ماجرای عجیب یک متهم به قتل

به گزارش جی پلاس، پسران شرور که انگار حال طبیعی نداشتند با سرنشینان خودرو درگیر شده و دو نفر از آنها پس از پرتاب چاقو به طرف میلاد- یکی از سرنشینان 206 - فرار کردند. راننده خودروی 206 که دوست خود را در یک قدمی مرگ می‌دید همان موقع پشت فرمان نشست و پس از برخورد با یکی از اراذل و اوباش از مهلکه دور شد. او بلافاصله میلاد را به بیمارستان رساند اما پسر جوان به خاطر شدت جراحت‌ها و خونریزی جان باخت.

از سوی دیگر پسران شرور نیز دوست مجروح‌شان را به بیمارستان منتقل کردند که در ادامه از سوی پلیس بازداشت شدند.

  راننده پژو 206 به کارآگاهان گفت: «شب گذشته همراه سعید و یکی از دوستانم برای خوردن شام به یک رستوران رفته بودیم که حدود ساعت 12 شب و هنگام رفتن به خانه، ناگهان جلوی پارک بیسیم چند جوان راه ما را بستند. آنها حالت عادی نداشتند و چون ما هم با کسی اختلاف نداشتیم تصمیم به فرار گرفتیم اما ناگهان میلاد هدف چاقو قرار گرفت و کشته شد.»

پس ازاین تحقیقات مشخص شد عاملان اصلی جنایت دو پسر جوان هستند که پس از درگیری به محل نامعلومی گریخته‌اند. این در حالی بود که بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران با درخواست چاپ تصویر بدون پوشش متهمان در رسانه‌ها از مردم برای دستگیری متهمان فراری کمک خواسته بود.در حالی که تجسس‌ها در این باره ادامه داشت، کارآگاهان یکشنبه شب پی بردند یکی از متهمان به تهران برگشته و زندگی مخفیانه‌ای دارد که بلافاصله او را دستگیر کردند.

متهم 20 ساله که دیروز برای بازجویی به شعبه چهارم بازپرسی دادسرای امور جنایی تهران منتقل شده بود به بازپرس آرش سیفی گفت: آن شب ما خودروی مقتول‌ را اشتباه گرفتیم و قصد کشتن کسی را نداشتیم. آن شب من چاقوی کوچکی داشتم و همان‌طور که چاقو در دستم بود به طرف ماشین مقتول رفتم.اما همان موقع یکی با قمه به‌دستم زد که نمی‌دانم چه کسی بود. اما دوستم که همیشه با خود دو چاقو داشت از موتورش پیاده شد و به سراغ آنها رفت. من ندیدم که چه کسی چاقو را زد اما چاقو را من به مقتول نزدم. بعد از آن از ترس فرار کردیم. وقتی هم از قتل میلاد با خبر شدیم، تصمیم به فرار گرفتیم. مدتی از این شهر به آن شهر رفتیم و بعد از آن مخفیانه از کشور خارج شده و خودمان را به ترکیه رساندیم. در آنجا زندگی مخفیانه‌ای داشتیم که در ترکیه کودتا شد و ما هم اتفاقی در خیابان دستگیر شدیم. چند روزی در زندان بودیم که همدستم پیشنهاد فرار از زندان را داد. بعد هم با ایجاد صحنه خودکشی ساختگی در سلول، زندانبان‌ها وارد عمل شده و مرا به بیمارستان منتقل کردند .  بعد از آن دیپورت و آزاد شدم. اما همدستم در زندان ماند. البته بعد‌ها شنیدم که با همدستی 7 ایرانی از زندان فرار کرده است.بعد از دیپورت، از ترکیه مخفیانه وارد ایران شدم و به زندگی خودم ادامه دادم که دستگیر شدم. اما تأکید می‌کنم من در درگیری بودم اما جنایتی مرتکب نشده‌ام.