از بیرون در مادر را آنقدر صدا می کرد تا پاسخی از او بشنود و اگر صدایی نمی آمد، جلوی در می ایستاد تا مادر به خانه برگردد.

جی پلاس ـ منصوره جاسبی: مجید[۱] فرزند اول خانه بود و علاقه ویژه ای به مادر داشت تا جایی که وقتی از بیرون می آمد، از همان پایین پله ها شروع می کرد به صدا کردن و دنبال مادر گشتن، تمام سوراخ و سنبه های خانه را جستجو می کرد و اگر او را نمی یافت، بیرون خانه می رفت و بر روی پله می نشست تا مادر از راه برسد.

سال ۶۱ است و عملیات مسلم بن عقیل آغاز شده و هیچ کس نمی داند که قرار است بین این مادر و پسر فراقی ۳۱ ساله رخ دهد اما دست تقدیر برایشان اینطور رقم می زند. همه نگران حال مادرند که چگونه نبودن مجید را تحمل خواهد کرد اما خدایی که مهربان مهربانان است صبری به دل مادر می دهد که می سوزد و می سازد اما هرگز شکایتی بر زبان نمی آورد. هرگاه تلفنی بی وقت به صدا در می آید، مادر گمان می کند که خبری از پسرش به او خواهند داد اما گویا سرابی بیش نیست و باید صبور بود تا وقتش.[۲]

  1. شهید مجید ابوطالبی در سال ۶۱ به شهادت رسید و هیچ نشانه ای از او به خانواده اش نرسید.
  2. ۳۱ سال گذشت تا مجید به خواب مادر آمد و شهید گمنامی را که در کهف الشهدای تهران به خاک سپرده بودند، مورد آزمایش ها قرار دادند و گمشده مادر را یافتند.
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.