دستورالعمل مدیریت بحران شهرداریها کجاست؟!
این زلزله هم آمد و رفت و تا چندین روز بحثِ زلزله، در صدر اخبار و گفتگوی شبکه های اجتماعی ما خواهد بود اما دو-سه هفته آنطرف تر که برویم، چند هفته ای که زمان بر ما بگذرد، باز اخبار دیگر و رویدادهای دیگر، ذهن ها را از این واقعیت موجود در فلات ایران پراکنده خواهد کرد.
به گزارش جی پلاس، این همه گفتگوهای معطوف به زلزله، محو خواهد شد و اخبارِ بست نشینی شاه عبدالعظیم و... محور اخبار خواهد بود.
اما در این مجال، زلزله کرمانشاه فرصتی است که به 4 موضوع جدی در این بحث اشاره شود:
یک- وضعیت نیروگاه هسته ای بوشهر در زمان زلزله:
«تجربه تلخ نیروگاه هسته ای فوکوشیما» در زمان زلزله سال 2011 توهوکو ژاپن نشان داد که چقدر موضوع نیروگاه هسته ای در منطقه زلزله خیر، موضوعی جدی و بحران ساز است.
بوشهر منطقه ای است (همچون بسیاری از مناطق ایران) با پتانسیل لرزه ای بالا. تکلیف نیروگاه هسته ای بوشهر در زمان زلزله، باید الان برای ما معلوم باشد.
به طور مشخص، شرکت بهره بردار نیروگاه بوشهر باید اعلام کند چه "سناریوهای بحران" ی را برای نیروگاه لحاظ کرده است؟
در چه سطح از زلزله (با چه بزرگایی) کدام قسمتهای نیروگاه آسیب خواهد دید؟
چه طرحهای مقاوم سازی برای نیروگاه لحاظ شده؟
چه طرحهایی برای زمان آسیب احتمالی در نیروگاه پیش بینی شده است؟
شاید برای تیتر این نوشتار باید گفته شود نیروگاه هسته اى بوشهر، #فوکوشیما نشود. اما واقعیت امر این است که درصورت بروز زلزله شدید در استان بوشهر این نیروگاه ومشکلاتش، فوکوشیما نخواهد شد. چرا که ما نه امکانات روبوتیک ژاپنی ها را داریم برای حل مسئله، و نه تجربه چند دهه اداره نیروگاه هسته ای.
در صورت بروز یک زلزله شدید در بوشهر، غافلگیر خواهیم شد، چنانکه در بحث پلاسکو به یکباره متخصصان ما غافلگیر شدند و این سوال مطرح شد که چرا در سال2017 حتی نیم سطر در مبحث دهم مقررات ملی ایران راجع به طراحی سازه های فولادی در برابر آتش مطلب وجود ندارد؟
برایِ واقعیتِ زلزله در بوشهر، امروز باید فکر کنیم. همین امروزی که درگیر بحث های بست نشینی و حکمت زنبیل قرمز و... بازیهای کودکانه دیگریم.
دو- خروجِ جمعیتِ تهران در زمان بحران:
همه می دانند که تهران در برابر ریسک یا خطر زلزله ای بزرگ است. مشکل اصلی تهران، سازه های ناکارآمد نیست (که البته این بخشی از مشکل است). مشکل اصلی برای تهران، خروجِ جمعیتی عظیم از «چند خروجی محدود» برای یک کلان شهر بزرگ است.
در صورت وقوع یک بحران، خروجی هایِ محدودِ شهر، امکان تخلیه جمعیت و رساندنِ امداد را نخواهد داد.
امروز باید فکری کنیم.
سه - آتشِ بعد از زلزله در تهران:
آتشِ بعد از زلزله در زلزله سال 1923 کانتو در توکیو، جمعیتی چندده هزار نفره را به کامِ مرگی فجیع کشاند. جمعیتی که از خودِ "کشته های زلزله" بیشتر بود.
این یک واقعیت است که ژاپنی ها به موازاتِ بحث زلزله و طراحی سازۀ مقاوم، روی بحثِ «آتشِ بعد از زلزله» کار کرده اند.
اما در ایران پلاسکو نشان داد که چقدر ما در برابر آتش آسیب پذیریم.
اگر روزی زلزله تهران رخ دهد (یا شیراز یا هر کلان شهر دیگری) و ما در یک لحظه سی - چهل پلاسکو روی دستمان قرار گرفته باشد چه بایدمان کرد؟
مدلسازی های مربوط به آتش بعد از زلزله تهران در کجاست؟ برای سناریوهایِ مختلف زلزله (بزرگای متفاوت) سناریوی توسعه آتش درشهر چگونه خواهد بود؟
مشخصا اینکه در یک زلزله با بزرگای مثلا شش، تهران چه مدل آتشی را تجربه خواهد کرد. و در یک زلزله با بزرگای همین زلزله کرمانشاه، تهران چه مدل دیگری از آتش را تجربه خواهد کرد؟
سناریوی امداد ونجات در هر یک از این آتش سوزیها کجاست؟
امروز فکری باید کرد.
چهار- دستورالعمل مصوب شهرداری های کشور برای مدیریت بحران:
سوال آخر در این بحث این است که «دستور العمل مصوب برای شهرداریهای کلان شهرها» برای بحث مدیریت بحران و امداد و نجات در کجاست؟!
تجربه بم، قزوین، آذربایجان، کرمانشاه و... همه ناظر به زلزله در مناطق با جمعیت کم، تراکم پایین، و شهرهای کوچک بوده است. سوال مشخص اینجاست که در سال2017 آیا یک دستورالعمل رسمی و مصوب که از طرف وزارت کشور به شهرداریهای کلان شهرها ابلاغ شده باشد و مبنای بحث مدیریت بحران در تبریز یا شیرازِ زلزله زده باشد، وجود دارد؟
این دستورالعمل چندبار بازنگری شده؟
این دستورالعمل چندبار در یک مانور زلزله به محک تجربه گذاشته شده تا مشخص شود در زمان بحران، تعامل دستگاههای اجرایی با همدیگر چگونه است؟
"امروز" به این موارد باید فکر کرد.
* محمدرضا اسلامی؛ خبرآنلاین
دیدگاه تان را بنویسید