«آقای وزیر احکام دانشجویان باید لغو شود. » فعالان دانشجویی در دانشگاههای مختلف اول از هر مسالهای میروند سراغ سرنوشت احکام صادره برای دانشجویانی که از دی ماه و در جریان اعتراضات دستگیر شدند و پس از مدتی احکامشان یک به یک ابلاغ شد: حبس، شلاق، جزای نقدی یا ممنوعالخروجی و محرومیت از برخی حقوق اجتماعی.
دانشجویان هم خوب میدانند که حالا کار از درهای دانشگاه برون افتاده و در دست قوه قضاییه است اما باز هم منصور غلامی را مخاطب خود قرار میدهند چون میگویند که وزیر علوم باید پشت دانشجویان بایستد و البته با دفاع از آنها استقلال دانشگاه را هم رهبری کند.
در ابتدای آغاز به کار دولت یازدهم دانشجویان چشم امیدشان به انتخاب وزیر علوم بود.
پس از شروع کار وزارتخانه با سرپرستی جعفر توفیقی و بعد شروع وزارت رضا فرجیدانا و آغاز تغییر روسای دانشگاهها این امید انگار به مقصد رسیده بود.
حالا ٥ سال بعد است و شاید هیچکس مانند دانشجویان تغییراتی که زمان با خود میآورد را لمس نکرده باشند.
حالا دولت دوازدهم است، امیدی که در سال ٩٢ انگار به منزل رسیده بود دوباره به راه افتاده و در جامه مطالبات دانشجویی تلاش دارد تا صدای خودش را به گوش دولت برساند.
برای آنها منصور غلامی، وزیر علوم دولت دوازدهم نماینده این دولت است و برای همین است که او را مخاطب قرار دادهاند: «آقای وزیر صدای ما را میشنوید؟»
«حذف سایه امنیتی و قضایی از سر دانشگاه و لغو احکام صادره برای دانشجویان» اولین درخواستی است که سمیرا میرزایی، دانشجوی دانشگاه هنر اصفهان از وزیر علوم دارد. سمیرا ٥ سال گذشته را در دانشگاه گذرانده و میگوید نگاه امنیتی به فعالیتهای دانشجویی سختگیرانهتر شده است و حالا احضارهایی که قبلا وجود داشت، بیشتر شده و مثل همین موارد پس از دی ماه به صدور حکم هم ختم میشوند.
دومین درخواست سمیرا از وزیر علوم هم درخواستی است که در دو سال گذشته به صورت پیوسته از سوی دانشجویان در دانشگاههای مختلف مطرح شده است.
درخواستی که حتی کار را به تجمعهای گسترده هم کشاند: «جلوی روند پولی شدن دانشگاه را بگیرید. »
این خواسته از زمان وزارت محمد فرهادی به دوران وزارت فعلی هم رسیده است و همچنان تکرار میشود: «سال گذشته ٤٠ نفر از دانشگاه هنر اصفهان انصراف دادند چون هزینه خوابگاههای خودگردان به ترمی ٨٠٠ تا یک میلیون تومان هم رسید. خوابگاه دانشگاه هم هزینهای بین ٥٠٠ تا ٦٠٠ هزار تومان میگیرد و چون ظرفیت محدودی دارد که اغلب دست پسرها است خیلیها به ناچار باید به سمت خوابگاههای خودگردان بروند. وقتی اسم دانشگاه دولتی میآید تصور این است که به سمت آموزش رایگان میرویم اما در عمل چنین چیزی دیگر وجود ندارد. »
سمیرا میگوید اگر روبروی وزیر مینشست از او میخواست که «عافیتطلبی» را کنار بگذارد و صدای دانشجویان را بشنود.
دو وزیر یکی هستند
«آنچه در این ٤ سال دانشجویی دیدم نشان از سیاست یکسان دولت نسبت به دانشگاهها دارد.
در واقع فرقی بین «محمد فرهادی» و «منصور غلامی» نیست و این یعنی دولت به صورت کلی چندان توجهی به مساله دانشگاه ندارد.»
«محمد صرفی»، سخنگوی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران معتقد است که وزیر علوم باید شجاعت داشته باشد تا به چالش کشیده شود، شجاعت داشته باشد تا مطالبات را بشنود.
برای او هم مثل بسیاری از فعالان دانشجویی هنوز نام «رضا فرجیدانا» مترادف با وزیر خوب است. محمد میگوید مطالبات از وزارت علوم و شخص وزیر زیاد است اما او هم بلافاصله به موضوع احکام دانشجویان بازداشتشده پس از تیرماه اشاره میکند: «باقی نهادها به راحتی وارد حوزه دانشگاه میشوند و این یعنی استقلال دانشگاه زیر سوال رفته است.»
بحث استقلال دانشگاه که میشود اشارهای هم میکند به شورای انقلاب فرهنگی و لزوم مشخص شدن جایگاه این نهاد نسبت به وزارت علوم: «از این نهاد اطلاعات دقیق بیرون نمیآید.
کار آن موازی وزارت علوم است اما پاسخگو نیست و در عین حال تاثیر بسیاری بر حوزه دانشگاه میگذارد.»
محمد میگوید که وزیر باید به دانشگاهها سر بزند، نه به عنوان عضو دولت بلکه دقیقا در نقش وزیر علوم و به صورت مستقل پای حرفهای دانشجویان بنشیند: «بیعدالتی در نهاد دانشگاه در حال افزایش است.
در روند تجاریسازی دانشگاه پیمانکارها میآیند، بودجه میگیرند و خدمات پایین و بیکیفیت به دانشجویان ارایه میدهند، کاهش سنوات دانشجویان را با مشکل مواجه کرده، طرح کارورزی زمینه کار ارزان نیروهای متخصص را بدون قطعی بودن بیمه فراهم کرده و اصلا نمیدانیم سرنوشت این طرح چه شد و به کجا رسید.
وزیر علوم باید این حرفها را بشنود و پاسخ دهد. باید پاسخگوی هیات علمیهای ناکارمدی باشد که دارد پایشان به دانشگاهها باز میشود.»
دانشجویان از نظر شما هم محکوم هستند؟
«در دانشگاه زنجان با بسیاری از مشکلات دانشگاههای دیگر روبهرو نیستیم.
اما ما هم مثل سایر دانشگاهها دخالت نیروهای بیرون از دانشگاه را حس میکنیم. برای هر برنامهای چه علمی باشد چه سیاسی و چه فرهنگی باید تن بدهیم به اینکه همه مهمانها را استعلام کنند و این روند اداری اجرای هر برنامه را بهشدت طولانی میکند.»
حمیدرضا کامیابفر، عضو انجمن فرهنگ و سیاست دانشگاه زنجان هم میگوید که میان فرهادی و غلامی چندان تفاوتی احساس نمیکند اما به نظرش معاونت فرهنگی قبلی وزارت علوم یعنی ضیا هاشمی بیشتر هوای دانشجویان را داشت: «به نظرم یکی از مواردی که وزیر میتواند در خصوص آن اقدام کند این است که بودجههایی که در هر دانشگاه تخصیص داده میشود را شفاف کند و مثلا معلوم باشد که معاونت فرهنگی دانشگاه چقدر اعتبار دارد.
این شفافیت باید در مورد جلسات کمیته ناظر بر نشریات هم وجود داشته باشد چون مثلا در دانشگاه ما به نظر میرسد این کمیته کلا تشکیل جلسه نمیدهد و نشریات دانشجویی باید ماهها منتظر کسب مجوز بمانند. »
حمیدرضا بعد به موضوع شفافیت در اظهارنظرهای خود وزیر هم میرسد: «همه ما میدانیم که قوه قضاییه در امور دانشگاه ورود پیدا میکند و خیلی هم به صراحت این را میگویند.
بر سر موضوع احکام دانشجویان هم از وزیر علوم میخواهیم که صراحت داشته باشد و به این سوال پاسخ دهد: آیا این دانشجویان از نظر شما هم محکوم هستند؟»
حمایت دانشجو از دانشجو صنفی است نه سیاسی
«دو سال ونیم است که پیگیر تشکیل انجمن صنفی هستیم. سال قبل مجوز گرفتیم و قرار بود مهر ٩٦ انتخابات برگزار شود اما دانشگاه همکاری نکرد و ما همچنان منتظر برگزاری انتخابات هستیم. »
نرگس اقبالی از فعالان دانشجویی دانشگاه شهید بهشتیاست. یکی از دانشگاههایی که موضوع تشکیل انجمن صنفی آن مدتها است بینتیجه مانده.
میگوید که دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی را آنقدر درگیر سیستم آموزشی و گذراندن به موقع ترمها و واحدها کردهاند که در عمل تعداد داشجویان فعال در حوزههای غیردرسی چندان چشمگیر نیست و با این حال فشار بر روی همان فعالان زیاد است: «دانشجویان و انجمنهای صنفی تقریبا در تمامی دانشگاههای تهران فعال هستند اما در دانشگاه شهید بهشتی چنین نیست.
همین تعداد کسانی که هنوز در حال پیگیری مطالبات دانشجویی هستند بهشدت زیر فشارند، بعد از هر بیانیهای بچههای ما را برای ارایه توضیحات میخواهند.
حتی وقتی نسبت به بازداشت یکی از دانشجویان دانشگاهمان هم اعتراض میکنیم، میگویند کار سیاسی است.
خب مگر کار صنفی غیر از این است که دانشجو باید از دانشجو حمایت کند؟»
از عدالت آموزشی حمایت کنید
«صدای ما از وزارت نفت به جایی نمیرسد.» خلیل تاکی دانشجوی دانشگاه صنعت نفت اهواز است.
یکی از دانشجویانی که فکر میکنند وزارت نفت به عنوان وزارتخانه مادر این دانشگاه صدایشان را نمیشنود، صدایشان از طریق این وزارتخانه به جایی نمیرسد و در عین حال تقاضا دارند که به زیرمجموعه وزارت علوم منتقل نشوند: «وزارت نفت ما را نادیده گرفته است، دلمان میخواهد وزیر علوم سری به دانشگاه ما بزنند و وضعیت را ببینند.
اساتید نخبه دانشگاه ما بازنشسته شدهاند و جذب جدیدی هم انجام نشده، رتبههای دانشجویان ورودی به این دانشگاه افت کرده اما اگر از زیرمجموعه وزارت نفت به وزارت علوم منتقل شویم این دانشگاه بیخاصیت میشود و دیگر وزارت نفت هم کلا مسوولیتی در قبال ما قبول نمیکند.»
خلیل میگوید که بنا بر مصوبه شورای عالی اداری کشور همه دانشگاهها باید به وزارت علوم منتقل شوند اما اشاره میکند که به نظر غلامی هم در این مورد تردید دارد: «ایشان گفته است که این دانشگاه شرایط خاصی دارد که باید حتما روی این شرایط فکر و برای آن برنامهریزی شود.
برای همین فکر میکنم خودشان هم چندان موافق واگذاری نباشند. اگر دانشگاه صنعت نفت مزیت وزارت نفت را نداشته باشد تکلیف ما چه میشود؟
خیلیها با وجود رتبههای عالی به این دانشگاه آمدند و در اهواز تحصیل میکنند تا بتوانند جذب وزارت نفت شوند.
این موضوع به عدالت آموزشی کمک میکند وگرنه رتبههای خوب هم مثل بقیه راهی تهران میشوند.»
روزنامه اعتماد
1735
دانشجویان هم خوب میدانند که حالا کار از درهای دانشگاه برون افتاده و در دست قوه قضاییه است اما باز هم منصور غلامی را مخاطب خود قرار میدهند چون میگویند که وزیر علوم باید پشت دانشجویان بایستد و البته با دفاع از آنها استقلال دانشگاه را هم رهبری کند.
در ابتدای آغاز به کار دولت یازدهم دانشجویان چشم امیدشان به انتخاب وزیر علوم بود.
پس از شروع کار وزارتخانه با سرپرستی جعفر توفیقی و بعد شروع وزارت رضا فرجیدانا و آغاز تغییر روسای دانشگاهها این امید انگار به مقصد رسیده بود.
حالا ٥ سال بعد است و شاید هیچکس مانند دانشجویان تغییراتی که زمان با خود میآورد را لمس نکرده باشند.
حالا دولت دوازدهم است، امیدی که در سال ٩٢ انگار به منزل رسیده بود دوباره به راه افتاده و در جامه مطالبات دانشجویی تلاش دارد تا صدای خودش را به گوش دولت برساند.
برای آنها منصور غلامی، وزیر علوم دولت دوازدهم نماینده این دولت است و برای همین است که او را مخاطب قرار دادهاند: «آقای وزیر صدای ما را میشنوید؟»
«حذف سایه امنیتی و قضایی از سر دانشگاه و لغو احکام صادره برای دانشجویان» اولین درخواستی است که سمیرا میرزایی، دانشجوی دانشگاه هنر اصفهان از وزیر علوم دارد. سمیرا ٥ سال گذشته را در دانشگاه گذرانده و میگوید نگاه امنیتی به فعالیتهای دانشجویی سختگیرانهتر شده است و حالا احضارهایی که قبلا وجود داشت، بیشتر شده و مثل همین موارد پس از دی ماه به صدور حکم هم ختم میشوند.
دومین درخواست سمیرا از وزیر علوم هم درخواستی است که در دو سال گذشته به صورت پیوسته از سوی دانشجویان در دانشگاههای مختلف مطرح شده است.
درخواستی که حتی کار را به تجمعهای گسترده هم کشاند: «جلوی روند پولی شدن دانشگاه را بگیرید. »
این خواسته از زمان وزارت محمد فرهادی به دوران وزارت فعلی هم رسیده است و همچنان تکرار میشود: «سال گذشته ٤٠ نفر از دانشگاه هنر اصفهان انصراف دادند چون هزینه خوابگاههای خودگردان به ترمی ٨٠٠ تا یک میلیون تومان هم رسید. خوابگاه دانشگاه هم هزینهای بین ٥٠٠ تا ٦٠٠ هزار تومان میگیرد و چون ظرفیت محدودی دارد که اغلب دست پسرها است خیلیها به ناچار باید به سمت خوابگاههای خودگردان بروند. وقتی اسم دانشگاه دولتی میآید تصور این است که به سمت آموزش رایگان میرویم اما در عمل چنین چیزی دیگر وجود ندارد. »
سمیرا میگوید اگر روبروی وزیر مینشست از او میخواست که «عافیتطلبی» را کنار بگذارد و صدای دانشجویان را بشنود.
دو وزیر یکی هستند
«آنچه در این ٤ سال دانشجویی دیدم نشان از سیاست یکسان دولت نسبت به دانشگاهها دارد.
در واقع فرقی بین «محمد فرهادی» و «منصور غلامی» نیست و این یعنی دولت به صورت کلی چندان توجهی به مساله دانشگاه ندارد.»
«محمد صرفی»، سخنگوی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران معتقد است که وزیر علوم باید شجاعت داشته باشد تا به چالش کشیده شود، شجاعت داشته باشد تا مطالبات را بشنود.
برای او هم مثل بسیاری از فعالان دانشجویی هنوز نام «رضا فرجیدانا» مترادف با وزیر خوب است. محمد میگوید مطالبات از وزارت علوم و شخص وزیر زیاد است اما او هم بلافاصله به موضوع احکام دانشجویان بازداشتشده پس از تیرماه اشاره میکند: «باقی نهادها به راحتی وارد حوزه دانشگاه میشوند و این یعنی استقلال دانشگاه زیر سوال رفته است.»
بحث استقلال دانشگاه که میشود اشارهای هم میکند به شورای انقلاب فرهنگی و لزوم مشخص شدن جایگاه این نهاد نسبت به وزارت علوم: «از این نهاد اطلاعات دقیق بیرون نمیآید.
کار آن موازی وزارت علوم است اما پاسخگو نیست و در عین حال تاثیر بسیاری بر حوزه دانشگاه میگذارد.»
محمد میگوید که وزیر باید به دانشگاهها سر بزند، نه به عنوان عضو دولت بلکه دقیقا در نقش وزیر علوم و به صورت مستقل پای حرفهای دانشجویان بنشیند: «بیعدالتی در نهاد دانشگاه در حال افزایش است.
در روند تجاریسازی دانشگاه پیمانکارها میآیند، بودجه میگیرند و خدمات پایین و بیکیفیت به دانشجویان ارایه میدهند، کاهش سنوات دانشجویان را با مشکل مواجه کرده، طرح کارورزی زمینه کار ارزان نیروهای متخصص را بدون قطعی بودن بیمه فراهم کرده و اصلا نمیدانیم سرنوشت این طرح چه شد و به کجا رسید.
وزیر علوم باید این حرفها را بشنود و پاسخ دهد. باید پاسخگوی هیات علمیهای ناکارمدی باشد که دارد پایشان به دانشگاهها باز میشود.»
دانشجویان از نظر شما هم محکوم هستند؟
«در دانشگاه زنجان با بسیاری از مشکلات دانشگاههای دیگر روبهرو نیستیم.
اما ما هم مثل سایر دانشگاهها دخالت نیروهای بیرون از دانشگاه را حس میکنیم. برای هر برنامهای چه علمی باشد چه سیاسی و چه فرهنگی باید تن بدهیم به اینکه همه مهمانها را استعلام کنند و این روند اداری اجرای هر برنامه را بهشدت طولانی میکند.»
حمیدرضا کامیابفر، عضو انجمن فرهنگ و سیاست دانشگاه زنجان هم میگوید که میان فرهادی و غلامی چندان تفاوتی احساس نمیکند اما به نظرش معاونت فرهنگی قبلی وزارت علوم یعنی ضیا هاشمی بیشتر هوای دانشجویان را داشت: «به نظرم یکی از مواردی که وزیر میتواند در خصوص آن اقدام کند این است که بودجههایی که در هر دانشگاه تخصیص داده میشود را شفاف کند و مثلا معلوم باشد که معاونت فرهنگی دانشگاه چقدر اعتبار دارد.
این شفافیت باید در مورد جلسات کمیته ناظر بر نشریات هم وجود داشته باشد چون مثلا در دانشگاه ما به نظر میرسد این کمیته کلا تشکیل جلسه نمیدهد و نشریات دانشجویی باید ماهها منتظر کسب مجوز بمانند. »
حمیدرضا بعد به موضوع شفافیت در اظهارنظرهای خود وزیر هم میرسد: «همه ما میدانیم که قوه قضاییه در امور دانشگاه ورود پیدا میکند و خیلی هم به صراحت این را میگویند.
بر سر موضوع احکام دانشجویان هم از وزیر علوم میخواهیم که صراحت داشته باشد و به این سوال پاسخ دهد: آیا این دانشجویان از نظر شما هم محکوم هستند؟»
حمایت دانشجو از دانشجو صنفی است نه سیاسی
«دو سال ونیم است که پیگیر تشکیل انجمن صنفی هستیم. سال قبل مجوز گرفتیم و قرار بود مهر ٩٦ انتخابات برگزار شود اما دانشگاه همکاری نکرد و ما همچنان منتظر برگزاری انتخابات هستیم. »
نرگس اقبالی از فعالان دانشجویی دانشگاه شهید بهشتیاست. یکی از دانشگاههایی که موضوع تشکیل انجمن صنفی آن مدتها است بینتیجه مانده.
میگوید که دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی را آنقدر درگیر سیستم آموزشی و گذراندن به موقع ترمها و واحدها کردهاند که در عمل تعداد داشجویان فعال در حوزههای غیردرسی چندان چشمگیر نیست و با این حال فشار بر روی همان فعالان زیاد است: «دانشجویان و انجمنهای صنفی تقریبا در تمامی دانشگاههای تهران فعال هستند اما در دانشگاه شهید بهشتی چنین نیست.
همین تعداد کسانی که هنوز در حال پیگیری مطالبات دانشجویی هستند بهشدت زیر فشارند، بعد از هر بیانیهای بچههای ما را برای ارایه توضیحات میخواهند.
حتی وقتی نسبت به بازداشت یکی از دانشجویان دانشگاهمان هم اعتراض میکنیم، میگویند کار سیاسی است.
خب مگر کار صنفی غیر از این است که دانشجو باید از دانشجو حمایت کند؟»
از عدالت آموزشی حمایت کنید
«صدای ما از وزارت نفت به جایی نمیرسد.» خلیل تاکی دانشجوی دانشگاه صنعت نفت اهواز است.
یکی از دانشجویانی که فکر میکنند وزارت نفت به عنوان وزارتخانه مادر این دانشگاه صدایشان را نمیشنود، صدایشان از طریق این وزارتخانه به جایی نمیرسد و در عین حال تقاضا دارند که به زیرمجموعه وزارت علوم منتقل نشوند: «وزارت نفت ما را نادیده گرفته است، دلمان میخواهد وزیر علوم سری به دانشگاه ما بزنند و وضعیت را ببینند.
اساتید نخبه دانشگاه ما بازنشسته شدهاند و جذب جدیدی هم انجام نشده، رتبههای دانشجویان ورودی به این دانشگاه افت کرده اما اگر از زیرمجموعه وزارت نفت به وزارت علوم منتقل شویم این دانشگاه بیخاصیت میشود و دیگر وزارت نفت هم کلا مسوولیتی در قبال ما قبول نمیکند.»
خلیل میگوید که بنا بر مصوبه شورای عالی اداری کشور همه دانشگاهها باید به وزارت علوم منتقل شوند اما اشاره میکند که به نظر غلامی هم در این مورد تردید دارد: «ایشان گفته است که این دانشگاه شرایط خاصی دارد که باید حتما روی این شرایط فکر و برای آن برنامهریزی شود.
برای همین فکر میکنم خودشان هم چندان موافق واگذاری نباشند. اگر دانشگاه صنعت نفت مزیت وزارت نفت را نداشته باشد تکلیف ما چه میشود؟
خیلیها با وجود رتبههای عالی به این دانشگاه آمدند و در اهواز تحصیل میکنند تا بتوانند جذب وزارت نفت شوند.
این موضوع به عدالت آموزشی کمک میکند وگرنه رتبههای خوب هم مثل بقیه راهی تهران میشوند.»
روزنامه اعتماد
1735
کپی شد