روزنامه شرق در صفحه اول خود با تاکید بر اینکه اعضای شورای شهر برای انتخاب شهردار جدید معیار ندارند، نوشت:
به گزارش جی پلاس، شهردار غیر از شرایط قانونی شکلی، باید شرایطی ماهوی نیز داشته باشد. یکی از برگزیدگان در مصاحبهای گفته شرایط برگزیدگان برای انتخاب شهردار عبارت بوده است از «پاکدستی، توان کاری، تجربه کاری موفق در امور مشابه و کلان، روحیه نظارتپذیرى و چهره ملیبودن». این معیارها آنقدر کلی است که برای هر سمتی میتواند به کار برود و به شهرداری تهران اختصاص ندارد. وقتی یک معیار اینقدر کلی باشد، مانند آن است که اصلا معیاری وجود ندارد. معیار یعنی وسیلهای برای اندازهگیری و معیار کلی اندازهای را نشان نمیدهد. این کلیگویی بیانگر عدم تسلط و آگاهی برگزیدگان شورای پنجم به پیچ و خمهای مدیریت شهری و مسائل عدیده شهر تهران است. این بیمعیاری نتیجهاش این شد که بین ٢٤ نفر از اولین فهرست نامزدهای شهرداری تهران، بسیاری از نامها کمترین نسبتی با این سمت نداشته باشند. نامهایی که مطرح شدند، اغلب در موقعیت خود نامهای معتبریاند ولی این به معنای مناسبت آنان با شهرداری تهران نیست. در همین زمینه مسئله اصلی این است که آن کسی که قرار است بهزودی شهردار جدید تهران شود و مدیریت این شهر بحرانزده را به دست بگیرد، چه برنامهها و دیدگاههایی برای این کار دارد. هیچ معلوم نیست.
همچنانکه خود شورا هم فاقد دیدگاه و برنامه بوده است. این ایرادات در فهرست هفتنفره بعدی هم باقی ماند.
یک نفر از برگزیدگانی که به نام اصلاحطلبی رأی آورده است، نام یکی از معاونان قالیباف را در فهرست نامزدهای شهرداری تهران گذاشته است. او یا خودش را پنهان کرده است یا میدانند و نامش را افشا نمیکنند. ٢٤ نفر را اول نامزد میکنند، بدون آنکه معلوم باشد هریک از آنها اصلا برنامهای برای شهرداری تهران دارند یا ندارند. شبیه آن است که انگار هرکس خواسته کسی از قبیلهاش باشد. چند نفر را که در همان ابتدا انصراف داده بودند یا اصلا بدون آنکه خودشان بدانند (مانند جنابان آقایان ستاریفر و بیطرف)، نامزد شهرداری تهران میکنند. بعد که آنها میگویند ما بیخبر بودیم، برگزیدگان شورای پنجم نمیگویند چرا و چگونه نام این افراد وارد فهرست نامزدهای شهرداری شده است؟. کسب اجازه از فرد برای نامزدکردنش، یک شرط اخلاقی ساده و ابتدایی است.
در برابر انتقادات، برگزیدگان شورای پنجم سخن به درشتی میگویند، نقدها را برنمیتابند، به خود نمیگویند که وقتی انتقاد زیاد است لابد کار خودشان هم یک جایی اشکال دارد. اما دوستان ما توجه دارند که احکام اضطراری، تا زمان وجود اضطرار جاری است. با رفع اضطرار، حکم اضطراری منتفی است. انتخابات، دوره اضطرار بود و به پایان رسید. بر همه ایراداتی که فهرست داشت، رأیدهندگان باب سخن را بستند و چشم پوشیدند و رأی دادند. اما اینک انتظار نداشته باشند که باز هم باب انتقادات بسته بماند و برگزیدگان شورای پنجم هم سخنها را بیپاسخ بگذارند و وقتی کارها از دست رفت و ضربهها به تهرانیها خورد و نام اصلاحطلبها هم خراب شد، انتقاد به شورای شهر شروع شود. این همان اشتباهی است که نسبت به فراکسیون اصلاحطلبان شورای چهارم شد و نتیجه مخربش بعدها معلوم شد.