در این مطلب آمده است:تفکر منتخبان شورای شهر فعلی همانند شورای شهر اولها و همحزبیهایشان است که معتقدند پایتخت شهر پولدارهاست و فقرا باید از این شهر بروند
نه حاشیه نشینند و نه در حاشیههای شهر زندگی میکنند،اما فقرشان با فقیرترین مناطق محروم گاهی برابری میکند و گاهی حتی بیشتر است. کافی است تا سری به مناطق میانی شهر تهران همچون منطقه 12یا 15بزنید تا دریابید اوضاع از چه قرار است،اما اعضای شورای شهر پنجم نیازی نمیبینند به این مناطق سر بزنند وقتی بر سر سفره هفت سین 14 میلیون تومانیشان مینشینند! وقتی رئیس کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تهران به صراحت میگوید «تهرانیهاباید هزینه زندگی در پایتخت را پرداخت کنند»، یعنی منتخبان شورای شهر معتقدند پایتخت شهر پولدارهاست و فقرا باید از این شهر بروند. این در حالی است که اکثریت جمعیت پایتخت را همین اقشار متوسط و ضعیف اقتصادی تشکیل میدهند و هنر شورای شهر و شهرداری تبدیل تهران به شهر پولدارها نیست،بلکه تلاش برای کاهش فقر و نابرابریهای اجتماعی برای مردمی است که اتفاقاً بیشترین عوارض را پرداخت میکنند و بنا به تعبیر رئیس مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی تهران تبدیل به کالایی شده که همه از آن استفاده میکنند،اما هزینهاش بر گردن فقراست!
این واقعیت را نباید از نظر دور داشت که گران کردن هزینه زندگی در پایتخت، فقط تهرانیها را متضرر نمیکند،بلکه گرانی در تهران به سراسر ایران تسری پیدا میکند. اما مدیران بالانشین مدیریت شهری که دغدغه مادیات و رفاه ندارند، این موضوع برایشان اهمیت ندارد. البته این طرز تفکر مختصر این شورا و مجموعه مدیریت جدید شهری نیست، سابق بر این هم، همحزبیهای اعضای شورای پنجم شورای تهران چنین نظرات شاذی ارائه کردهاند.
اولین سخنان محمدعلی نجفی در قبل و بعد از انتخاب خود به عنوان شهردار تهران، درباره بیپولی تهران بود؛ چهرهای که در جریان سیاسی کارگزاران قرار میگیرد و حالا کنارهگیری را بر ماندن ترجیح داده است. حالا الویری درباره پرداخت هزینههای زندگی در تهران سخن میگوید. انگار این طرح طرفداران زیادی در دولت روحانی و میان اصلاحطلبان دارد و هر گاه که بحث مدیریت تهران مطرح شده اصلاحطلبان به افزایش هزینه شهر تهران و اخذ آن از شهروندان این شهر صحبت کردهاند.
در حال حاضر که دوباره مدیریت شهری مانند تهران به دست اصلاحطلبان افتاده است، ایده مدیریت طبقاتی و جداسازی مردم از یکدیگر به شکلی جدی مطرح میشود.
غلامحسین کرباسچی شهردار جنجالی تهران در سالهای 68 تا 77 نیز دیدگاهی صریح و بدون حاشیه درباره گرانکردن تهران داشته و دارد.
بنابر گزارشی که روزنامه شرق در یازدهم آبان ماه 96 و در آستانه نشستن نجفی بر صندلی شهرداری تهران نوشته، در همه چهار دهه پس از انقلاب جریان سیاسی چپ، کارگزاران، اصلاحطلبان و همه مدیران تکنوکرات به صراحت درباره موضوع گرانکردن تهران و کسب هزینههای خودش از خودش صحبت کردهاند. مرحوم هاشمی رفسنجانی هم درباره اداره تهران چنین نظری داشت: «تهران باید آنقدر گران شود که فقط پولدار ها بمانند!».
راه حل شهردار مستعفی تهران هم برای ترافیک حول همین محور میچرخید. نجفی گفته بود: گران کردن استفاده از خودروی شخصی راه حل مشکل ترافیک تهران است. در چنین شرایطی اظهار نظر وزیر راه هم جالب توجه است که اعتقاد دارد«تا بنزین اینقدر ارزان است جاده ها امن نمیشود».
نگاههای لیبرالیستی و نئو لیبرالیستی شاید ویژگی تفکر جریان اصلاحات و کارگزاران باشد با این تفاوت که ویژگیهای چنین نظامهایی را هم به درستی رعایت نمیکنند و همین خامی و ناکارآمدی در همه حوزههای تصمیمگیری و اجرایی هم موجب شد تا شورای اول به انحلال کشیده شود. حالا با گذشت چند دوره از شورای شهر و تجاربی که میتوانست چراغ راه اعضای شورای پنجم باشد،انگار دوباره همان فضا در حال تکرار است از ناکارآمدیهایی که تنها به تغییر اسم خیابانها و مکانهای ساختهشده در دورههای قبلی محدود شده و حالا هم ماجرای استعفای شهردار. ماجرا اما به همین جا ختم نمیشود و اظهارنظرهای اعضای شورا حکایت از روند دنبالهدار حواشی و ناکارآمدی دارد. همانگونه که حسین مرعشی گزینه احتمالی شهرداری تهران سال گذشته و در جریان انتخاب شهردار وقتی میخواست برنامه ارائه کند،گفت «زندگی در تهران باید گران شود» حالا که مرتضی الویری، رئیس کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تهران در واکنش به این سؤال که چگونه میتوان فشار اقتصادی به اقشار کمدرآمد را کاهش داد و این عوارض عادلانه تقسیم شود، معتقد است: «هر کسی در شهر تهران زندگی میکند، باید هزینه زندگی در آن را بپردازد.»
بیرون کردن فقرا از پایتخت
بیرون کردن فقرا از پایتخت با تئوری افزایش هزینههای زندگی در حالی از سوی منتخبان مردم در شورای شهر صورت میگیرد که سفره هفت سین 14 میلیون تومانی شورای شهر تهران در نوروز امسال حاشیهساز شد؛ شورایی که تاکنون هیچ خروجی ملموسی نداشته است. هفت سین 14 میلیون تومانی برای ساختمان بهشت اما شاید برای ما خیلی اشرافی و غیرعادی به نظر برسد. وقتی اعضای شورای پایتخت در محلهها و خانههای اشرافی زندگی میکنند،بدیهی است سفرههای هفتسین خانگیشان هم از چنین قاعدهای تبعیت میکند و این ماجرا در تمامی ارکان زندگیشان جاری است. مردمی که به امید بهترشدن شرایط به فهرست امید رأی دادند شاید فکرش را هم نمیکردند اعضای این فهرست قرار است پایتخت را به شهری بهتر برای خودشان و پولدارها تبدیل کنند و اقشار متوسط و ضعیف یا باید قادر باشند هزینههای زندگی را در این شهر بپردازند یا از تهران بروند!
هزینه تهران بر گردن فقراست
به گفته رئیس مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران تحقیقات نشان میدهد که بیشترین عوارض از سوی گروههای فقیر پرداخت میشود. در حقیقت تهران تبدیل به کالایی شده که همه از آن استفاده میکنند،اما هزینهاش بر گردن فقر است.
از نگاه ایمانی جاجرمی بعد از بحران رکود و رشد منفی اقتصادی در سالهای گذشته، آنچه بیش از همه در شهر خودنمایی میکند، مسئله نابرابری است. نابرابری در سطح تهران کاملاً مشهود است و میبینیم تعداد کودکان کار و دستفروشی افزایش و مهاجرت از استانهای محروم مانند خراسان شمالی شدت یافته است.
این استاد دانشگاه پیش از این نیز با بیان اینکه فقر و نابرابری اقتصادی چالش بزرگی است که هم دولت و هم شهرداری با آن درگیر هستند، گفته بود: اگر آقای نجفی خود به نبود عدالت اجتماعی باور دارد، باید با تمام توان به دنبال راهکارهایی برای کاهش نابرابری باشد. این امر نیازمند چندین پیششرط است و یکی از شاخصهای اصلی آن، ثبات مدیریت است. با توجه به شرایط بحرانی تهران آقای نجفی باید تضمین دهد که صبورانه و تا پای جان به تعهدات خود پایبند باشد. همچنین تعهد بدهد که چهار سال بماند، چراکه اگر پس از یک سال استعفا دهد، اوضاع تهران بدتر خواهد شد. حالا با اظهاراتی نظیر پرداخت هزینههای زندگی در تهران یا رفتارهای تجملاتی همچون پهن کردن هفتسین 14 میلیونی بهتر میتوان به این بدتر شدن اوضاع پی برد.
*روزنامه جوان
تهرام/7245**1625
نه حاشیه نشینند و نه در حاشیههای شهر زندگی میکنند،اما فقرشان با فقیرترین مناطق محروم گاهی برابری میکند و گاهی حتی بیشتر است. کافی است تا سری به مناطق میانی شهر تهران همچون منطقه 12یا 15بزنید تا دریابید اوضاع از چه قرار است،اما اعضای شورای شهر پنجم نیازی نمیبینند به این مناطق سر بزنند وقتی بر سر سفره هفت سین 14 میلیون تومانیشان مینشینند! وقتی رئیس کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تهران به صراحت میگوید «تهرانیهاباید هزینه زندگی در پایتخت را پرداخت کنند»، یعنی منتخبان شورای شهر معتقدند پایتخت شهر پولدارهاست و فقرا باید از این شهر بروند. این در حالی است که اکثریت جمعیت پایتخت را همین اقشار متوسط و ضعیف اقتصادی تشکیل میدهند و هنر شورای شهر و شهرداری تبدیل تهران به شهر پولدارها نیست،بلکه تلاش برای کاهش فقر و نابرابریهای اجتماعی برای مردمی است که اتفاقاً بیشترین عوارض را پرداخت میکنند و بنا به تعبیر رئیس مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی تهران تبدیل به کالایی شده که همه از آن استفاده میکنند،اما هزینهاش بر گردن فقراست!
این واقعیت را نباید از نظر دور داشت که گران کردن هزینه زندگی در پایتخت، فقط تهرانیها را متضرر نمیکند،بلکه گرانی در تهران به سراسر ایران تسری پیدا میکند. اما مدیران بالانشین مدیریت شهری که دغدغه مادیات و رفاه ندارند، این موضوع برایشان اهمیت ندارد. البته این طرز تفکر مختصر این شورا و مجموعه مدیریت جدید شهری نیست، سابق بر این هم، همحزبیهای اعضای شورای پنجم شورای تهران چنین نظرات شاذی ارائه کردهاند.
اولین سخنان محمدعلی نجفی در قبل و بعد از انتخاب خود به عنوان شهردار تهران، درباره بیپولی تهران بود؛ چهرهای که در جریان سیاسی کارگزاران قرار میگیرد و حالا کنارهگیری را بر ماندن ترجیح داده است. حالا الویری درباره پرداخت هزینههای زندگی در تهران سخن میگوید. انگار این طرح طرفداران زیادی در دولت روحانی و میان اصلاحطلبان دارد و هر گاه که بحث مدیریت تهران مطرح شده اصلاحطلبان به افزایش هزینه شهر تهران و اخذ آن از شهروندان این شهر صحبت کردهاند.
در حال حاضر که دوباره مدیریت شهری مانند تهران به دست اصلاحطلبان افتاده است، ایده مدیریت طبقاتی و جداسازی مردم از یکدیگر به شکلی جدی مطرح میشود.
غلامحسین کرباسچی شهردار جنجالی تهران در سالهای 68 تا 77 نیز دیدگاهی صریح و بدون حاشیه درباره گرانکردن تهران داشته و دارد.
بنابر گزارشی که روزنامه شرق در یازدهم آبان ماه 96 و در آستانه نشستن نجفی بر صندلی شهرداری تهران نوشته، در همه چهار دهه پس از انقلاب جریان سیاسی چپ، کارگزاران، اصلاحطلبان و همه مدیران تکنوکرات به صراحت درباره موضوع گرانکردن تهران و کسب هزینههای خودش از خودش صحبت کردهاند. مرحوم هاشمی رفسنجانی هم درباره اداره تهران چنین نظری داشت: «تهران باید آنقدر گران شود که فقط پولدار ها بمانند!».
راه حل شهردار مستعفی تهران هم برای ترافیک حول همین محور میچرخید. نجفی گفته بود: گران کردن استفاده از خودروی شخصی راه حل مشکل ترافیک تهران است. در چنین شرایطی اظهار نظر وزیر راه هم جالب توجه است که اعتقاد دارد«تا بنزین اینقدر ارزان است جاده ها امن نمیشود».
نگاههای لیبرالیستی و نئو لیبرالیستی شاید ویژگی تفکر جریان اصلاحات و کارگزاران باشد با این تفاوت که ویژگیهای چنین نظامهایی را هم به درستی رعایت نمیکنند و همین خامی و ناکارآمدی در همه حوزههای تصمیمگیری و اجرایی هم موجب شد تا شورای اول به انحلال کشیده شود. حالا با گذشت چند دوره از شورای شهر و تجاربی که میتوانست چراغ راه اعضای شورای پنجم باشد،انگار دوباره همان فضا در حال تکرار است از ناکارآمدیهایی که تنها به تغییر اسم خیابانها و مکانهای ساختهشده در دورههای قبلی محدود شده و حالا هم ماجرای استعفای شهردار. ماجرا اما به همین جا ختم نمیشود و اظهارنظرهای اعضای شورا حکایت از روند دنبالهدار حواشی و ناکارآمدی دارد. همانگونه که حسین مرعشی گزینه احتمالی شهرداری تهران سال گذشته و در جریان انتخاب شهردار وقتی میخواست برنامه ارائه کند،گفت «زندگی در تهران باید گران شود» حالا که مرتضی الویری، رئیس کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تهران در واکنش به این سؤال که چگونه میتوان فشار اقتصادی به اقشار کمدرآمد را کاهش داد و این عوارض عادلانه تقسیم شود، معتقد است: «هر کسی در شهر تهران زندگی میکند، باید هزینه زندگی در آن را بپردازد.»
بیرون کردن فقرا از پایتخت
بیرون کردن فقرا از پایتخت با تئوری افزایش هزینههای زندگی در حالی از سوی منتخبان مردم در شورای شهر صورت میگیرد که سفره هفت سین 14 میلیون تومانی شورای شهر تهران در نوروز امسال حاشیهساز شد؛ شورایی که تاکنون هیچ خروجی ملموسی نداشته است. هفت سین 14 میلیون تومانی برای ساختمان بهشت اما شاید برای ما خیلی اشرافی و غیرعادی به نظر برسد. وقتی اعضای شورای پایتخت در محلهها و خانههای اشرافی زندگی میکنند،بدیهی است سفرههای هفتسین خانگیشان هم از چنین قاعدهای تبعیت میکند و این ماجرا در تمامی ارکان زندگیشان جاری است. مردمی که به امید بهترشدن شرایط به فهرست امید رأی دادند شاید فکرش را هم نمیکردند اعضای این فهرست قرار است پایتخت را به شهری بهتر برای خودشان و پولدارها تبدیل کنند و اقشار متوسط و ضعیف یا باید قادر باشند هزینههای زندگی را در این شهر بپردازند یا از تهران بروند!
هزینه تهران بر گردن فقراست
به گفته رئیس مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران تحقیقات نشان میدهد که بیشترین عوارض از سوی گروههای فقیر پرداخت میشود. در حقیقت تهران تبدیل به کالایی شده که همه از آن استفاده میکنند،اما هزینهاش بر گردن فقر است.
از نگاه ایمانی جاجرمی بعد از بحران رکود و رشد منفی اقتصادی در سالهای گذشته، آنچه بیش از همه در شهر خودنمایی میکند، مسئله نابرابری است. نابرابری در سطح تهران کاملاً مشهود است و میبینیم تعداد کودکان کار و دستفروشی افزایش و مهاجرت از استانهای محروم مانند خراسان شمالی شدت یافته است.
این استاد دانشگاه پیش از این نیز با بیان اینکه فقر و نابرابری اقتصادی چالش بزرگی است که هم دولت و هم شهرداری با آن درگیر هستند، گفته بود: اگر آقای نجفی خود به نبود عدالت اجتماعی باور دارد، باید با تمام توان به دنبال راهکارهایی برای کاهش نابرابری باشد. این امر نیازمند چندین پیششرط است و یکی از شاخصهای اصلی آن، ثبات مدیریت است. با توجه به شرایط بحرانی تهران آقای نجفی باید تضمین دهد که صبورانه و تا پای جان به تعهدات خود پایبند باشد. همچنین تعهد بدهد که چهار سال بماند، چراکه اگر پس از یک سال استعفا دهد، اوضاع تهران بدتر خواهد شد. حالا با اظهاراتی نظیر پرداخت هزینههای زندگی در تهران یا رفتارهای تجملاتی همچون پهن کردن هفتسین 14 میلیونی بهتر میتوان به این بدتر شدن اوضاع پی برد.
*روزنامه جوان
تهرام/7245**1625
کپی شد