دستگیری گروگانگیرانی که 10 میلیارد پول می خواستند
موسی که فرد مورد اعتماد خانواده گروگان بود، با تشکیل یک تیم دست به رباییش رییس خود زد و پس از گروگانگیری از ابوالقاسم درخواست 10 میلیارد تومان پول کرد.
به گزارش جی پلاس، در اواخر دی ماه سال جاری، از طریق مرکز فوریتهای پلیسی 110 وقوع یک فقره آدم ربایی در مقابل یک پروژه ساختمانی در محدوده اتوبان شهید رجایی به کلانتری 172 حضرت عبدالعظیم اعلام شد که با حضور مأمورین در محل و انجام تحقیقات اولیه مشخص شد که سرنشینان یک دستگاه خودرو سراتو سفید رنگ، با تهدید سلاح سرد اقدام به ربودن صاحب پروژه ساختمانی بنام "ابوالقاسم" ( 63 ساله) کرده و پس از اقدام به آدم ربایی، بههمراه فرد ربوده شده از محل متواری شدند.
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع آدم ربایی و به دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای عمومی و انقلاب اسلامی شهرری، پرونده جهت رسیدگی در اختیار پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
کارآگاهان پایگاه نهم آگاهی با حضور در محل وقوع آدم ربایی به تحقیق از شاهدان پرداختند. شاهدان در اظهاراتی مشابه عنوان داشتند : "حدود ساعت 18:00 مورخه 28/10/1395 ، "ابوالقاسم" بهمراه یکی از کارمندان خود "امید" و مهندس "ابراهیم" از در پروژه خارج شد؛ "امید" و مهندس "ابراهیم" هر دو نفر به طرف خودروهای شخصی خود رفته و "ابوالقاسم" نیز قصد سوار شدن به خودرو شخصی خود را داشت که ناگهان سه نفر ایشان را به زور و با تهدید چاقو سوار یک دستگاه خودرو سراتو سفید رنگ کردند و به سرعت از محل متواری شدند؛ دو نفر از آنها حدودا 35 ساله و درشت هیکل بودند و نفر سوم قدی متوسط داشت.
گروگان آزاد شد
کمتر از 24 ساعت از زمان آغاز تحقیقات پلیسی در پایگاه نهم آگاهی در خصوص پروندهی آدم ربایی، در مورخه 1395/10/29 فرد ربوده شده با مراجعه به پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران بزرگ به کارآگاهان اعلام داشت که آدمربایان او را در ساعت یک بامداد مورخه 1395/10/29 در بیابانهای اطراف اتوبان شهید کریمی رها کردند.
"ابوالقاسم" در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: "آدم ربایان پس از سوار کردنم به ماشین، بلافاصله چمشانم را بستند؛ حدودا یک ساعت داخل ماشین بودم که احساس کردم ماشین وارد یک جاده فرعی و خاکی شده. زمانیکه مرا از ماشین پیاده کردند، زمین خاکی بود ؛ مرا به داخل محلی ناشناس برده ، دست و پایم را بسته و پس از آن چشمانم را باز کردند؛ حدودا پس از گذشت دو ساعت، دو نفر به سراغ من آمده و شروع به صحبت کردند. آنها در مذاکرات اولیه درخواست 10 میلیارد تومان پول در ازای آزادی من داشتند که عنوان داشتم چنین پولی را ندارم؛ پس از گذشت چند ساعت آنها میزان پولِ درخواستی خود را به 5 میلیارد تومان کاهش دادند اما باز عنوان کردم که در حال حاضر چنین پولی در اختیار ندارم ؛ طی این مدت آنها اقدام به گرفتن تمامی مدارک و عابربانکهای همراهم کرده بودند که پس از رهایی از دست آنها متوجه شدم که مبلغ 120 میلیون تومان پول داخل حسابها توسط آنها برداشت شده است. ربایندگان تهدید کرده بودند که اگر پی گیر شکایت خود باشم، آنها به من و اعضای خانوادهام آسیب میرسانند؛ نهایتا در تاریکی شب مجددا مرا سوار ماشین کرده و چشمانم را بستند و به محلی تاریک و بیابانی منتقل و در آنجا مرا رها کردند.
"ابوالقاسم" در ادامه اظهاراتش به کارآگاهان گفت: "ربایندگان اطلاعات کامل و دقیقی در خصوص اعضای خانواده ام، محل زندگی و کارشان، زمان عروسی فرزندانم و حتی نوع ماشین عروسی پسرم در سال گذشته، حسابهای بانکی و ... در اختیار داشتند".
فرد مورد اعتماد؛ مظنون اصلی پرونده
با توجه به اظهارات "ابوالقاسم"، کارآگاهان تحقیقات خود را بر روی افراد مرتبط با وی و بهویژه همکارانش قرار دادند؛ کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که همزمان با وقوع آدم ربایی، سرکارگرِ "ابوالقاسم" بنام "موسی" (متولد 1364) نیز به صورت ناگهانی محل کارش در پروژه ساختمانی ( محل وقوع آدم ربایی ) را ترک کرده و فردای آن روز مجددا در محل کارش حاضر شده است.
کارآگاهان در تحقیقات خود اطلاع پیدا کردند که موسی از حدود 4 سال پیش ابتدا به عنوان کارگر ساختمانی ساده نزد "ابوالقاسم" مشغول به کار شده؛ طی این مدت اعتماد او و فرزندانش را به صورت کامل جلب و پس از مدت کوتاهی حتی به محل زندگی تمامی آنها رفت و آمد و تردد پیدا کرده و در مراسم آخرین فرزند فرد ربوده شده نیز حضور داشته است. بنا بر اظهارات "ابوالقاسم" ، اعتماد وی به سرکارگرش به اندازهای افزایش پیدا کرده بود که مسئولیت تمام امورات مالی پروژههای ساختمانی و اطلاعات حسابهای بانکی خود را نیز در اختیار وی قرار داده بود.
متهمین شناسایی و دستگیر میشوند
کارآگاهان پایگاه نهم آگاهی، در بررسی سوابق "موسی" اطلاع پیدا کردند که او در سال 1381 نیز دارای سابقه دستگیری در شهرستان میانه است. در ادامه، محل سکونت موسی در منطقه کیانشهر شناسایی و تحت مراقبتهای پلیسی قرار گرفت.
در ادامه اقدامات پلیسی، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که موسی با دو تن از همسایگانش به نامهای "اکبر" (31 ساله) و "صادق" (36 ساله) (هر سه نفر در یک مجتمع مسکونی زندگی میکنند) ارتباط نزدیکی داشته، اکبر صاحب یک دستگاه خودرو سواری سراتو سفید رنگ بوده و صادق نیز دارای یک کارگاه درب و پنجره سازی (مشابه محل نگهداری فرد ربوده شده) در شهرستان اسلامشهر است.
با توجه به اطلاعات بدست آمده، بررسی نقش و مشارکت موسی، اکبر و صادق در ربودن "ابوالقاسم" در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و با انجام اقدامات ویژه پلیسی ، کارآگاهان اطمینان پیدا کردند که هر سه نفر آنها مشارکت مستقیم در آدمربایی داشتهاند ؛ بلافاصله موسی، اکبر و صادق، در مورخه 20/11/1395 در محل سکونتشان در منطقه کیانشهر دستگیر و به پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شدند.
با آغاز تحقیقات از این سه نفر، آنها در اظهارات اولیه منکر هرگونه مشارکت خود در آدمربایی شده اما در ادامه لب به اعتراف گشوده و به طراحی آدمربایی و اجرای آن بهمراه دو تن از دوستان اکبر به نامهای مرتضی ( 33 ساله) و علیرضا ( 34 ساله) اعتراف کردند. با شناسایی مرتضی و علیرضا به عنوان دو عضو دیگر گروه آدم ربایی، آنها نیز در منطقه ی رباط کریم شناسایی، دستگیر و به پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شدند؛ مرتضی و علیرضا پس از دستگیری، در اعترافاتشان عنوان داشتند که در ازای دریافت مبلغ 45 میلیون تومان حاضر به مشارکت در آدم ربایی شدند.
سرهنگ کارآگاه حسین زارع، رئیس پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران بزرگ ، با اعلام این خبر گفت: "با اعتراف صریح متهمین به ارتکاب آدم ربایی، قرار قانونی از سوی بازپرس محترم پرونده صادر، متهمین جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار داده شدند".
دیدگاه تان را بنویسید