نجاتمان دهید؛ زیر خاک مدفون شدیم!
غلظت گرد و غبار در اهواز به طور بیسابقهای دوباره افزایش یافته و به 66 برابر حد مجاز رسیده، آنقدر زیاد که میشد 24 گرم خاک را در یک متر مربع جمع کرد و با آن به جای آدم برفی، آدم خاکی ساخت.
به گزارش جی پلاس، "نجاتمان دهید؛ به سر و صورتمان نگاه کنید، زیرخاک مدفون شدیم، نفسمان بند آمده و شن را زیر زبانمان حس میکنیم، آب و برق قطع شده، آسمان رنگ قرمز گرفته و خاک از هر سو به ما هجوم آورده، در خانه هم درامان نیستیم. تلفنها قطع شده و اینترنت هم ضعیف شده است." این پیامی است که از مردم خوزستان در روز گذشته مخابره شده است.
غلظت گرد و غبار در اهواز به طور بیسابقهای دوباره افزایش یافته و به 66 برابر حد مجاز رسیده، آنقدر زیاد که میشد 24 گرم خاک را در یک متر مربع جمع کرد و با آن به جای آدم برفی، آدم خاکی ساخت.
نفسها در اهواز به شماره افتاده و 270 نفر را تنها در روز شنبه به علت تنگی نفس راهی بیمارستانها کرده است. به کپسول اکسیژن نیاز دائم شدهاند و خاک ششهایشان دیگر جواب نمیدهد؛ به معنای دیگر زندگی در اهواز فلج شده است.
تاسیسات برق خطوط انتقال ورودی به خوزستان بر اثر چسبندگی خاک به تاسیسات پس از نم باران آسیب دید و 90 درصد اهواز را در خاموشی فرو برد و در پی آن تصفیه خانههای آب از کار افتادند. مدارس پس از جلسه طولانی مدیریت بحران، به دلیل قطعی برق و شستوشو نشدن مدارس و معابر بالاخره در نزدیکی ظهر شنبه، در دو نوبت صبح و ظهر و صبح یکشنبه در اهواز و حومه آن تعطیل شدند. نماز جمعه اهواز بعد از سالها برگزار نشد و اداره ها نیز در روز شنبه نصف و نیمه تعطیل شدند. نان در نانواییها پخت نشد و کسب و کار از رونق افتاد.
اگرچه امروز برق و آب در اهواز وصل شده اما هنوز زندگی برای خوزستانیها عادی نشده است. باید در خوزستان باشی تا طعم خاک خوردن را بچشی. برای اینکه بتوانید خود را جای خوزستانیها بگذارید میتوانید یک کاسه خاک رس و یک کاسه آب جوش را کنار هم قرار دهید و بخور آب گرم و خاک را همزمان تجربه کنید، در این صورت میتوانید گیر کردن خاک در گلوی خوزستانیها را حس کنید.
حالا این شکرزار(معنای نام خوزستان) در حال تبدیل شدن به شورهزار است و رود کارون درحال تبدیل به باتلاق، و دیگر خبری از گُل بارون در کنار لب کارون نیست. آب کارون را بردهاند و تالابهای خوزستان خشک شده و دشتها و صحراهای کشور همسایه هم رها شدهاند، بنابراین پوشش گیاهی از بین رفته و از سوی دیگر شرایط برای بارش مناسب نیست و با کوچکترین بادی، خاکها پراکنده میشوند و بر سر خوزستانیها آوار میشود.
خاک که باشد و نفس کشیدن سخت، خانههای لوکس کیان پارس و حقوقهای چند میلیونی شرکت نفت و پتروشیمی نیز نمیتواند خوزستانیها را در این استان نفتخیز ماندگار کند و باید دل به مهاجرت داد، کما اینکه در سالهای اخیر خیلیها همانند دوران دفاع مقدس، خانه و کاشانه را در خوزستان رها کرده و به کرج، اصفهان و شیراز مهاجرت کردهاند.
مدیر طرح ملی مقابله با گرد و غبار معتقد است، گرد و غبار خوزستان منشاء داخلی و خارجی دارد و کمبود بارش، نبود رطوبت و رها شدن زمینها توسط مردم عراق بخاطر درگیریهای موجود در این کشور، در کنار مسائل خشکسالی حاکم بر منطقه باعث شده با افزایش سرعت باد گرد و غبار تولید شود. از سوی دیگر، مقابله با منشأ گرد و غبار در 150 هزار هکتار از اراضی خوزستان به حدود 4.5 میلیارد تومان اعتبار نیاز دارد و با توجه به وسعت منشا گرد و غبار، اعتبارات اختصاص یافته کافی نیست.
او میگوید: برنامهها برای کنترل کانونهای گرد و غبار اهواز تنظیم شده و آماده است؛ اما محدودیتهای اعتباری مانع شده که بتوان این برنامهها را عملیاتی کرد و در استان خوزستان حداقل باید روی 300 هزار هکتار از اراضی کار شود. به دولت پیشنهاد داده شده با وجود کمبودهای مالی، اولویتهایی را برای این بحث قائل شود تا بتوان با افزایش اعتبارات سازمان جنگلها، مقابله با منشأهای گرد و غبار با شدت بیشتری در دستور کار قرار گیرد. از سوی دیگر باید به سمت ارائه آموزشهای لازم به مردم رفت، تا آسیبپذیری آنها کاهش یابد.
شعاعی، احتمال وقوع باد جنوبی و در نتیجه پدیده گرد و غبار تا اواسط اسفندماه در اهواز را مطرح میکند و توضیح میدهد: در فصل زمستان و عمدتا در ماههای بهمن و اواسط اسفند پدیدهای در جنوب کشور رخ میدهد که طی آن جهت باد از سمت عربستان میشود، و اصطلاحا گفته میشود جهت باد «جنوبی» شده است، و چون شدت این باد بالاست باعث خیزش گرد و غبار در جنوب ایران به ویژه اهواز میشود، بنابراین در زمستان این پتانسیل وجود دارد که با تغییر جهت باد از شمال غرب به جنوب، پدیده «بادهای جنوبی» رخ دهد.
ظاهری، نماینده خوزستان در مجلس نیز مدعی بیتوجهی مدیران اجرایی کشور به سلامت مردم و ریزگردهای استان خوزستان شده و میگوید: شدت گرفتن غلظت خاک در هوای استان خوزستان موجب تعطیلی واحدهای صنفی، ورشکستگی کسبه، کاهش درآمد بخش خصوصی، افزایش نارضایتی عمومی، فرار مغزها و سرعت گرفتن مهاجرت از استان شده است.
این نماینده مجلس دهم از دستگاههای مسئول گلایه کرده و میوید چرا سازمان محیط زیست به صورت جدی پای کار نمیآید تا فکری اساسی برای ریزگردها شود؟
وی ادامه میدهد: در برنامه ششم توسعه برای استانهایی مثل خوزستان که به دلیل ویرانیهای جنگ تحمیلی و توسعه نامتوازن از رشد متوسط کشور به شدت عقب افتادند، پیشبینیهای خوبی برای جبران عقبماندگیها صورت گرفته است. دولت باید در بودجههای سالانه ردیف بودجه مستقلی اختصاص دهد تا 10 درصد معدل شاخص توسعهیافتگی سایر استانها به استان خوزستان و استانهای مشابه اختصاص یابد. دولت برای تحقق این بند باید حتما پیشبینی لازم را در لایحه بودجه 96 انجام میداد که متاسفانه چنین پیشبینی در لایحه مذکور نداشته است.
از قدیم گفتهاند جلوی ضرر را از هر کجا که بگیری منفعت است، پس مسئولان باید تا زود دیر نشده فکری کنند و تنها به یک عذرخواهی از مردم استان بسنده نکنند. شاید لازم است مسئولان رده بالای کشور، قفل خوزستان خاک گرفته را باز کنند.
منبع: ایسنا
دیدگاه تان را بنویسید