یک نماینده مجلس در صحن علنی نطقی میکند، فیلمی از یک افطاری در لبنان در گوشیها دست به دست میشود و داستانی برای مردم روایت میشود که با واقعیتی که کف خیابان برای صندوقهای صدقات و بعد برای پولهای داخل آنها میافتد فرق دارد. شاید روایت «شرق» برای مخاطبانش همه واقعیتی نباشد که در کمیته امداد وجود دارد، اما میتوانید گزارش «شرق» را باور کنید یا شخصا مثل خبرنگار «شرق» یک روز همراه مأموران جمعآوری صدقات امداد شوید و گزارشهایشان را ببینید؛ چون دیدن و گفتن بهتر از ندیدن و گفتن است.
در همه سالهایی که یادمان میآید پشت کمیته امداد و پولهایی که خودمان به آنها امانت دادهایم حرفهای زشت و تلخ زیادی بوده است. حرفهایی که امداد تا همین چند سال قبل خودش سانسور میکرد و دربارهاش حرف نمیزد اما دهان به دهان بین مردم و حتی برخی مسئولان و نمایندگان میگشت در حالی که معلوم نبود با واقعیت چقدر فاصله دارد. حرفهای تلخ و شاید دور از واقعیتی که هنوز هم ادامه دارد و بسیار زیاد از زبان مسئولان و نمایندگان و گاه آنهایی که اینور و آنور مرز اهدافی دیگر دارند، گفته میشود. درخواست برای همراهی با مأموران صندوقها و گزارش عملکرد یک منطقه در صندوقها به عنوان نمونه، زمان زیادی طول نکشید و یک صبح زود بعد از صبحانه همراه مأموران صدقات منطقه 14 تهران شدم. حدود 13 نیرو در بخشهای مختلف مشغولاند اما به طور مشخص پنج نفر مستقیم با صندوق و پولها در ارتباطند. داستان را گلمحمدی، مسئول مشارکتهای مردمی منطقه 14 روایت میکند که با خودرو شخصی خودش همراه نیسان آبی جمعآوری صندوق صدقات میشویم.
داخل همه صندوقها کثیف و چسبناک و آدامسی است و پول را باید از میان این کثیفیها جدا کنند. مأمور که کاور و حکم دارد و اسمش از روز قبل اعلام شده، دستکش به دست کاسه داخل صندوق را به کیسه پلمب شده و شماره دار صندوق خالی میکند. متناسب با خیابان و منطقه تعداد صندوقها فرق دارد. امروز حدود 150 صندوق را تخلیه میکنند؛ یعنی باید 150 بار پیاده و سوار شوند و با رمز صندوق که معمولا گیر دارد، سر و کله بزنند اما بیشتر از همه از حرف و حدیثهایی که از مردم میشنوند دلخورند که روحیهشان را خراب میکند. کلید رمزی به خاطر تکانهای معتادان به صندوق درست نمیچرخد و باز نمیشود و وقتگیر و سخت میشود و گاهی باید در صندوق را بشکنند. مأمور تخلیه 18 سال سابقه دارد و روزمزد است؛ میگوید: «مشکل ما سوراخ صندوق بود که سیخ داخلش نرود، نه در صندوق ولی الان هنوز همان مشکل ادامه دارد. قبلا تعداد صندوقها بیشتر بود و میگفتند سر هر ورودی یک صندوق باشد، چون مردم راهشان را تغییر نمیدهند و سر راهشان صدقه میدهند و معمولا محلهای پرتردد را انتخاب میکردند». از برخوردهای تند مردم میگوید: «مردم مسخره میکنند و تیکه میاندازند که «آقا سهم ما را بدهید» «میبرید به سوریه و فلسطین میدهید»، تازگیها بیشتر هم شده و کافی است کمی درگیری لفظی پیدا کنیم، سریع درگیر میشوند. یک بار در میدان خراسان معتادی که داشت سیخ میزد به صندوق را گرفتم ولی مردم نگذاشتند ما کاری کنیم و طرفداری معتاد را میکردند. خلاصه حرف زیاد میشنویم، چون تبلیغات منفی هم زیاد شده. قبلا نهایتا یک شوخی میکردند ولی تحویلمان هم میگرفتند و آب خنک دستمان هم میدادند».
گلمحمدی مراحل کار را در جایی که کیسههای پول صندوقها برای شمارش میرود، توضیح میدهد در حالی که چند مأمور در حال انجام کار روزانهشان هستند. میگوید این نیروها روزمزد هستند و بر اساس حجم فعالیتشان حقوق میگیرند. میزان عملیات این قسمت در هر منطقه متفاوت است و بر اساس جمعیت و تعداد صندوقها و میزان پرشدن و آسیبهای اجتماعی متفاوت است اما مسئله مهم این است که برای همان شهر و برای همان منطقه خرج میشود.
منطقه 14 که یکی از مناطق جنوبی و نسبتا مذهبی تهران محسوب میشود، 11هزارو 158 صندوق صدقات دارد که 9هزارو 500 صندوق خانگی و مغازهای و هزارو 213 صندوق در خیابانها و 426 صندوق در اماکن عمومی مثل بیمارستانها و مترو و مدارس و پادگانها هستند. به شکل میانگین ماهانه از صندوقهای خیابان 55 تا 56 میلیون تومان، از صندوقهای متوسط اماکن هشت میلیون و از صندوقهای خانگی و مغازهها حدود 30 میلیون تومان و جمعا در ماه میانگین تا 90 میلیون تومان درآمد نقد فقط از صدقات داریم.
گلمحمدی میگوید صندوقهای خیابان را هفتهای یک بار خالی میکنیم و در برخی مسیرها که درآمد بیشتر و آسیب بیشتر دارد تا سه روز یک بار خالی میکنیم، البته در مسیرهای امن مثل مسیر دانشگاهها و پادگانها و محیطهای سربسته دو ماه یک بار خالی میکنیم چون آسیب ندارد. صندوقهای خانگی را هم متناسب با درآمدها بین دو تا سه ماه یک بار خالی میکنیم. او میگوید منطقه 14 یکی از مناطق پردرآمد و درعین حال یکی از مناطق پرآسیب است و اضافه میکند: «سه تا چهار سال است که این آسیب سیخزدن معتادان هست. بارها معتادان را گرفتهایم ولی چند روز بعد آزاد میشوند. در ارتباط با کلانتریها هستیم و گشت ویژه خواستیم ولی کلا ورودی ندارند، چون به سودشان است کاری نداشته باشند تا معتاد سرش به صندوق گرم باشد و دیگر سراغ خانه و ماشین مردم نرود».
کیسهها بعد از جمعآوری صندوقها با فهرست کیسهها تحویل مسئول شمارش میشود. پلمب کیسهها باز و شمارش و تحویل خزانه میشود. از روز قبل برای این مأموران حکم زدهاند و مسیر و تعداد صندوق را اعلام کردهاند و بعد در واحد شمارش طبق همان، کیسهها را تحویل میگیرند. هر کیسه که برای هر صندوق است، یک برگه کد اشتراک دارد که همراه پول صندوق است و با همین کد در سیستم جامع مشارکت که آنلاین نظارت میشود، ثبت میشود و عملکرد هر صندوق از ابتدای سال با جزئیات آن مشخص است.
مدیر مشارکتهای کمیته امداد در منطقه 14 تهران 26 سال سابقه دارد و میگوید در این سالها میزان پولی که مردم صدقه میدهند، کم نشده و فقط مشکل ما همین آسیبهای مربوط به صندوقها و معتادان است. گلمحمدی میگوید: «کسی که اعتقاد به صدقات دارد، کار خودش را میکند. شاید باید این مبلغ بیشتر رشد میکرد؛ ولی افت هم نداشته است؛ یعنی اگر سال گذشته درآمد 90 میلیون بوده، در سال جاری 92 میلیون است». پولهای خرد داخل سبدها را نشان میدهد و میگوید: «در کل حجم پول کم شده؛ چون مردم معمولا پول نقد کمی همراهشان دارند. قبلا کیسه را که خالی میکردیم تا صد هزار تومان فقط سکه داخل آن بود؛ ولی الان حجم پول کمتر شده است».
دو نفر پول را میشمارند؛ اما دستکش ندارند و پولهای کثیف و پاره را جدا میکنند و پولهای جداشده را به اتاقی که یک گاوصندوق باز دارد و اسمش خزانه است، تحویل میدهند. آنجا هم جوان دیگری پول را میشمارد و در شرح فهرست یا «صفراسیون» ثبت میکند و تحویل میگیرد و بعد هم پولها تحویل بانک میشود. گلمحمدی میگوید: «با بانک ملی در ارتباط هستیم؛ اما قبلا ارتباط بهتری داشتیم. حالا چالش زیادی داریم؛ چون میگویند پولهای شما برای ما دردسر دارد. زمانی این پول خردها مشتری زیاد داشت و بانک هم از خدایش بود که این پول خرد را به مشتریهایش بدهد؛ ولی الان همه مبادلات بانکی و الکترونیکی است. زمانی جلوی همین اداره مردم برای گرفتن پول خرد صف میکشیدند و نانواییها و تاکسیها و... مشتری ثابت ما بودند و برای گرفتن پول خرد باید جواز کسبشان را نشان میدادند تا پول خرد را بگیرند».
گلمحمدی میگوید مدتی است که صندوقهای خانگی کم شده، قبلا برای گرفتن صندوقهای خانگی درخواستها خیلی زیاد بود و التماس میکردند؛ ولی الان میگویند بیایید صندوقهایتان را ببرید و شاید در این بخش بیشتر تحت تأثیر برخی اخبار فضای مجازی قرار میگیرند. در عوض ما سعی میکنیم تاجاییکه میتوانیم، چهرهبهچهره برایشان توضیح دهیم که پولی که میدهند، برای مردم همین شهر خرج میشود و به لبنان و سوریه نمیرود. بعضیها قبول میکنند و بعضیها هم قبول نمیکنند.
از جوانی که مسئول خزانه است، میپرسم پولشمردن خوب است؟ میگوید: «پولشمردن خوب است؛ اما نه این پول، حتی کارمندان بانک که پول نو میشمارند، کنار دستشان الکل دارند تا دستشان آلوده نشود؛ ولی اینجا همهاش کثیفی است. روی این پول از آدامس کثیف و آب دهان معتاد و چسب موش، تاخرده شیشه و تیغ و... هست و بارها دستشان بریده و آلوده شده است».
میگوید نمیتوانند برای شمارش پول دستکش دستشان کنند؛ چون نمیشود کار کنند، بعد هم خالیکردن کف صندوق و کیسهها با دستکش سخت است. به پولهای روی میز که پاره و کثیف هستند، اشاره میکند و میگوید: «این پولها الان تمیز هستند؛ چون از مسیر پادگانها تخلیه شده؛ اما در مسیرهای دیگر بسیار آلودهاند و بهویژه در زمستان آب باران و برف هم اضافه میشود. معتادها برای کشیدن پول با سیخ از آن سوراخ تنگ چسب موش میریزند در صندوق و پولها آلوده میشود».
شاید باید به این بخش از کمیته امداد که کاری عملیاتی دارند، سختی کار تعلق میگرفت؛ اما محرومترین بخش از نظر امکانات و حقوق ماهانه را دارند و بارها شده که همکارانشان ناراحتیهای پوستی و تنفسی گرفتهاند. طبق گفته مسئول این بخش این مأموران صندوق تا چند وقت قبل درآمد تقریبا ثابتی داشتند و حقالزحمه برای تخلیه داشتند؛ اما درحالحاضر حقوق ثابت حدود 650 هزار تومان دارند و بعد براساس تعداد صندوق تخلیهشده و درآمد آن سه درصد برای راننده نیسان و هفت درصد برای چهار نفر دیگر در نظر گرفته میشود.
مدیر مشارکتهای منطقه 14 کمیته امداد میگوید سختی کار یک طرف است و رفتارها و حرفهایی که پشت سر این کار است، اذیت دیگری دارد. شغل اصلی او طلافروشی است؛ اما میگوید برکتی که این حقوق و این کار در زندگی من دارد، هیچ پولی ندارد. او از مردم گلایه هم دارد و میگوید: «حقوق کارکنان امداد مثل همه ادارات دولتی بودجه جاری دارد و یک قران آن هم از صدقات نیست؛ اما تا مدتها وقتی اقوام میهمان ما بودند، برای ناهار و شام نمیماندند یا میوه نمیخوردند و بعدا گفتند که حقوقتان از صدقات است و بهتر است ما چیزی آنجا نخوریم یا وقتی چیزی به خانهمان اضافه میشود یا خودرو را تغییر میدهیم، متلک میاندازند که آره وضع شما خوب است. وضع زندگی من خوب است و طلافروشی دارم؛ اما این ذهنیت مردم ادامه دارد». میگوید: «به برکت این پول اعتقاد دارم و پول این کار واقعا ماندگاری دارد و اگر بچههای این مجموعه اعتقاد نداشتند، اینجا نمیماندند. من شاید در یک خرید مردم در طلافروشی خودم حداقل دو میلیون درآمد داشته باشم؛ ولی یک جاهایی همین حقوق اینجا به دادم میرسد و باعث برکت و سلامت در خانوادهام است». گلمحمدی البته از خودشان هم نقد دارد و میگوید: «پول صدقه به استان فرستاده میشود و معادل آن با توجه به نیازهای منطقه تسهیم میشود که در منطقه ما در شش سرفصل خرج میشود. همه پول جمعشده در برنامه جامع مشارکت که آنلاین است، همان روز تخلیه صندوقها ثبت میشود و از مرکز میتوانند آنلاین نظارت کنند. از نظر نظارتی هیچجا مثل امداد نظارت دقیق نیست. خودش حراست و بازرسی دارد و دیوان محاسبات یک طرف و بازرسی کل کشور یک طرف و شرکت مفید راهبر که زیر نظر رهبری است یک طرف و همهچیز را به جزء بررسی میکنند».
خانم نوبخت، مسئول ثبت سیستم در برنامه جامع، توضیح میدهد که «این سیستم از ابتدا بود، ولی تحت برنامه «داس» بوده و حالا تحت ویندوز و سراسری شده است. در گزارش یک روز تخلیه صندوقهای صدقات نام کاربران تخلیه با کد شناسایی، کد و ساعت و مبلغ تخلیه صندوق مشخص است؛ مثلا یک صندوق از اول سال 11 بار تخلیه داشته است.
بر همین اساس نمیشود که یک صندوق اضافه در خیابان باشد یا نیرو برود تخلیه کند و پولی نیاورد و اگر روزی به هر دلیلی امکان تخلیه صندوق نباشد، مأمور باید گزارش بنویسد و من در سیستم ثبت میکنم که آن روز تخلیه نشده است».
روزنامه شرق
تهرام/7245/6003
در همه سالهایی که یادمان میآید پشت کمیته امداد و پولهایی که خودمان به آنها امانت دادهایم حرفهای زشت و تلخ زیادی بوده است. حرفهایی که امداد تا همین چند سال قبل خودش سانسور میکرد و دربارهاش حرف نمیزد اما دهان به دهان بین مردم و حتی برخی مسئولان و نمایندگان میگشت در حالی که معلوم نبود با واقعیت چقدر فاصله دارد. حرفهای تلخ و شاید دور از واقعیتی که هنوز هم ادامه دارد و بسیار زیاد از زبان مسئولان و نمایندگان و گاه آنهایی که اینور و آنور مرز اهدافی دیگر دارند، گفته میشود. درخواست برای همراهی با مأموران صندوقها و گزارش عملکرد یک منطقه در صندوقها به عنوان نمونه، زمان زیادی طول نکشید و یک صبح زود بعد از صبحانه همراه مأموران صدقات منطقه 14 تهران شدم. حدود 13 نیرو در بخشهای مختلف مشغولاند اما به طور مشخص پنج نفر مستقیم با صندوق و پولها در ارتباطند. داستان را گلمحمدی، مسئول مشارکتهای مردمی منطقه 14 روایت میکند که با خودرو شخصی خودش همراه نیسان آبی جمعآوری صندوق صدقات میشویم.
داخل همه صندوقها کثیف و چسبناک و آدامسی است و پول را باید از میان این کثیفیها جدا کنند. مأمور که کاور و حکم دارد و اسمش از روز قبل اعلام شده، دستکش به دست کاسه داخل صندوق را به کیسه پلمب شده و شماره دار صندوق خالی میکند. متناسب با خیابان و منطقه تعداد صندوقها فرق دارد. امروز حدود 150 صندوق را تخلیه میکنند؛ یعنی باید 150 بار پیاده و سوار شوند و با رمز صندوق که معمولا گیر دارد، سر و کله بزنند اما بیشتر از همه از حرف و حدیثهایی که از مردم میشنوند دلخورند که روحیهشان را خراب میکند. کلید رمزی به خاطر تکانهای معتادان به صندوق درست نمیچرخد و باز نمیشود و وقتگیر و سخت میشود و گاهی باید در صندوق را بشکنند. مأمور تخلیه 18 سال سابقه دارد و روزمزد است؛ میگوید: «مشکل ما سوراخ صندوق بود که سیخ داخلش نرود، نه در صندوق ولی الان هنوز همان مشکل ادامه دارد. قبلا تعداد صندوقها بیشتر بود و میگفتند سر هر ورودی یک صندوق باشد، چون مردم راهشان را تغییر نمیدهند و سر راهشان صدقه میدهند و معمولا محلهای پرتردد را انتخاب میکردند». از برخوردهای تند مردم میگوید: «مردم مسخره میکنند و تیکه میاندازند که «آقا سهم ما را بدهید» «میبرید به سوریه و فلسطین میدهید»، تازگیها بیشتر هم شده و کافی است کمی درگیری لفظی پیدا کنیم، سریع درگیر میشوند. یک بار در میدان خراسان معتادی که داشت سیخ میزد به صندوق را گرفتم ولی مردم نگذاشتند ما کاری کنیم و طرفداری معتاد را میکردند. خلاصه حرف زیاد میشنویم، چون تبلیغات منفی هم زیاد شده. قبلا نهایتا یک شوخی میکردند ولی تحویلمان هم میگرفتند و آب خنک دستمان هم میدادند».
گلمحمدی مراحل کار را در جایی که کیسههای پول صندوقها برای شمارش میرود، توضیح میدهد در حالی که چند مأمور در حال انجام کار روزانهشان هستند. میگوید این نیروها روزمزد هستند و بر اساس حجم فعالیتشان حقوق میگیرند. میزان عملیات این قسمت در هر منطقه متفاوت است و بر اساس جمعیت و تعداد صندوقها و میزان پرشدن و آسیبهای اجتماعی متفاوت است اما مسئله مهم این است که برای همان شهر و برای همان منطقه خرج میشود.
منطقه 14 که یکی از مناطق جنوبی و نسبتا مذهبی تهران محسوب میشود، 11هزارو 158 صندوق صدقات دارد که 9هزارو 500 صندوق خانگی و مغازهای و هزارو 213 صندوق در خیابانها و 426 صندوق در اماکن عمومی مثل بیمارستانها و مترو و مدارس و پادگانها هستند. به شکل میانگین ماهانه از صندوقهای خیابان 55 تا 56 میلیون تومان، از صندوقهای متوسط اماکن هشت میلیون و از صندوقهای خانگی و مغازهها حدود 30 میلیون تومان و جمعا در ماه میانگین تا 90 میلیون تومان درآمد نقد فقط از صدقات داریم.
گلمحمدی میگوید صندوقهای خیابان را هفتهای یک بار خالی میکنیم و در برخی مسیرها که درآمد بیشتر و آسیب بیشتر دارد تا سه روز یک بار خالی میکنیم، البته در مسیرهای امن مثل مسیر دانشگاهها و پادگانها و محیطهای سربسته دو ماه یک بار خالی میکنیم چون آسیب ندارد. صندوقهای خانگی را هم متناسب با درآمدها بین دو تا سه ماه یک بار خالی میکنیم. او میگوید منطقه 14 یکی از مناطق پردرآمد و درعین حال یکی از مناطق پرآسیب است و اضافه میکند: «سه تا چهار سال است که این آسیب سیخزدن معتادان هست. بارها معتادان را گرفتهایم ولی چند روز بعد آزاد میشوند. در ارتباط با کلانتریها هستیم و گشت ویژه خواستیم ولی کلا ورودی ندارند، چون به سودشان است کاری نداشته باشند تا معتاد سرش به صندوق گرم باشد و دیگر سراغ خانه و ماشین مردم نرود».
کیسهها بعد از جمعآوری صندوقها با فهرست کیسهها تحویل مسئول شمارش میشود. پلمب کیسهها باز و شمارش و تحویل خزانه میشود. از روز قبل برای این مأموران حکم زدهاند و مسیر و تعداد صندوق را اعلام کردهاند و بعد در واحد شمارش طبق همان، کیسهها را تحویل میگیرند. هر کیسه که برای هر صندوق است، یک برگه کد اشتراک دارد که همراه پول صندوق است و با همین کد در سیستم جامع مشارکت که آنلاین نظارت میشود، ثبت میشود و عملکرد هر صندوق از ابتدای سال با جزئیات آن مشخص است.
مدیر مشارکتهای کمیته امداد در منطقه 14 تهران 26 سال سابقه دارد و میگوید در این سالها میزان پولی که مردم صدقه میدهند، کم نشده و فقط مشکل ما همین آسیبهای مربوط به صندوقها و معتادان است. گلمحمدی میگوید: «کسی که اعتقاد به صدقات دارد، کار خودش را میکند. شاید باید این مبلغ بیشتر رشد میکرد؛ ولی افت هم نداشته است؛ یعنی اگر سال گذشته درآمد 90 میلیون بوده، در سال جاری 92 میلیون است». پولهای خرد داخل سبدها را نشان میدهد و میگوید: «در کل حجم پول کم شده؛ چون مردم معمولا پول نقد کمی همراهشان دارند. قبلا کیسه را که خالی میکردیم تا صد هزار تومان فقط سکه داخل آن بود؛ ولی الان حجم پول کمتر شده است».
دو نفر پول را میشمارند؛ اما دستکش ندارند و پولهای کثیف و پاره را جدا میکنند و پولهای جداشده را به اتاقی که یک گاوصندوق باز دارد و اسمش خزانه است، تحویل میدهند. آنجا هم جوان دیگری پول را میشمارد و در شرح فهرست یا «صفراسیون» ثبت میکند و تحویل میگیرد و بعد هم پولها تحویل بانک میشود. گلمحمدی میگوید: «با بانک ملی در ارتباط هستیم؛ اما قبلا ارتباط بهتری داشتیم. حالا چالش زیادی داریم؛ چون میگویند پولهای شما برای ما دردسر دارد. زمانی این پول خردها مشتری زیاد داشت و بانک هم از خدایش بود که این پول خرد را به مشتریهایش بدهد؛ ولی الان همه مبادلات بانکی و الکترونیکی است. زمانی جلوی همین اداره مردم برای گرفتن پول خرد صف میکشیدند و نانواییها و تاکسیها و... مشتری ثابت ما بودند و برای گرفتن پول خرد باید جواز کسبشان را نشان میدادند تا پول خرد را بگیرند».
گلمحمدی میگوید مدتی است که صندوقهای خانگی کم شده، قبلا برای گرفتن صندوقهای خانگی درخواستها خیلی زیاد بود و التماس میکردند؛ ولی الان میگویند بیایید صندوقهایتان را ببرید و شاید در این بخش بیشتر تحت تأثیر برخی اخبار فضای مجازی قرار میگیرند. در عوض ما سعی میکنیم تاجاییکه میتوانیم، چهرهبهچهره برایشان توضیح دهیم که پولی که میدهند، برای مردم همین شهر خرج میشود و به لبنان و سوریه نمیرود. بعضیها قبول میکنند و بعضیها هم قبول نمیکنند.
از جوانی که مسئول خزانه است، میپرسم پولشمردن خوب است؟ میگوید: «پولشمردن خوب است؛ اما نه این پول، حتی کارمندان بانک که پول نو میشمارند، کنار دستشان الکل دارند تا دستشان آلوده نشود؛ ولی اینجا همهاش کثیفی است. روی این پول از آدامس کثیف و آب دهان معتاد و چسب موش، تاخرده شیشه و تیغ و... هست و بارها دستشان بریده و آلوده شده است».
میگوید نمیتوانند برای شمارش پول دستکش دستشان کنند؛ چون نمیشود کار کنند، بعد هم خالیکردن کف صندوق و کیسهها با دستکش سخت است. به پولهای روی میز که پاره و کثیف هستند، اشاره میکند و میگوید: «این پولها الان تمیز هستند؛ چون از مسیر پادگانها تخلیه شده؛ اما در مسیرهای دیگر بسیار آلودهاند و بهویژه در زمستان آب باران و برف هم اضافه میشود. معتادها برای کشیدن پول با سیخ از آن سوراخ تنگ چسب موش میریزند در صندوق و پولها آلوده میشود».
شاید باید به این بخش از کمیته امداد که کاری عملیاتی دارند، سختی کار تعلق میگرفت؛ اما محرومترین بخش از نظر امکانات و حقوق ماهانه را دارند و بارها شده که همکارانشان ناراحتیهای پوستی و تنفسی گرفتهاند. طبق گفته مسئول این بخش این مأموران صندوق تا چند وقت قبل درآمد تقریبا ثابتی داشتند و حقالزحمه برای تخلیه داشتند؛ اما درحالحاضر حقوق ثابت حدود 650 هزار تومان دارند و بعد براساس تعداد صندوق تخلیهشده و درآمد آن سه درصد برای راننده نیسان و هفت درصد برای چهار نفر دیگر در نظر گرفته میشود.
مدیر مشارکتهای منطقه 14 کمیته امداد میگوید سختی کار یک طرف است و رفتارها و حرفهایی که پشت سر این کار است، اذیت دیگری دارد. شغل اصلی او طلافروشی است؛ اما میگوید برکتی که این حقوق و این کار در زندگی من دارد، هیچ پولی ندارد. او از مردم گلایه هم دارد و میگوید: «حقوق کارکنان امداد مثل همه ادارات دولتی بودجه جاری دارد و یک قران آن هم از صدقات نیست؛ اما تا مدتها وقتی اقوام میهمان ما بودند، برای ناهار و شام نمیماندند یا میوه نمیخوردند و بعدا گفتند که حقوقتان از صدقات است و بهتر است ما چیزی آنجا نخوریم یا وقتی چیزی به خانهمان اضافه میشود یا خودرو را تغییر میدهیم، متلک میاندازند که آره وضع شما خوب است. وضع زندگی من خوب است و طلافروشی دارم؛ اما این ذهنیت مردم ادامه دارد». میگوید: «به برکت این پول اعتقاد دارم و پول این کار واقعا ماندگاری دارد و اگر بچههای این مجموعه اعتقاد نداشتند، اینجا نمیماندند. من شاید در یک خرید مردم در طلافروشی خودم حداقل دو میلیون درآمد داشته باشم؛ ولی یک جاهایی همین حقوق اینجا به دادم میرسد و باعث برکت و سلامت در خانوادهام است». گلمحمدی البته از خودشان هم نقد دارد و میگوید: «پول صدقه به استان فرستاده میشود و معادل آن با توجه به نیازهای منطقه تسهیم میشود که در منطقه ما در شش سرفصل خرج میشود. همه پول جمعشده در برنامه جامع مشارکت که آنلاین است، همان روز تخلیه صندوقها ثبت میشود و از مرکز میتوانند آنلاین نظارت کنند. از نظر نظارتی هیچجا مثل امداد نظارت دقیق نیست. خودش حراست و بازرسی دارد و دیوان محاسبات یک طرف و بازرسی کل کشور یک طرف و شرکت مفید راهبر که زیر نظر رهبری است یک طرف و همهچیز را به جزء بررسی میکنند».
خانم نوبخت، مسئول ثبت سیستم در برنامه جامع، توضیح میدهد که «این سیستم از ابتدا بود، ولی تحت برنامه «داس» بوده و حالا تحت ویندوز و سراسری شده است. در گزارش یک روز تخلیه صندوقهای صدقات نام کاربران تخلیه با کد شناسایی، کد و ساعت و مبلغ تخلیه صندوق مشخص است؛ مثلا یک صندوق از اول سال 11 بار تخلیه داشته است.
بر همین اساس نمیشود که یک صندوق اضافه در خیابان باشد یا نیرو برود تخلیه کند و پولی نیاورد و اگر روزی به هر دلیلی امکان تخلیه صندوق نباشد، مأمور باید گزارش بنویسد و من در سیستم ثبت میکنم که آن روز تخلیه نشده است».
روزنامه شرق
تهرام/7245/6003
کپی شد