دفتر بازرسی سازمان حفاظت محیط زیست پس از انتظاری طولانی طی گزارشی زمان مرگ هیرکان را ۳۵ روز بعد از رهاسازی اعلام کرد.
به گزارش جی پلاس، سازمان محیط زیست پس از سکوت و انتظاری طولانی، در موضعی رسمی زمان مرگ هیرکان، پلنگ ماده گلستان، را ۳۵ روز پس از رهاسازی اعلام کرد. زمانی که بارها توسط رسانهها اعلام شده و چندین بار توسط مسئولان استانی سازمان حفاظت محیط زیست تکذیب شده بود.
اکنون مرتضی فرید مدیرکل دفتر ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات سازمان حفاظت محیط زیست گفته است: اگرچه اظهارات غیر واقع معاون اداره کل و عدم اعلام مرگ پلنگ به گونهای که عنوان شده به منظور پیشگیری از ورود افراد سودجو در زمینه خرید و فروش گونههای حیات وحش و نگرانی وی از احتمال جلوگیری از رهاسازی پلنگ نر بوده است، اما بیتوجهی افراد ذیربط به ضوابط اداری از جمله عدم اطلاع به هنگام تلف شدن پلنگ با هر توجیهی که باشد، مراتب مطابق قوانین و ضوابط دستگاههای دولتی و سازمانها در کمیته مربوطه مورد بررسی و مورد اقدام قرار میگیرد.
فرید افزود: با بررسی سامانهای که سینگالهای ارسالی ردیابهای ماهوارهای توسط آن تجزیه و تحلیل میشد، مشخص شد هیرکان که پس از هماهنگیهای اولیه و نصب ردیاب ماهوارهای در تاریخ ۲ شهریورماه ۱۳۹۵ در پارک ملی گلستان رهاسازی شده بود تا تاریخ ۶ مهرماه ۱۳۹۵ یعنی ۳۵ روز پس از رهاسازی زنده بوده و اظهارات بعدی مبنی بر زنده بودن هیرکان صحیح و مطابق با واقعیت نبوده است.
وی ادامه داد: پس از غیرعادی شدن وضعیت سیگنال ردیاب ماهوارهای، چهار تن از افراد مرتبط با موضوع یعنی سیدمجتبی حسینی معاون اداره کل، فرزاد اکبرنژاد کارشناس حیات وحش اداره کل، سیاوش روشنیان مسئول نگهداری و حمیدرضا نجاری سرپرست معاونت پارک ملی گلستان با مراجعه به منطقه، با لاشه متلاشی شده پلنگ ماده رهاسازی شده مواجه میشوند. افراد مذکور پس از مشاهده لاشه، ردیاب را در همان محل زیر یک درخت قرار داده و باقیمانده لاشه را در داخل کیسه پلاستیکی به محل اداره پارک ملی گلستان منتقل و برای بررسی DNA در داخل فریزر قرار میدهند.
جا به جایی ردیاب دروغ بود
مدیرکل دفتر ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات سازمان حفاظت محیط زیست در خصوص برخی ادعاهای مطروحه در مورد جابجایی ردیاب ماهوارهای، اظهار کرد: اینکه عنوان شده چندین ماه ردیاب در پارک ملی گلستان چرخیده، صحت ندارد و بررسی سامانه مربوطه و اطلاعات موجود در آن حاکی از آن است که ردیاب از تاریخ ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۶ برابر با ۶ مهر ۱۳۹۵ ثابت بوده و جابجایی در سامانه ثبت نشده است.
فرید همچنین در ارتباط با برخی ادعاها مبنی بر اخذ حمایتهای مالی از IUCN و مراکز بینالمللی، تصریح کرد: هیچگونه اعتباری از طرف این مراکز به اداره کل و یا سازمان حفاظت محیط زیست اختصاص داده نشده و در بررسیهای به عمل آمده نیز مستندی در این زمینه مشاهده نشد. ضمن آنکه اصولاً بهرهگیری از کمکهای بینالمللی، سازوکار و فرایند مشخص خود را داشته و این ادعا نشان از بی اطلاعی از روندها است.
وی با بیان اینکه اظهارات غیر واقع معاون اداره کل و عدم اعلام مرگ پلنگ به گونهای که عنوان شده به منظور پیشگیری از ورود افراد سودجو در زمینه خرید و فروش گونههای حیات وحش و نگرانی وی از احتمال جلوگیری از رهاسازی پلنگ نر بوده است، گفت: اگر چه این تصمیم شخصی وی و کتمان موضوع از طرف سایر افراد و عدم اعلام آن به معاونت ذیربط یا دفتر بازرسی سازمان حفاظت محیط زیست اقدامی اشتباه بوده و سازمان به طور قطع و بی اغماض با اینگونه رفتارها مخالفت داشته و به هیچ وجه دستوری از سوی سازمان به استانها در این زمینهها صادر نمیشود. بیتوجهی افراد ذیربط به ضوابط اداری از جمله عدم اطلاع به هنگام تلف شدن پلنگ با هر توجیهی که باشد، مراتب مطابق قوانین و ضوابط دستگاههای دولتی و سازمانها در کمیته مربوطه مورد بررسی و مورد اقدام قرار میگیرد.
مدیرکل دفتر ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات سازمان حفاظت محیط زیست تأکید کرد: جدای از نحوه رسانهای شدن این موضوع و محدودیتها و ایراداتی که در فرایند نگهداری و رهاسازی پلنگ ماده وجود داشته، تردیدی نیست که باید جنبههای مثبت آموزشی و علمی نگهداری و رهاسازی پلنگ به عنوان یک تجربه مهم که قبلاً سابقهای در کشور نداشته مد نظر قرار گیرد و شرایط برای تحقیقات و فعالیتهای بعدی فراهم ساخته شود.
وی ادامه داد: آنچه در جریان رهاسازی هیرکان به دست آمد بی شک گرانقیمت است. تجربیات دوران نگهداری و رفتارشناسی پلنگ و حفظ خصلت وحشی بودن آن همچنین پژوهشها و تحقیقات کاربردی بعدی که میتواند بر پایه تجربیات فعلی صورت گیرد تنها برخی از دستاوردهای رهاسازی هیرکان در طبیعت است.
فرید با بیان اینکه طبق اظهارات افراد حاضر در محل، سمت راست سر پلنگ تلف شده آثار پارگی وجود داشته که حاکی از درگیری پلنگ تلف شده با یک گونه قوی تر بوده است، گفت: بقایای میش شکار شدهای در معده پلنگ وجود داشته که نشان دهنده توانایی جانور در شکار طعمه بوده است.
وی با تأکید بر این موضوع که پلنگ رهاسازی شده به مدت ۳۵ روز که زمان قابل توجهی به شمار میرود در طبیعت دوام آورده، موفق به شکار و تداوم زندگی خود شده و نهایتاً توسط گونه رقیب و قوی تر و احتمالاً به دلیل اختلاف بر سر قلمرو از بین رفته است، تصریح کرد: این در حالی است که با مقایسهای ساده بین این پروژه و پروژه احیاء ببر که میلیاردها ریال هزینه از خرید تجهیزات تا ساخت محل نگهداری و غیره شد، نشان دهنده فاصله زیاد این دو پروژه است زیرا ببرها حتی به مرحله انتقال به سایت احداثی نیز نرسیدند.
سرنوشت ورکان در دست کمیته ارزیابی و رهاسازی گونههای شاخص
مدیرکل دفتر ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات سازمان حفاظت محیط زیست در خصوص شرایط پلنگ نر و رهاسازی یا عدم رهاسازی ورکان در طبیعت، خاطرنشان کرد: روشن است که «کمیته ارزیابی و رهاسازی گونههای شاخص و حائز اهمیت حیات وحش» به ریاست معاونت محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست در مورد دومین پلنگ یعنی ورکان تصمیمگیری خواهد کرد.
فرید اشارهای هم به سابقه نگهداری دو توله پلنگ نر و ماده در اداره کل حفاظت محیط زیست استان گلستان داشت و یادآوری کرد: در مرداد ۱۳۹۳ دو قلاده توله پلنگ نر و ماده که جلوی درب اداره حفاظت محیط زیست کردکوی رها شده بودند به اداره کل حفاظت محیط زیست گلستان در گرگان منتقل شدند که البته این انتقال به دلیل وجود محدودیتها و با توجه به ضرورت دسترسی و نظارت مستمر بر زندگی این توله پلنگها بود گرچه اداره کل نیز فضای چندان مناسبی برای نگهداری آنها وجود نداشت.
گزینه محیط زیست گلستان برای ورکان و هیرکان از همان ابتدا رهاسازی بود
فرید با بیان اینکه آمادهسازی مکان دیگر و انتقال توله پلنگها که بر آنها نام هیرکان و ورکان گذاشته شده بود، مشکلات و ملاحظات خود را داشت، گفت: اداره کل حفاظت محیط زیست گلستان از ابتدا بنا را بر عدم تحویل تولیه پلنگها به باغ وحشها گذاشت و گزینه رهاسازی آنها را با نصب رد یاب در نظر گرفت و بنابراین با وجود مشکلات نگهداری، تلاش شد با نوع رژیم غذایی و عدم رویارویی با انسان، پلنگها را برای رهاسازی آماده نمایند.
مدیرکل دفتر ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات سازمان حفاظت محیط زیست افزود: مسئولیت نگهداری توله پلنگها در ابتدا به فردی به نام دکتر مسعود شکیبا و سپس به سیاوش روشنیان به دلیل فعالیتهای تجربی و سابقه همکاری وی در زمینه مراقبت و نگهداری حیات وحش با اداره کل و نیز به عنوان کارشناس اداره نظارت بر حیات وحش واگذار شد.
وی ادامه داد: طبق بررسیهای انجام شده تغذیه دو پلنگ عمدتاً از حیوانات وحشی آسیب دیده تلف شده و شکار شده غیرمجاز بوده و جهت نگهداری و تغذیه هیرکان و ورکان از مشاوره و تجربه افراد صاحب نظر استفاده شده بود.
تحویل گونههای حیات وحش به باغ وحش آخرین گزینه محیط زیست است
فرید تأکید کرد: برای سازمان حفاظت محیط زیست، اصل رهاسازی گونههای حیات وحش به منظور بازگشت به طبیعت در مقایسه با گزینه تحویل حیات وحش به مراکز مجاز و جداسازی از چرخه طبیعت که به مرگ اکولوژیک آنها منتج میشود ارجحیت داشته و تحویل به باغ وحشها آخرین گزینه است.
وی افزود: در خصوص هیرکان و ورکان نیز از آنجا که آمادهسازی فضای مناسب و نگهداری حیوان در مکان بزرگتر در مدت زمان کوتاه فراهم نشد و معرفی به باغ وحشها هم جزو برنامههای اداره کل نبود، بنابراین پس از هماهنگیهای اولیه و نصب ردیاب ماهوارهای در تاریخ ۲ شهریورماه ۱۳۹۵ نسبت به رهاسازی توله پلنگ ماده به نام هیرکان در پارک ملی گلستان اقدام شد.
مدیرکل دفتر ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات سازمان حفاظت محیط زیست گفت: این اتفاق در حالی رخ داد که گزینه واگذاری پلنگها به باغ وحش راحتترین گزینه برای محیط زیست گلستان بوده و موجب خلاصی اداره کل از زحمت و هزینه نگهدای آنها میشد؛ بنابراین نگهداری از هیرکان و ورکان با هزینه و زحمت فراوان تحمل شد که آینده توله پلنگها به هیچ وجه با اسارت در باغ وحشها گره نخورد و نباید از این تلاش مجدانه که حدود دو سال به طول انجامید غافل شد.
سرنوشت ۹ ماه دروغ و پنهانکاری چیست؟
این سخنان مدیرکل دفتر ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات سازمان حفاظت محیط زیست در حالی پس از سکوتی طولانی اعلام شده که هنوز مشخص نیست سازمان محیط زیست با مدیران خاطی چه برخوردی خواهد کرد. از سوی دیگر آنچه بارها در رسانهها مورد تأکید قرار گرفته نه مرگ هیرکان، که میتواند اتفاقی طبیعی در حیات وحش تلقی شود، بلکه ۹ ماه پنهانکاری، دروغ و اطلاعات نادرست در سازمان حفاظت محیط زیست است. تنها دو روز پیش از اعلام مرگ هیرکان در رسانهها، یکی از مدیران نامبرده به صراحت گفته بود هیرکان زنده است و اطلاعات دریافتی از سلامت وی حاکی است. همچنین پس از اعلام خبر مرگ هیرکان در رسانهها نیز زمان مرگ او یک بار تنها «چند روز پیش» و بار دیگر «سه ماه بعد از رهاسازی» اعلام شد و برخی مدیران دیگر نیز تلاش کردند از اعتبار استادانی استفاده کنند که مشخصا این ادعا را تکذیب کردند. اطلاعات نادرستی که در «فصلالخطاب» فرید، حتی اشارهای هم به آنها نشد. اکنون باید سازمان حفاظت محیط زیست با این حجم از دروغ و پنهانکاری در زمانی دست کم ۹ ماهه برخورد شایسته خواهد کرد یا با حمایت بیدلیل از مدیران خطاکار به الگوبرداری از این رفتار نادرست دامن خواهد زد.