پیرزن گفت: خدا عوضت دهد مادر، از جوانیت خیر ببینی. کجاست این شهردار... تا از غیرت و شرف شما یاد بگیرد؟!

جی پلاس ـ منصوره جاسبی: باران شدیدی باریدن گرفته بود طوری که در بخشی از شهر به سیل تبدیل شد. مهدی[۱] بلافاصله ترتیب اعزام گروه امداد را به آن منطقه داد و خودش هم با آخرین دسته راهی شد. همدوش دیگران در گل و لای فرو می رفت و به مردم آسیب دیده کمک می کرد که متوجه پیرزنی شد که با داد و فریاد از دیگران کمک می خواست. مهدی بی هیچ معطلی دنبال پیرزن راه افتاد. همه زیرزمین را آب گرفته بود و وسایل زندگی اش زیر آب ها مانده بود. مهدی همه تلاشش را کرد تا آب را خارج کند و کم کم اوضاع آنجا بهبود یافت. پیرزن که این تلاش بی وقفه را دید، گفت: خدا عوضت بدهد مادر، از جوانی ات خیر ببینی. کجاست این شهردار تا از مردانگی و غیرت تو درس بگیرد؟! شهردار لبخندی زد و گفت: درست است مادر! ای کاش یاد می گرفت.

  1. آن زمان شهید مهدی باکری، شهردار ارومیه بود.
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.