در این مطلب آمده است:قدیمها در شرایط بحرانی مثل جنگها و بیماریهای مسری مسئولان شهرها مجبور به اتخاذ این تصمیم بودند که جسدهای بیماران را به علت سرعت مرگومیر به صورت گروهی دفن کنند چون فرصت نداشتند برای آنها قبرهای انفرادی ایجاد کنند.
ولی ظاهرا شهرداری تهران این رسم را دوباره احیا کرده منتها به شکل و سیاق دیگری.
اینبار تابوتهای دستهجمعی ایجاد کرده ولی از حق نگذریم خیلی خوش آب و رنگ و پر زرق و برقند.
تعجب نکنید اتوبوسهای شهر تهران دیگر شیشهای ندارند برای اینکه از داخل آنها تهران را نظاره کنیم.
اتوبوسهای شهر تهران دیگر ظاهرا همهشان مشکل اماکن را مرتفع کردهاند چون تا چندی قبل دستورالعمل این بود که خودروهای عمومی مانند اتوبوسها حتی اجازه کشیدن پردههایشان را در شهر ندارند.
ولی امروز شاهد هستید که به بهانه زیباسازی شهر، شهرداری تهران تعداد زیادی از مردم را که در شرایط عادی روح خسته و کسلی دارند درون قوطیهای دربستهای میکند به نام اتوبوس.
از زیر چرخ گرفته تا بالای سقف همه را استیکرهای تبلیغاتی برندهای مختلف آبمیوه، فلان خواننده، جوایز بانکها و ویلای فلان برند فرش از آن خود کردهاند.
به راستی حقوق شهروندی و قوانین مدنی فدای زیباسازی شهر شدهاند، یا شهرداری کفگیرش به ته دیگ خورده و به بهانه تعرفههای گرانتر و دریافت مبالغ بیشتر روح افراد یک شهر را به پول فروخته و آنها را محبوس در تابوتهای سیار در این ترافیک طاقتفرسا و آلودگی هوا از این سر به آنسوی شهر میبرد.
آیا در زیر زمین، مترو برای کنسروسازی انسانی کافی نبود که حالا مردم را در روی زمین داخل قوطیهای دربسته میکنیم؟
ایکاش برای زیباسازی شهرمان کمی از درخت و گیاه استفاده میکردیم تا بلکه آنها بیدرایتی مسئولان را نسبت به آلودگی هوا جبران کنند.
ای کاش برای زیباسازی شهرمان کمی به مردم احترام میگذاشتیم.
این چیزی که من الان دارم میبینم غیر از اینکه روح آدمهای این شهر را خسته و کسلتر کند و غیر از اینکه آنها را پرخاشگرتر و خوابآلودهتر کند، نتیجه دیگری نخواهد داشت.
در کشورهای در حال توسعه و پیشرفته تا جای ممکن شعاع دید افراد را بازتر میکنند، به این صورت که سعی میکنند دیگر از ساخت آسمانخراشها جلوگیری کنند.
برای زیباسازی شهر از مبلمان شهری استفاده میکنند و با این عمل آنها در صدد ایجاد آرامش ذهنی و امنیت خاطر اجتماعی افراد گام برمیدارند.
قطعا بسیاری از سطوح و دیوارهای فرسوده شهر ما تهران، بستر مناسبتری هستند برای نصب استیکرهای تبلیغاتی.
احتمالا مدیران شهری و مسئولان شهرداریهای ما در سفرهای خارج از کشور خود و شرکت در گردهماییهای شهرداران کشورهای دنیا، تمام تمرکز و هم و غمشان روی سطوح مطالعاتی و تحقیقاتی و دستاوردهای نوین شهری است و از نگاه کردن به مناظر شهری بسیاری از کشورهای دنیا غافل ماندهاند.
هدف از زیباسازی شهری چیست؟
رساندن آرامش بیشتر به ذهن پرترافیک انسان امروزی که در دنیای صنعتی و پرمشغله امروز بهسر میبرد.
آیا تابهحال از مسافرانی که محکوم به جابهجایی توسط خطوط مترو و اتوبوسهای شهری هستند نظرسنجی به عمل آمده است که بهطور مثال با این طرح شهرداری موافق هستید یا خیر؟
در طرح مطالعاتی که انجام شد بیشتر مسافران در اتوبوسها هنگام سفر دچار سردرد میشوند به این خاطر که استیکرها از پشت دارای نقطههایی با فواصل خیلی کم هستند.
این نقطهها در فرآیند نگاه کردن مسافران به محیط ایجاد اختلال میکنند و فاصله کانونی چشم آنها را بر هم زده، ذهن را خسته میکند و موجب سردرد میشود.
این مهم بهخصوص در افرادی که دارای اختلال شایع انکساری چشمی هستند (آستیگماتیسم) بیشتر به چشم میخورد.
روزنامه فرهیختگان
تهرام/1735**1625
ولی ظاهرا شهرداری تهران این رسم را دوباره احیا کرده منتها به شکل و سیاق دیگری.
اینبار تابوتهای دستهجمعی ایجاد کرده ولی از حق نگذریم خیلی خوش آب و رنگ و پر زرق و برقند.
تعجب نکنید اتوبوسهای شهر تهران دیگر شیشهای ندارند برای اینکه از داخل آنها تهران را نظاره کنیم.
اتوبوسهای شهر تهران دیگر ظاهرا همهشان مشکل اماکن را مرتفع کردهاند چون تا چندی قبل دستورالعمل این بود که خودروهای عمومی مانند اتوبوسها حتی اجازه کشیدن پردههایشان را در شهر ندارند.
ولی امروز شاهد هستید که به بهانه زیباسازی شهر، شهرداری تهران تعداد زیادی از مردم را که در شرایط عادی روح خسته و کسلی دارند درون قوطیهای دربستهای میکند به نام اتوبوس.
از زیر چرخ گرفته تا بالای سقف همه را استیکرهای تبلیغاتی برندهای مختلف آبمیوه، فلان خواننده، جوایز بانکها و ویلای فلان برند فرش از آن خود کردهاند.
به راستی حقوق شهروندی و قوانین مدنی فدای زیباسازی شهر شدهاند، یا شهرداری کفگیرش به ته دیگ خورده و به بهانه تعرفههای گرانتر و دریافت مبالغ بیشتر روح افراد یک شهر را به پول فروخته و آنها را محبوس در تابوتهای سیار در این ترافیک طاقتفرسا و آلودگی هوا از این سر به آنسوی شهر میبرد.
آیا در زیر زمین، مترو برای کنسروسازی انسانی کافی نبود که حالا مردم را در روی زمین داخل قوطیهای دربسته میکنیم؟
ایکاش برای زیباسازی شهرمان کمی از درخت و گیاه استفاده میکردیم تا بلکه آنها بیدرایتی مسئولان را نسبت به آلودگی هوا جبران کنند.
ای کاش برای زیباسازی شهرمان کمی به مردم احترام میگذاشتیم.
این چیزی که من الان دارم میبینم غیر از اینکه روح آدمهای این شهر را خسته و کسلتر کند و غیر از اینکه آنها را پرخاشگرتر و خوابآلودهتر کند، نتیجه دیگری نخواهد داشت.
در کشورهای در حال توسعه و پیشرفته تا جای ممکن شعاع دید افراد را بازتر میکنند، به این صورت که سعی میکنند دیگر از ساخت آسمانخراشها جلوگیری کنند.
برای زیباسازی شهر از مبلمان شهری استفاده میکنند و با این عمل آنها در صدد ایجاد آرامش ذهنی و امنیت خاطر اجتماعی افراد گام برمیدارند.
قطعا بسیاری از سطوح و دیوارهای فرسوده شهر ما تهران، بستر مناسبتری هستند برای نصب استیکرهای تبلیغاتی.
احتمالا مدیران شهری و مسئولان شهرداریهای ما در سفرهای خارج از کشور خود و شرکت در گردهماییهای شهرداران کشورهای دنیا، تمام تمرکز و هم و غمشان روی سطوح مطالعاتی و تحقیقاتی و دستاوردهای نوین شهری است و از نگاه کردن به مناظر شهری بسیاری از کشورهای دنیا غافل ماندهاند.
هدف از زیباسازی شهری چیست؟
رساندن آرامش بیشتر به ذهن پرترافیک انسان امروزی که در دنیای صنعتی و پرمشغله امروز بهسر میبرد.
آیا تابهحال از مسافرانی که محکوم به جابهجایی توسط خطوط مترو و اتوبوسهای شهری هستند نظرسنجی به عمل آمده است که بهطور مثال با این طرح شهرداری موافق هستید یا خیر؟
در طرح مطالعاتی که انجام شد بیشتر مسافران در اتوبوسها هنگام سفر دچار سردرد میشوند به این خاطر که استیکرها از پشت دارای نقطههایی با فواصل خیلی کم هستند.
این نقطهها در فرآیند نگاه کردن مسافران به محیط ایجاد اختلال میکنند و فاصله کانونی چشم آنها را بر هم زده، ذهن را خسته میکند و موجب سردرد میشود.
این مهم بهخصوص در افرادی که دارای اختلال شایع انکساری چشمی هستند (آستیگماتیسم) بیشتر به چشم میخورد.
روزنامه فرهیختگان
تهرام/1735**1625
کپی شد