش برای ما به عنوان یک شهروند هم ارزشی قائل می‌شدند.»

در قوانین تبلیغات شهری و محیطی به مواردی از جمله اینکه آگهی‌های‌ تبلیغاتی‌ نباید سبب‌ رنجش‌ اشخاصی‌ که‌ از برخی‌ معلولیت‌ها و یا بیماری‌ رنج‌ می‌برند شود، نباید القاء وحشت‌ و خشونت‌ کند، در جریان‌ موارد تبلیغاتی‌ باید کلیه‌ قوانین‌ مربوط‌ به‌ حمایت‌ از حقوقِ مادی‌ و معنوی‌ مؤلفان، مصنفان‌ و هنرمندان‌ و آیین‌ نامه‌های‌ مربوطه‌ رعایت‌ شود، آورده شده است اما به اینکه تبلیغات نباید حقوق شهروندی را زیر سوال ببرد یا موجب عصبانی شدن شهروندان نشود، هیچ اشاره‌ای نشده است.

شهروند دیگری که از فضای بسته و تاریک دوری می‌کند، ترجیح می‌دهد به جای مترو از اتوبوس استفاده کند. ۵۰ سال از عمرش می‌گذرد، دلش می‌خواهد نور و جریان زندگی در خیابان‌ها را ببیند و می‌گوید: «وقتی سوار اتوبوس می‌شوم، احساس می‌کنم وارد زندان زنان شده‌ام چون هم فضا به اندازه کافی کوچک است و هم با چسباندن تبلیغات،  داخل اتوبوس‌ها به اندازه کافی تاریک شده‌اند. همین چند روز پیش خانم سالمندی را دیدم که چون نتوانسته بود بیرون اتوبوس را واضح ببیند، ایستگاهی که باید پیاده می‌شد را رد کرد، آنقدر عصبانی شد که شروع به فحاشی کرد. تا پایان روز ذهن من درگیر شده بود که چرا باید مشکل این چنینی یک زن سالخورده را به درجه‌ای از عصبانیت برساند که به زمین و زمان فحش دهد!»

یگانه دانشجوی رشته جامعه شناسی است و معمولا برای رفت و آمد به دانشگاه و محل کار از اتوبوس استفاده می‌کند. او هم معتقد است: «برچسب‌هایی که روی اتوبوس ‌چسبانده‌اند، دید را مخدوش کرده است به ویژه شب‌ها که به خانه بر می‌گردم، وقتی چراغ‌های داخل اتوبوس را روشن می‌کنند، انعکاس نور اجازه نمی‌دهد منظره بیرون و خیابان‌ها را ببینم. زمانی که شیشه‌ها محاصره نشده بودند، کودکان زیادی با تماشای منظره بیرون سرگرم می‌شدند اما از زمانی که این تبلیغات شکل گرفته، بارها دیده‌ام بسیاری از کودکان کلافه‌ می‌شوند و از اینکه نمی‌توانند با محیط بیرون سرگرم باشند گریه و بی‌قراری می‌کنند تا جایی که مادرهایشان راهم کلافه می‌کنند.  از طرفی فکر می‌کنم تماشای هر روزه اجسام بزرگ در حال حرکت که روی آنها تبلیغات چسبانده شده باعث خسته شدن مغز و توحش می‌شود.»

فاطمه هم که لیسانس ارتباطات دارد، معتقد است: «برچسب‌های تبلیغاتی بزرگ موجب شده، از بیرون نتوانی فضای داخل اتوبوس را ببینی و از داخل هم سردر گم باشی. بارها برایم پیش آمده با حضور در چنین فضایی سر درد بگیرم. به همین دلیل ترجیح می‌دهم آنقدر در ایستگاه منتظر بمانم تا سواراتوبوسی که تبلیغات ندارد، شوم.»

او درباره اینکه تبلیغات تا چه اندازه در ذهنش می‌ماند، می‌گوید: «جالب است که شاید با اولین نگاه، تبلیغی، ذهن من را درگیر کند اما در حالت عادی آن تبلیغ  را اصلا به یاد نمی‌آورم.»

علیرضا هم معتقد است اگر مدیران بر این نوع پوشش اتوبوس‌ها مصر هستند، دست‌کم می‌توانستند مابه‌ازاهای صوتی یا تصویری در درون اتوبوس‌ها طراحی کنند تا هم مردم سردرگم نشوند و هم از زمانشان به نوعی بهره‌ی بهتری ببرند.

راننده‌ها شاکیان دیگر تبلیغات اتوبوسی هستند. ۲۰ سالی می‌شود که راننده شرکت واحد است و اظهار می‌کند: «قبلا که برچسب‌ها تیره‌تر بود اما حالا بهتر شده است. از وقتی که تبلیغات را روی اتوبوس چسبانده‌اند، نه تنها من بلکه همکاران دیگر هم بارها شاهد دعوای مردم بوده‌ایم اما ما که کاره‌ای نیستیم. مردم هم که دست‌شان به جز ما به هیچ کس دیگری نمی‌رسد، عصبانیت‌شان را سر ما خالی می‌کنند. ما هم می‌گوییم اگر اعتراضی دارند با شماره ۱۸۱۸ تماس بگیرند. ما راننده‌ها در طول روز به اندازه کافی با مشکلات مختلف دست و پنجه نرم می‌کنیم و دیگر توان روبرویی با چنین موضوعی را نداریم. حتی کسی بعد از چسباندن این تبلیغات  از راننده‌ها یا مردم هم نظر سنجی نکرد که آیا این تبلیغات مردم را عصبانی‌تر می‌کند؟ »

موضوع تبلیغات روی اتوبوس‌ها بارها از سوی رسانه‌ها مطرح شده است اما تا کنون فکری در این باره نشده است. حتی این اعتراض بارها از سوی خبرنگاران در توئیتر به گوش مسوولان مربوطه رسیده تا جایی که الهام فخاری- عضو شورای شهر تهران- در پاسخ به یکی از خبرنگاران در این باره پاسخ داد: «حق با شماست. خواسته مردم را به صورت تذکر کتبی مطرح کرده‌ایم و پیگیر مرحله بعدی اقدام قانونی هستیم. باید در بودجه ۹۷ اصلاح این موارد پیش بینی شود. در شورای استان تهران بر این اصلاح نظارت خواهیم داشت.»

 

دیدگاه تان را بنویسید