حوالی ساعت ۲۱ هفتم تیر بود که دو بمب در محل حزب جمهوری اسلامی منفجر شد و جمعی از یاران صدیق امام از جمله نمایندگان مجلس شورای اسلامی، وزرا و چهره های برجسته سیاسی کشور و در رأس آنها آیت الله دکتر سید محمد بهشتی به شهادت رسیده و عده دیگری نیز به بیمارستان منتقل شدند.
جی پلاس ـ منصوره جاسبی: سال ۶۰ مصادف بود با ترورهای پی در پی مسئولان سیاسی و کشوری و مردم کوچه بازار و هر چند صباحی فردی به شهادت می رسید اما روز هفتم تیرماه قضیه متفاوت بود، این بار نقشه ای کشیدند تا عده بسیاری از مقامات بلندپایه را دور هم جمع کرده و به یکباره همه را به شهادت برسانند و در این میان یکی از مغزهای متفکر جمهوری اسلامی را که نقش ویژه ای در اداره کشور داشت، هدف اصلی خود قرار دادند.
با اینکه بنی صدر و منافقان قصد آن داشتند که از شهید بهشتی چهره ای منفور بسازند اما نمی دانستند که با این کار بر محبوبیتش بیش از پیش افزوده می شود.
این داغی که بر دل مردم نشسته بود، بیشتر از همه رهبر کبیر انقلاب اسلامی را آزرد و ایشان در دیدارهای مردمی خود در اشاراتی به شخصیت برجسته دکتر بهشتی پرداخته و مطالبی را بیان داشتند که گوشه های کوتاهی در زیر آمده است:
هشتم تیرماه بود که جمعی از قضات دیوان عالی کشور برای عرض تسلیت خدمت امام رسیده و ایشان به مظلومیت شهید بهشتی در میان مردم اشاره کرده و فرمودند: «من این ضایعه بزرگ را به ملت ایران و شما آقایان که نزدیک بودید با آقاى بهشتى و مطلع بودید از افراد دیگرى که شهید شدند، به همه شما آقایان و ملتمان تسلیت عرض مى کنم. بناى دشمن هاى شما بر این است که افرادى که لیاقتشان بیشتر است بیشتر مورد حمله قرار بگیرند. آنها افرادى را هدف قرار مى دهند که از آنها خوف دارند که مبادا یک وقتى به آنها صدمه بزنند. و این را من کراراً گفته ام که مرحوم آقاى بهشتى در این مملکت مظلوم زیست. تمام مخالفین اسلام و مخالفین این کشور حمله مستقیم شان را به ایشان و بعضى دوستان ایشان کردند. کسى را که من بیشتر از بیست سال مى شناختم و روحیاتش را مطلع بودم و مى دانستم چه جور مرد صالحى و مرد به درد بخورى براى این کشور است، مخالفین او را در کوچه و بازار و محله و صحبت هایى که همه مى کردند، آن طور جلوه دادند. یک مرد صالحى را به صورت یک دیکتاتور درآوردند!»(صحیفه امام؛ج ۱۴، ص ۵۱۵)
امام سابقه شناخت خود از شهید بهشتی را بیشتر از بیست سال دانسته و افزودند: «مراتب فضل ایشان و مراتب تفکر ایشان و مراتب تعهد ایشان بر من معلوم بود. و آنچه که من راجع به ایشان متأثر هستم، شهادت ایشان در مقابل او ناچیز است و آن مظلومیت ایشان در این کشور بود. مخالفین انقلاب، افرادى [را] که بیشتر متعهدند، مؤثرتر در انقلاب اند، آنها را بیشتر مورد هدف قرار داده اند. ایشان مورد هدف اجانب و وابستگان به آنها در طول زندگى بود. تهمت ها؛ تهمت هاى ناگوار به ایشان مى زدند! از آقاى بهشتى اینها مى خواستند موجود ستمکار دیکتاتور معرفى کنند، در صورتى که من بیش از بیست سال ایشان را مى شناختم و بر خلاف آنچه این بى انصافها در سرتاسر کشور تبلیغ کردند و «مرگ بر بهشتى» گفتند، من او را یک فرد متعهد، مجتهد، متعهد، متدین، علاقهمند به ملت، علاقهمند به اسلام و به درد بخور براى جامعه خودمان مى دانستم.». (صحیفه امام؛ ج ۱۴،ص ۵۱۸-۵۱۹)
پیر جماران به توطئه های ترتیب داده شده از سوی دشمن برای تخریب شخصیت دکتر بهشتی اشاره کرده و بیان داشتند:« این آقاى بهشتى مسلمان، متعهد، مجتهد، این چه کرده بود که تو تاکسى مى نشستى، مى دیدى که دو نفر آدم به هم مى رسند یک حرفشان فحش به اوست؟! تو اجتماعات، یک دسته اى مرگ بر کى، «طالقانى را تو کشتى» [مى گفتند.] خوب، شما ببینید چه ظلمى [بود] به یک همچو موجود فعالى، که مثل یک ملت بود براى این ملت ما با چه حیله هایى این را مى خواستند بیرون کنند. خوب، حالا رفته است کنار.». (ج ۱۵، ص ۱۸)
ایشان در بخش دیگری از سخنان خود هوچی گری مخالفان آیت الله بهشتی را نقشه دیگری برای خدشه دار کردن چهره وی دانسته و ابراز داشتند: «شما مى بینید که در زمانى که مرحوم آقاى بهشتى زنده بودند، چه وضعى پیش آوردند این اراذل و ایشان را یک چهره دیگرى نشان داده بودند که آن روز در خیابان ها هم بر ضد ایشان تظاهرات مى کردند، صحبت مى کردند و نمى دانستند قصه را. شهادت ایشان اسباب این شد که یک بهره بزرگى ما برداشتیم و آن اینکه ثابت شد که آن انحراف بوده است، آن کار آنها انحرافى بوده است. و همین طور هر قصه اى که اینها خواستند از آن بهره بردارى کنند، ما بهره بردارى کردیم.». (ج ۱۵، ص ۱۹۸-۱۹۹)
خمینی کبیر، تأثیر خون های ریخته شده مظلومان واقعه هفتم تیر را اینگونه مطرح کرده و اضافه داشتند: «شما دیدید که صبح آن روزى که مرحوم آقاى بهشتى و آن هفتاد نفر مظلوم در آنجا، آن طور به وضع فجیع شهید شدند، مردم فرق کردند؛ یکدفعه تمام صحبت ها برگشت. آنهایى که فریاد [مى زدند،] همان هایى که بهشان تزریق کرده بودند که این آدم چطور و کذا و کذاست و آن طور براى ایشان شعار به ضد ایشان مى دادند، یکدفعه شعارها برگشت و به نفع ایشان شد؛ یعنى، به نفع اسلام شد.». (ج ۱۵، ص ۲۰۰)
امام همچنین افزودند: «آقاى بهشتى- رحمه اللَّه- که یک نفر آدمى بود که مجاهد براى اسلام بود، به درد مى خورد، فعال بود، دانشمند بود، مدیر بود، مدبر بود، دیدید که در صحنه کشور چه فضاحت ها در آوردند اشرار و مردم را [از او] منحرف کردند. مردم یک وقت بیدار شدند که بهشتى اى در کار نبود.». (ج ۱۵، ص ۳۶۷)