گزارشی از آخرین وضعیت دریاچه های ایران
این موضوع البته که تازگی دارد؛ حتی اگر بارها از آن گفته باشیم و از تکرار مکرر آن بسیاری از نوشتن درباره آن خسته شده باشند. همان طور که از تیتر پیداست، بحث همچنان مساله خشکیدگی تالاب های فارس است.
به گزارش جی پلاس، اکنون که دولت تاکید دارد که موفق شده بحران دریاچه ارومیه را به سر و سامان برساند بسیاری می پرسند خب چرا برای دومین تالاب بزرگ ایران، یعنی طشک و بختگان کاری نمیکنید؟ حدود دو سال پیش که معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست به فارس سفر کرد اتفاقا همین را از او پرسیدم و خانم ابتکار چنین پاسخ داد: «اگر بحران دریاچه ارومیه مهار نشود، هیچ بعید نیست که زندگی میلیونها نفر در خطر قرار بگیرد». او البته بیراه نمیگفت و نمیشد از کنار دریاچه ارومیه به سادگی گذشت. تالاب بختگان اما سهمی از توجه دولت دریافت نکرد و اکنون نتیجه این شده که طبق اعلام نبی ا... مرادی، سرپرست محیط زیست فارس، بسیاری از انجیرستانها و زمین های کشاورزی پیرامون دریاچه خشکیده و همچنان نزدیک به 30 هزار چاه مجاز و غیرمجاز در بالادست دریاچه، شیره زمین را می مکند. نتیجه آن هم جز افزایش بی رویه مهاجرت به شیراز و دیگر شهرهای فارس نبوده است؛ این شده که بسیاری می گویند اینجا هم خشکیدن بختگان، زندگی بسیاری از شهروندان را متاثر کرده است اما مسئولان فارس نتوانستهاند مانند دریاچه ارومیه، بحران خشکیدن تالابهای فارس را به عنوان یک بحران ملی معرفی
کنند.
همدستی کشاورزی و خشکسالی
همیشه وقتی از زنده سازی تالاب های فارس سخن به میان می آمد، همه انگشت اتهام را به سمت سدهایی می گرفتند که در بالادست درودزن ساخته شده است. این اتهام ها البته بی راه نبود؛ البته تا سال 90 که وضعیت بارشها نسبت به امروز اندکی بهتر بود. همین امروز، سد درودزن مجموعا 390 میلیون مترمکعب آب دارد که از این میزان تنها میتوان 90 میلیون مترمکعب را مورد استفاده قرار داد. این 90 میلیون مترمکعب هم برای شرب نیاز است و حمیدرضا دهقانی، مدیرعامل آب منطقه ای فارس می گوید که به کشاورزان اعلام شده که از این سد آبی برای کشاورزی رها نخواهد شد. این در شرایطی است که 120 هزار هکتار زمین کشاورزی در پایین دست سد درودزن قرار دارد و باید از آب این سد آبیاری شوند حال آنکه سد درودزن در دهه 50 تنها برای آبیاری 40 هزار هکتار زمین ساخته شده بود. به این ترتیب برای زنده سازی بختگان و طشک به تامین حقابه ای که از سال 91 به این سو رها نشده، هیچ امیدی نمی توان داشت. ضمن اینکه با این بی آبی، هیچ امیدی نمی توان داشت که اگر آبی پشت سد درودزن وجود داشت و رها می شد، به دریاچه برسد و در میانه راه به سمت زمینهای کشاورزی منحرف نشود. در این شرایط حتی کشت برنج به رغم منع قانونی ادامه دارد؛ محصولی پرآب بر که در کنار گندم بیشترین آب را مصرف می کند. این طور که سیاوش محمدی، رئیس اداره طبیعی محیط زیست فارس گفته است، حتی برخی نمایندگان با برخورد با کشاورزان متخلف مخالفت می کنند. اینک اما نبی ا... مرادی، سرپرست محیط زیست فارس می گوید که بیش از 30 هزار چاه مجاز و غیرمجاز در حوزه رودخانه کر- رودخانه ای که در نهایت به بختگان می ریزد- وجود دارد که شیره زمین را میمکند. او ادامه میدهد: «نباید به بهتر شدن وضع بختگان امیدی داشته باشیم چرا که فاکتور اصلی زنده سازی این تالاب، یعنی بارندگی همچنان غایب است. افزون بر این همه چاه های مجاز و غیرمجاز پیرامون کر و سیوند سر جای خود است و میماند.حقابه بختگان از سدهای بالادست هم منتفی است زیرا اولویت با آب آشامیدنی است و اگر همان هم به درستی مورد استفاده قرار نگیرد برای آب آشامیدنی هم بسنده نمی کند.برخی نقش داشتن چاهها در خشکی تالاب ها را انکار میکنند. استدلال آنها این است که به خاطر سطحی بودن آب تالاب ها، برداشت آب از عمق زمین تاثیری در خشکیدن تالابها ندارد. این استدلال دست کم بر مبنای برخی شواهد در فارس، ریشهای در واقعیت ندارد. برای نمونه در تالاب های مهارلو و ارژن به خاطر برداشت بی رویه منابع آب در اطراف آنها فرونشستهایی ایجاد گردیده که باعث شده بخش زیادی از منابع آب این دریاچهها از میان برود.
مهارلو پایدار پریشان و بختگان ناپایدار
مشاهدات میدانی از 3 تالاب بختگان، مهارلو و پریشان نشان می دهد که وضع همان است که در 10 سال پیش بوده است. بختگان که وصفش رفت و همچنان همان وضع را دارد. مهارلو البته شرایط باثبات تری دارد و از افزایش بارندگی های سال آبی کنونی، همچنان که در تیرماه به سر می بریم آبدار است. اتفاقی بی سابقه در 11 سالی که از شروع خشکسالی فارس می گذرد. علت اصلی پایداری وضع در مهارلو هم این است که به خاطر نبود سد در بالادست این تالاب، همچنان از تنگ سرخ به تالاب آب میرسد و گرنه سرچشمه هایی که پیش از این تا 70 درصد منابع آب دریاچه را تامین می کردند به کلی خشکیده اند. در پریشان هم وضع تعریفی ندارد. دریاچه خشکیده و پیرامون آن پرنده نمی زند. البته هیچ رودخانهای به پریشان نمیریزد. علت خشکیدن این تالاب را برداشت بی رویه آب از حوزه آبریز آن می دانند. در سال های اخیر به همت دادگستری بسیاری از چاههای غیرمجاز پلمب شده ولی این طور که به نظر می رسد، بحران چاه های غیرمجاز همچنان یکی از علتهای اصلی خشکی تالابهای استان است. پروفسور عزتا... رئیسی، استاد زمین شناسی دانشگاه شیراز علت این وضع را نبود کنتور روی چاههای آب می داند. شیوهای که با آن می توان میزان برداشت از چاه ها را بررسی کرد. در عین حال او تاکید می کند که نصب این کنتورها هزینه زیادی دارد و دولت باید بخشی از هزینهها را متقبل شود. سرپرست اداره کل حفاظت محیط زیست فارس هم می گوید: «زندهسازی تالاب های استان، عزم ملی می خواهد. امروز می بینیم که انجیرستان های پیرامون این دریاچه خشکیده است و هرجا که دست می گذارید اثر خکشیدن تالاب ها را میبینید. این وضع نتیجه ای جز آسیب دیدن اقتصاد استان نخواهد داشت».نگرانی های جدی دیگری هم وجود دارد. از جمله اینکه تالاب ها تبدیل به کانونهای داخلی ریزگرد شوند. آن هم در شرایطی که به خاطر ورود فاضلاب های شهری، خانگی و صنعتی به این تالاب ها از شهرهای بالادست، خطر سمی بودن ریزگرد این تالاب ها هم وجود دارد. آن وقت به جز اقتصاد استان، جان میلیون ها انسان هم به خطر میافتد و هزینهای سرسام آور روی دست سیستم درمانی کشور خواهد گذاشت. هزینهای که از اکنون و با زنده سازی تالاب ها می توان از آن
پیشگیری کرد.
دیدگاه تان را بنویسید