تئاتر طنزی به نام «مرشد و بچه مرشد» با بازی حسین پناهی و صادق آهنگران شد مراسم برگزاری جشن عروسی حاج حمید و پروین بانو، به همین سادگی.

جی پلاس ـ منصوره جاسبی: پسرخاله و دختر خاله بودند اما یکی در شهرک انگلیسی ساز شرکت نفت اهواز[۱] بزرگ شده بود و دیگری در روستایی[۲] نزدیک شهر، با این حال، دل ها که یکی باشد چه فرقی دارد کجایی باشی؟ شهری یا روستایی.

پدر می گفت که پروین[۳] هنوز بچه است و حتی لباس شستن هم بلد نیست اما حمید[۴] کوتاه نمی آمد.

بالاخره قرار و مدارها گذاشته شد و چون حمید سادگی، شیوه زندگی اش بود از همان ابتدا، پروین را با خود همقدم کرد. یک فرش شش متری، وسایل پخت و پز و مقداری خرده ریز شد همه جهیزیه ای که قرار بود حمید برای زندگی فراهم ببیند.[۵]

یک دست لباس ساده، مقنعه و چادر مشکی و حلقه ای ساده برای پروین بانو و پیراهن و شلواری کرم برای آقا حمید شد خرید عروسی، مهمان ها نیز فقط خانواده های پسر و دختر بودند و چند نفری از سپاه و بس، با مراسمی که به پیشنهاد آقای داماد قرار شد در سپاه اهواز برگزار شود.

روز موعود فرا رسید و حمید که حالا قرار بود سری در سرها دربیاورد با پیکانی به دنبال عروس خانم رفت. سخنرانی کوتاهی درباره شیوه زندگی حضرت زهرا(س) و حضرت امیر(ع) به وسیله شمخانی[۶] و تئاتر طنزی به نام مرشد و بچه مرشد با اجرای حسین پناهی[۷] و صادق آهنگران[۸] شد همه مراسمی که برای آن روز به یادماندنی تدارک دیده شد و خاطره ای که عروس قصه ما از شروع زندگی مشترک با آقای داماد برای همیشه عمرش به یادگار داشته و دارد.[۹]

  1. در این شهرک همه جور امکانات رفاهی برای زندگی اعم از فروشگاه، ‌باشگاه ورزشی، سینما و... وجود داشت در حالی که این امکانات در همه نقطه های شهر موجود نبود.
  2. حمید در روستایی در اطراف اهواز به نام اُبوده بس متولد و بزرگ شده بود. اُبوده بس در لغت به معنی پدر بس یا همان شیره خرماست یعنی پدر شیره خرما و این شرایط آن دو را بسیار متفاوت کرده بود.
  3. پروین مرادی، همسر شهید تقوی فر که در سال ۵۸، دختری ۱۵ ساله بود و مشغول تحصیل و از کار و خانه داری هیچ نمی دانست.
  4. شهید سید حمید تقوی فر، از رزمندگان سال های دفاع مقدس که سال ها مسئولیت قرارگاه رمضان را بر عهده داشت. وی بعدها به عضویت سپاه قدس در آمد و در سال ۹۳ در دفاع از حرمین شریفین در سامرا به دست نیروهای داعش به شهادت رسید.
  5. طبق رسمشان داماد باید وسایل خانه را تهیه می کرد اما حمید که از همان ابتدا مبنای زندگی را بر ساده زیستی بنا نهاده بود، به اندک وسایلی اکتفا کرد و این سادگی را تا آخرین روزهای حیاتش ادامه داد و هیچ چیز نتوانست او را از مسیری که انتخاب کرده بود و آن پاسداری از آرمان هایی که برادران بسیاری را در این راه از دست داده بود، منحرف کند.
  6. علی شمخانی، دبیر شورای امنیت ملی که آن زمان مسئولیت سپاه اهواز را بر عهده داشت.
  7. شاعر،‌ نمایشنامه نویس و هنرپیشه سینما و تئاتر که در ۱۴ مرداد سال ۸۳ بر اثر ایست قلبی در گذشت.
  8. از رزمندگان دفاع مقدس که در هشت ساله جنگ با نوای گرم خود، باعث تقویت روحی رزمندگان می شد.
  9. برگرفته از خاطرات همسر شهید.
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.