مرد کارمند به گمان این که همکارش باعث انتقال او به بخش دیگری شده، دست به انتقامگیری عجیبی زد و با همدستی باجناقش مردی را برای اسیدپاشی روی خودروی شاکی اجیر کرد.
با دستور بازپرس ایوب ابراهیمیان، ماموران پلیس امنیت عمومی استان البرز تحقیقات را آغاز کردند که معلوم شد 75 میلیون تومان به خودرو خسارت وارد شده و شاکی میترسد اسیدپاش این باربه جان او و خانوادهاش سوءقصد کند.
ماموران به بازبینی دوربینهای مداربسته محل کار شاکی پرداختند که معلوم شد اسیدپاش در حالی که بطریای به دست داشته و سر و صورت خود را با نقاب پوشانده است، در یک زمان خلوت به سمت خودروی شاکی رفته و با پاشیدن اسید روی آن فرار کرده است. با گذشت سه ماه از این ماجرا و در حالی که تحقیقات برای یافتن اسیدپاش فراری با بنبست روبهرو شده بود، چند روز پیش مردی با شاکی تماس گرفت و اعلام کرد میداند عامل اسیدپاشی چه کسی است و از او خواست به محلهای در کرج بیاید. شاکی وقتی در محل قرار حاضر شد، مردی به او مراجعه کرد و مدعی شد، باجناقش همکار شاکی است و با وعده پول از او خواسته نقشه اسیدپاشی را اجرا کند. حالا که به وعدهاش عمل نکرده قصد افشای ماجرا را دارد.
روز بعد مرد غریبه با بازرسی محل کار شاکی تماس گرفت و این بار ادعا کرد، شاکی مزاحم خواهرزنش شده و باجناقش برای انتقام نقشه اسیدپاشی را طراحی کرده است. اگر مزاحمتهای شاکی دوباره انجام گیرد این بار بر چهره او اسید میپاشد. شاکی پس از اطلاع از موضوع به پلیس امنیت عمومی استان البرز رفت و از همکارش شکایت کرد. مرد جوان تحت تعقیب پلیس قرار گرفت و با دستور قضایی بازداشت شد.
او ابتدا اظهاراتی ضد و نقیض مطرح کرد تا این که زبان به اعتراف گشود و به افسر تحقیق گفت: من در اداره دیگری کار میکردم و از یک سال پیش با شاکی همکار شدم. چند وقت پیش محل کارم تغییر کرد و از همکاران شنیدم شاکی باعث این کار شده است. این موضوع باعث شد از او کینه به دل بگیرم. ماجرا را به باجناقم گفتم و او با کمک شاگردش اسیدپاشی کرد. من به او گفته بودم خط روی خودروی شاکی بیندازد، اما او اسید پاشید. زمانی که ماجرا لو رفت باجناقم با سناریوی دروغین با محل کارم تماس گرفت و وانمود کرد انگیزه این اسیدپاشی مزاحمت برای همسرم بوده است. اشتباه کردم و تازه فهمیدم در جابهجاییام شاکی نقشی نداشته است. در ادامه باجناق متهم نیز بازداشت شد و در جریان تحقیقات گفت باجناقش نقشه اسیدپاشی را طراحی کرده و قرار بوده در قبال این کار به او کمک مالی کند و حتی یک وام نیز برایش بگیرد به همین خاطر شاگرد معتاد مغازهاش را برای اسیدپاشی اجیر کرده، اما باجناقش به وعدههایش عمل نکرده و سرش کلاه
گذاشته است.
دو روز پیش نیز اسیدپاش بازداشت شد و به افسر تحقیق گفت: برای این که اخراج نشوم درخواست کارفرمایم را قبول کردم. آن روز سر و صورت خود را با نقاب پوشاندم و با تهیه یک بطری اسید به محل کار شاکی رفته و روی خودرویش اسید ریختم.
با صدور قرار قانونی برای متهمان، تحقیقات از آنها ادامه دارد.