در این مطلب آمده است: قرار است این پاورقی سرقفلی روایتهای تاریخی باشد که بر این شهر رفته است؛ به همین دلیل سراغ از تهرانپژوهی گرفتیم که سالهاست سردر کتابهای تاریخ بلدیه تهران دارد.
«حمید ناصری» از مؤلفان و پژوهشگرانی است که برای رسیدن به اسناد تاریخی این شهر به خانههای قدیمیترین خاندانهای تهرانی سر زده و باهمین روش مدارک ارزشمندی به دست آورده که کمتر میتوان نمونه دیگری برای آنها پیدا کرد.
قرار است اینجا پای حرفهای او بنشینیم تا از شخصیتها، اماکن، قوانین و رخدادهای پنهان و پیدای تهران قدیم بگوید.
اگر به اینگونه روایتها علاقهمند هستید چند دقیقهای نگاهتان را روی سطور این پاورقی سر بدهید تا از حواشی تاریخ تهران بیشتر بدانید.
اواسط خرداد سال 1286 بود که تأسیس بلدیه به تصویب نمایندگان مجلس رسید. اما آیا این عنوان برای شهری مثل تهران که پیش از این احتسابیهای بیش نداشت کفایت میکرد؟
واقعیت این بود که بلدیهدار شدن پایتخت قاجاریان مشروط به ایجاد زیرساختهایی بود که تا آن زمان آنها را در بساط نداشت.
تاریخ به ما میگوید که بسیاری از این امکانات سالها بعد از بلدیهدار شدن تهران به آن اضافه شد تا این قریه خوش آب و هوا کمکم شکل و شمایل پایتختی آبرومند به خود بگیرد.
در واقع بلدیه واژهای است برای تشکیلات نوین شهر. هدف از تأسیس بلدیه در سال 1286 تأمین منافع شهرها و رفع نیازهای شهرنشینان اعلام شد.
اختیارات بلدیه تهران از همان آغاز فربه بود و اعضای این مؤسسه اختیارات گستردهای برای اداره شهر داشتند.
در سالهای نخست تصویب این قانون بود که تهران سر و شکلی مدرنتر به خود گرفت.
در دوره ریاست عضدالملک، خیابانها سنگفرش شد. در زمان ریاست دکتر خلیل خان ثقفی این سیر گسترش یافت و در دوره یمینالسلطنه چند لامپ برای روشنایی معابر اصلی در نظر گرفته شد.
وقتی پای سفیران خارجی به تهران باز شد از طرف دربار سختگیری بیشتری نسبت به بهبود وضع شهر به وجود آمد. ساختمان بلدیه تهران بالاخره بعد از 12 سال در میدان توپخانه ساخته و تکمیل شد.
اگر بخواهیم از طلاییترین دوره تاریخ بلدیه در تهران صحبت کنیم حتماً باید از خدمات 3ماهه سید ضیاءالدین طباطبایی بگوییم.
او توجه ویژهای به قشرهای آسیبدیده شهر داشت و میدانست رها شدن آنها در خیابانها ظاهر بیآبرویی به پایتخت خواهد داد.
به همین دلیل 2 خانه در باغهای آشکارخان و اعتماد خریداری کرد و به این شکل نخستین مدرسه شبانهروزی دخترانه و پسرانه برای کودکان بیسرپرست در تهران تأسیس شد.
خانه دیگری از معدلالممالک خریداری و آن را تبدیل به دارالمجانین کردند.
توجه او به زنان بیسرپرست هم باعث به وجود آمدن نخستین کارخانههای بلدیه در جنوب شهر شد.
زنان با کار در محیطی امن میتوانستند هزینههای زندگیشان را تأمین کنند.
به اینترتیب تهران اندکی سر و سامان گرفت و راه برای تبدیل آن به پایتختی امن هموارتر شد.
روزنامه همشهری
تهرام/1735
«حمید ناصری» از مؤلفان و پژوهشگرانی است که برای رسیدن به اسناد تاریخی این شهر به خانههای قدیمیترین خاندانهای تهرانی سر زده و باهمین روش مدارک ارزشمندی به دست آورده که کمتر میتوان نمونه دیگری برای آنها پیدا کرد.
قرار است اینجا پای حرفهای او بنشینیم تا از شخصیتها، اماکن، قوانین و رخدادهای پنهان و پیدای تهران قدیم بگوید.
اگر به اینگونه روایتها علاقهمند هستید چند دقیقهای نگاهتان را روی سطور این پاورقی سر بدهید تا از حواشی تاریخ تهران بیشتر بدانید.
اواسط خرداد سال 1286 بود که تأسیس بلدیه به تصویب نمایندگان مجلس رسید. اما آیا این عنوان برای شهری مثل تهران که پیش از این احتسابیهای بیش نداشت کفایت میکرد؟
واقعیت این بود که بلدیهدار شدن پایتخت قاجاریان مشروط به ایجاد زیرساختهایی بود که تا آن زمان آنها را در بساط نداشت.
تاریخ به ما میگوید که بسیاری از این امکانات سالها بعد از بلدیهدار شدن تهران به آن اضافه شد تا این قریه خوش آب و هوا کمکم شکل و شمایل پایتختی آبرومند به خود بگیرد.
در واقع بلدیه واژهای است برای تشکیلات نوین شهر. هدف از تأسیس بلدیه در سال 1286 تأمین منافع شهرها و رفع نیازهای شهرنشینان اعلام شد.
اختیارات بلدیه تهران از همان آغاز فربه بود و اعضای این مؤسسه اختیارات گستردهای برای اداره شهر داشتند.
در سالهای نخست تصویب این قانون بود که تهران سر و شکلی مدرنتر به خود گرفت.
در دوره ریاست عضدالملک، خیابانها سنگفرش شد. در زمان ریاست دکتر خلیل خان ثقفی این سیر گسترش یافت و در دوره یمینالسلطنه چند لامپ برای روشنایی معابر اصلی در نظر گرفته شد.
وقتی پای سفیران خارجی به تهران باز شد از طرف دربار سختگیری بیشتری نسبت به بهبود وضع شهر به وجود آمد. ساختمان بلدیه تهران بالاخره بعد از 12 سال در میدان توپخانه ساخته و تکمیل شد.
اگر بخواهیم از طلاییترین دوره تاریخ بلدیه در تهران صحبت کنیم حتماً باید از خدمات 3ماهه سید ضیاءالدین طباطبایی بگوییم.
او توجه ویژهای به قشرهای آسیبدیده شهر داشت و میدانست رها شدن آنها در خیابانها ظاهر بیآبرویی به پایتخت خواهد داد.
به همین دلیل 2 خانه در باغهای آشکارخان و اعتماد خریداری کرد و به این شکل نخستین مدرسه شبانهروزی دخترانه و پسرانه برای کودکان بیسرپرست در تهران تأسیس شد.
خانه دیگری از معدلالممالک خریداری و آن را تبدیل به دارالمجانین کردند.
توجه او به زنان بیسرپرست هم باعث به وجود آمدن نخستین کارخانههای بلدیه در جنوب شهر شد.
زنان با کار در محیطی امن میتوانستند هزینههای زندگیشان را تأمین کنند.
به اینترتیب تهران اندکی سر و سامان گرفت و راه برای تبدیل آن به پایتختی امن هموارتر شد.
روزنامه همشهری
تهرام/1735
کپی شد